English Version
This Site Is Available In English

قدردانی زندگی انسان را بهشتی می‌سازد

قدردانی زندگی انسان را بهشتی می‌سازد

اولین جلسه از دوره‌ی بیست‌و‌هفتم سری کارگاه‌های آموزشی کنگره۶۰؛ ویژه‌ی همسفران و مسافران نمایندگی زنجان؛ با استادی راهنما مسافر سعید، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر فریبرز؛ با دستور جلسه‌ی «در کنگره 60 چگونه قدردانی می‌کنیم؟ و در ادامه جشن اولین سال رهایی مسافر رضا» روز پنج‌شنبه 27 آذر ۱۴۰۴ ساعت 16:30 آغاز به‌کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم و بسیار خوشحالم که در کنار شما عزیزان هستم، از نگهبان محترم، دبیر گرامی و لژیون مرزبانی صمیمانه سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا در این جایگاه آموزش ببینم و از انرژی شما استفاده کنم و از تجربیات شما بهره‌مند شوم.

امیدوارم حال همگی خوب باشد و عزیزانی هم که حال دل‌شان خوب نیست، کمی صبر و تحمل به خرج دهند؛ ان‌شاءالله به‌زودی آن شادابی و نشاط دوباره به زندگی‌شان بازمی‌گردد؛ هدف کنگره دقیقاً همین است؛ احیای انسان‌ها و احیای خانواده‌ها؛ فقط لازم است کمی صبر داشته باشیم و کمی ممارست به خرج دهیم؛ ان‌شاءالله روزهای خوب را خواهیم دید.

دستور جلسه‌ی امروز دو بخش دارد؛ بخش اول دستور جلسه‌ی هفتگی و بخش دوم، تولد رضای عزیز؛ در مورد دستور جلسه سعی می‌کنم خیلی خلاصه صحبت کنم؛ در کنگره، قدردانی چگونه است؟ همان‌طور که همه‌ی شما می‌دانید، «قَدر» یعنی اندازه و «قدردانی» یعنی دانستن اندازه و ارزش واقعی یک چیز؛ به کسی که ارزش واقعی چیزی را بداند، قدردان می‌گویند، از قدیم گفته‌اند: «قدر زر، زرگر شناسد» یعنی زرگر چون ارزش واقعی طلا را می‌داند، به‌راحتی آن را از دست نمی‌دهد.

لازم است کمی درباره‌ی فلسفه‌ی قدردانی صحبت کنیم، شیطان به‌راحتی و مفت، بهشت را از چنگ انسان درآورد؛ انسان که به‌عنوان اشرف مخلوقات در بالاترین نقطه‌ی بهشت بود، با وسوسه‌ی شیطان فریب خورد و از میوه‌ی شجره‌ی ممنوعه استفاده کرد و از بهشت هبوط کرد و خداوند دید که انسان، زمانی که محدود می‌شود و چیزی را از دست می‌دهد، تازه به ارزش آن پی می‌برد؛ بنابراین تصمیم گرفت انسان را با جسم محدود کند و او را به پایین‌ترین نقطه بفرستد تا گرسنگی، تشنگی، درد و تاریکی را لمس کند تا ارزش واقعی سلامتی، روشنایی، بی‌دردی و سیر بودن را بفهمد.

دوستان این داستان، یک پروسه و فرآیند است، ما برای همین آمده‌ایم و در حال کسب آموزش هستیم، اساس این سیستم هم بر همین پایه بنا شده است که: کسانی که قدردان هستند، رشد می‌کنند و بالا می‌روند و کسانی که قدرنشناس‌اند، نعمات، از آن‌ها گرفته می‌شود و خانواده‌‌ و دارایی خود را از دست می‌دهند و مدام سقوط می‌کنند، این ویژگی خلقت است؛ ما آمده‌ایم تا ارزش واقعی مسائل و نعمات زندگی را بفهمیم و این آگاهی و معرفت، دلیل واقعیِ حضور ما در حیات است.

اما قدردانی را چگونه نشان می‌دهیم؟ قدردانی صرفاً اگر در دل باشد، فایده‌ای ندارد؛ ما همان بالا هم به خداوند گفتیم که: پشیمان شده‌ایم! اما باز هم به زمین آمدیم؛ در کنگره یاد می‌گیریم که چگونه قدردانی کنیم، قدردانی از طریق شکرگزاری است و شکرگزاری سه بخش دارد: با قلب، با زبان و با عمل؛ حتی ترتیب این‌ها نیز مهم است و نباید جابه‌جا شود.

وقتی انسان چیزی را درست درک می‌کند، ابتدا وارد قلبش می‌شود و تبدیل به باور می‌گردد، چیزی که به باور تبدیل شد، باید از دنیای درون به دنیای بیرون جاری شود؛ خداوند ابزاری برای این انتقال به ما داده و آن ابزار زبان است؛ وقتی با زبان بیان شد، تبدیل به تعهد می‌شود و آن تعهد بایستی با عمل اثبات شود، اگر کسی می‌خواهد زندگی‌اش بهشت شود، بایستی این مسیر را به همین ترتیب طی کند؛ اگر ترتیب به‌هم بخورد، ریا شکل می‌گیرد.

