عیب کار از جعبهی تقسیم نیست
سیمِ سَیارِ دلِ ما سیم نیست
این خدا، این هم هزاران طولموج
دیش احساسات ما تنظیم نیست
چشمههای جوشان و رودهای خروشان به بحر اقیانوس میرسند.
برای اینکه بتوانیم خودمان را درمان کنیم ابتدا مهم است که بتوانیم بهخوبی خود را بشناسیم. غرور انسان یکی از ضد ارزشیهای کلیدی است که درگرفتن آموزش مقاومت را به دنبال دارد، نمیگذارد تا درون خود را بهدرستی مشاهده کنیم؛ برای همین تأکید میشود ابتدای ورود به کنگره ۶۰ باید حتماً مسائلی چون مسائل اجتماعی مالی، علمی و هر آنچه داریم را بیرون کنگره بگذاریم تا بتوانیم علم درست زیستن را آموزش بگیریم. بازهم این آموزش پذیری بستگی به درون خودمان دارد که آیا میتوانیم این دانایی را به دانایی عام تبدیل کنیم و بهدرستی آموزش بگیریم و یا خیر.
و این درون انسانها میباشد که تعیینکننده هست آیا چشمهای جوشان هستیم و یا فاضلابهای جوشان که بهراحتی پس از گذشت ورود به کنگره میتوانیم بفهمیم که از کدام دسته هستیم، گرفتن آگاهی و آموزش در راستای ارزشها میتواند تعادل را به ما بازگرداند و راه درست زیستن را به ما آموزش دهد تا از دست انسانهایی باشیم که در دسته افرادی که چشمههای جوشان میباشند قرار بگیریم و باید دانست پرهیز از هر ضد ارزشی تأکید شده و ما را به آرامش و آسایش میرساند. پرهیز از ضد ارزشهایی همچون دروغ، غیبت، مال مردم خوری، دزدی، غرور، بددهنی و بیتفاوت بودن نسبت به دیگر انسانها و غیره به ما کمک میکند تا در راه نور و درستی قدم بگذاریم و برای گرفتن آموزش هم باید نکاتی مثل زمانبندی درست یعنی اینکه بهموقع سر کلاسها حاضر شوم برای گرفتن آموزش گوش دادن به احکام استاد خود و عملی کردن این فرمانها که در کنگره توسط راهنما به ما داده میشود مهم است. ازاینرو رفتهرفته با تغییر و آموزش گرفتن جهانبینی ما تغییر میکند و باعث میشود حسهای ما هم به همان طریق عوض شود تا بتوانیم افکار خود را تغییر دهیم و درنهایت به عمل سالم منجر میشود. تفسیر من از این جملههای جوشان و رودهای خروشان به بحر اقیانوس میرسند؛ این است که چشمه به معنای آگاهی است که با عمل سالم شروع به حرکت میکند و تبدیل به رود میشود و در این مسیر با گرفتن تجربیات و علم و آگاهی رشد میکند تا جایی که این آگاهی و رشد به دریا و اقیانوسها ختم شود که دریا و اقیانوس به نظر من همان ذات الهی است. بهطور کل یعنی زمانی که آگاهی جز با آگاهی کل متصل میشود و جالب است که انسانهایی که پایشان به کنگره ۶۰ باز میشود و از این چرخه بیرون پرتاب نمیشوند قطعاً دیگر آن انسانهای سابق نمیشوند و میدانند که این آگاهی را باید به دیگران انتقال بدهند و این بهترین خدمت به هم نوع میباشد و من خوب میدانم که بیداری دارای مراتبی است و این بیداری از درون شروع میشود.شخص فرزانه نه بهسادگی هیجانزده میشود و نه بهسادگی اندوهگین. فرد فرزانه همیشه یک گام از باقی افراد عقبتر میایستد.
دل نوشته مسافر علی از لژیون چهارم
عکاس: مسافرایمان لژیون هشتم
ارسالمطلب: همسفرمحمدجواد لژیون یکم همسفران آقا
مرزبانخبری: مسافرمیلاد
- تعداد بازدید از این مطلب :
271