چهارمین جلسه از دوره هجدهم سری کارگاههای خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی بنیان مشهد به نگهبانی مسافر جواد، استادی راهنمای محترم مسافر مهدی و دبیری مسافر علیاصغر با دستور جلسه «وادی یازدهم چشمههای جوشان، رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند». یکشنبه ۳۰ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز شد.
سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر؛ ما طبق رسم و ادب کنگره ۶۰ اول جلسه از ایجنت و مرزبانان که خدمتگزاران شعبه هستند تا سر ساعت چراغ روشن شود و بستری باشد برای کسانی که مسیرشان را گم کردهاند تا به سمت مقصد اصلی برگردند تشکر میکنیم. از قدرت مطلق بهخاطر بارندگی و بارش برف طی این چند روز شکرگزاری و تشکر میکنیم. خوشحالیم که سدها پر آب میشود. الگوی مصرف ما ایرانیها صحیح نیست. به طور میانگین مصرف آب هر خانوار ۵۰۰ تا ۸۰۰ لیتر در روز میباشد که نشانه این است که ما جهانبینی را درست یاد نگرفتهایم. تبریک میگویم به اعضای این جلسه که برابر وادی یازده درمان اعتیاد را بر کارهای دیگرشان اولویت قرار دادند و به خودشان و راهنمایشان ثابت کردند میشود برای امر درمان از مادیات گذشت. اگر درمان اتفاق نیفتد راه درست نمایان نشود در عمق تاریکی بیشتر فرو میرویم، زندگی مفهوم خود را از دست داده و همه چیز را از دست میدهیم.

از وادی هشت به این طرف خیلی ظریف اشاره دارد به روز انشعاب بزرگ، روز جدایی بعضی از موجوداتی که قرب و نزدیکی به قدرت مطلق داشتند. این موضوع برای من در سفر اول خیلی سؤال بود که چرا در این مورد ما یک کتاب داریم؟ هدف چه بوده است؟ چرا بین اینهمه داستان، سرگذشت آدم و حوا بیان گردیده است. کتاب ادموند و هلیا را چندین مرتبه خواندم؛ ولی چیزی دستگیرم نشد. جناب مهندس هم به تقلید از قدرت مطلق زیاد در این خصوص توضیح ندادند. برای آن کسانی که پیگیر دانستن هستند یک موضوع و مطلب را عنوان میکنند تا جرقهای باشد و پیگیر باشند. این داستان را من خیلی مرور کردم. اول وادی یازدهم که نقطه تاریکیها و روشناییها بود. از لحاظ دین مسیح و یهود بررسی کردم این موضوع نقطه مشترکی بین تمام ادیان است. جدا از این نیز در قران چندین بار در سوره بقره گفته شده است که چرا داستان روز جدایی و رجعت انسان اینقدر مهم است. این داستان نشانههای روشنی است برای کسانی که میخواهد راه را بداند و ادامه دهند. آنجایی که خداوند از خلق جدید رونمایی کرد. خداوند میدانست که اگر خلق جدید را با این ویژگیها خلق کند چه کسی امکان دارد سر به شورش بردارد. ابتدا خلق کرد گفت احسنت و تبارک به خودم بهاصطلاح رنگ ابلیس سرخ شد و بعد گفت به او اختیار دادهام و رنگ خیلیها سرخ شد گفت همه باید به او سجده کنید و اینجا ابلیس بهعنوان فرمانده نزدیک به قدرت مطلق اعتراض کرد که خلق جدید قتل، خونریزی و فساد میکند. قدرت مطلق فرمود: میدانم آنچه تو نمیدانی. ابلیس گفت: مدتها است که در پیشگاه تو عبادت کردهام و از همه به تو نزدیکتر هستم پس من سجده نمیکنم. قدرت مطلق فرمود چرا سجده نمیکنی؟ ابلیس گفت من از آتش و نور هستم و او از خاک است. گفت برو تو طرد شده هستی. او گفت من بین عشق و امر تو عشق تو را انتخاب کردم من میروم؛ ولی به عظمت و جلالت قسم به تو ثابت خواهم کرد که این موجود که جانشین و خلیفه خودت قرار دادهای و اختیار هم به او دادهای بنده فرمانبرداری نیست .
زمانی که من در دوران اعتیاد و سیاهی بودم این داستان را با خودم مرور میکردم که شیطان حق داشت اگر سجده نکرد. قدرت مطلق به خلق جدید فرمود بهشت جایگاه همیشگی تو است بخور و بیاشام؛ ولی به این شجره خبیثه نزدیک نشو. در ادیان مختلف به شجره خبیثه گندم یا سیب یا انگور میگویند؛ ولی به اعتقاد من این شجره نمیتواند گاهی حلال و گاهی حرام باشد. در وادی یازدهم به گیاه خشخاش بهعنوان شجره خبیثه اشاره میکند که در دست پزشک دارو و در دست انسانهای جاهل و نادان مثال مرگ است، همه را از بین میبرد. زمانی که حقه و کلک هنوز به وجود نیامده بود، ابلیس کلمه بجای را به انسان آموخت. مسافرین در سفر اول با این کلمه مسیر خود را گم میکنند؛ میخواهی شربت بخوری بجای آن سه تا دود بکش میخواهی سی دی بنویسی بجای آن خلاصه بنویس و کلمه بجای در زندگی روزمره هم استفاده میشود. دزدی میکنند میگویند بجای آن برو صدقه بده، نزول میدهند بجای آن خیرات میکنند. این چیزی بود که ابلیس در روز نخست کشف کرد تا خلق جدید را به گمراهی سوق دهد. از اینکه به صحبتهای من گوش دادید متشکرم.
مرزبان خبری: مسافر وحید
تصویربردار: مسافر محسن
نگارش: مسافر محمد
ویرایش و ارسال: مسافر عباس
- تعداد بازدید از این مطلب :
781