ما وقتی می‌گوییم: سلام دوستان، سعید هستم، یک مسافر؛ آیا مسافر بودن خود را با عمل اثبات می‌کنیم؟! آیا آن کارهایی را که یک مسافر باید انجام دهد، انجام می‌دهیم؟ اگر انجام دادیم، زندگی‌مان بهشت می‌شود؛ قلب، جایگاه فهم است؛ چیزی که با قلب فهمیدیم، با زبان منتقل می‌کنیم و چیزی را که با زبان منتقل کردیم، با عمل اثبات می‌کنیم؛ این مسیر تکامل است؛ در زندگی مشترک هم همین‌طور است، در محضر، پیمان می‌بندیم؛ اما اگر به آن عمل نکنیم، زندگی‌مان جهنم می‌شود.

بایستی به این موضوع مهم توجه کنیم که ما برای فرار نیامده‌ایم؛ آمده‌ایم تا مسئولیت بپذیریم، فرار کردن زرنگی نیست؛ اگر مرحله‌ای را رد نکنیم، بارها و بارها مجبور به تکرار آن می‌شویم، آن هم سخت‌تر از قبل؛ خوشا به حال کسی که از مشکلات فرار نمی‌کند.

سخنان راهنمای محترم مسافر سعید راجع به جشن اولین سال رهایی مسافر رضا:


و اما تولد رضای عزیز ؛ پیام تولد می‌گوید: اصوات، مانند حس و نور در شکل‌گیری معنا می‌یابد و در معنا، مفهوم خاص انسان متولد می‌شود؛ تولدها شبیه هم هستند.

پیام بسیار زیبایی است؛ من رضا را واقعاً دوست دارم؛ پسر بسیار خوبی است، خنده‌رو، مهربان، با قلبی بزرگ، فرمان‌بردار و حرمت‌نگه‌دار؛ این ویژگی‌ها بسیار ارزشمند است و باعث رشد و پیشرفت او شده است؛ رضا سفرش را بسیار جدی گرفت؛ انگار بورسیه‌ی بهترین دانشگاه را گرفته باشد، با تمام وجود در لژیون حضور داشت، بدون غیبت، با انگیزه‌ی یادگیری، با پرسش‌گری، حس کاوش و دنبال حقیقت بودن.

کیفیت لژیون هم با حضور او بالا رفت و یک رقابت سالم شکل گرفت، رضا قدرشناس است؛ ارزش واقعی کنگره، راهنما و خدمت‌گزاران را می‌داند و این را با عمل خود نشان داده است؛ مسیر پیشرفت او را از نزدیک دیده‌ام و واقعاً شایسته‌ی تحسین است.

عنوان پهلوانی برازنده‌ی اوست و به او افتخار می‌کنم؛ امیدوارم همیشه در کنگره بماند و ان‌شاءالله سال آینده قطعا با شال راهنمایی او را خواهیم دید.

صحبت‌های مسافر رضا در جشن اولین سال رهایی:

در ابتدا از آقا سینا سپاسگزارم که امروز لطف کردند و در تولد بنده شرکت کردند؛ همچنین از لژیون مرزبانی برای تدارک این جشن کمال تشکر را دارم و یک تشکر ویژه از راهنمای بزرگوارم آقا سعید دارم که با آموزش‌ها و حس خوبی که دارند، همواره برای من الهام بخش بوده و هستند؛ در سفر اول حس‌های مسافر بالا و پایین می‌شود و  مسافر سفر اولی شاید ناخودآگاه، رفتار نامناسبی با راهنما داشته باشد، اما راهنما با عشق و محبت با رهجو برخورد می‌کند و آقا سعید هم جزو راهنمایانی هستند که سرشار از حس خوب، عشق و محبت هستند و من تا آخر عمر مدیون ایشان هستم.

اگر بخواهم توضیح دهم که من چگونه کنگره را شناختم؟ بهتر است از این‌جا شروع کنم که رهجوهای سفر اولی مطمئن باشند که خارج از کنگره۶۰ راه درمانی برای اعتیاد و رسیدن به حال خوب وجود ندارد؛ من سال‌ها مصرف کننده بودم و یک روز تصمیم گرفتم که مصرفم را کنار بگذارم، خیال نمی‌کردم که قضیه این‌قدر جدی باشد که با عدم مصرف به مشکل برخورد کنم، اما پس از ساعاتی که تصمیم گرفته بودم مصرف نکنم، سندروم خماری به سراغم آمد و در آن‌جا بود که فهمیدم مصرف نکردن مواد دست خودم نیست و مجبور به این کار هستم؛ بنابراین تصمیم گرفتم که اعتیاد خود را درمان نمایم.

معیارهای من برای درمان این بود که بدون خماری در سر کار حاضر باشم و کسی هم متوجه اعتیاد من نشود، گزینه‌ی اول من روش URD بود، اما  وقتی با منشی دکتر حرف زدم و شرایط این روش را شنیدم، از عواقب آن ترسیده و منصرف شدم؛ گزینه‌ی دوم کلینیک‌های ترک اعتیاد بود، اما پس از تحقیق و بررسی و صحبت کردن با یکی از پزشکان متخصص ترک اعتیاد، به این نتیجه رسیدم که خطرات مصرف مواد مخدر، از داروهایی که پزشک برایم تجویز می‌کند، کمتر است و از این روش هم منصرف شدم و پس از تحقیق بسیار در فضای مجازی خوشبختانه به صورت اتفاقی مصاحبه‌ی مهندس دژاکام با شبکه‌ی دو صدا و سیما را دیدم وسخنان منطقی آقای مهندس موجب شد که من وارد کنگره۶۰ شدم.

خداوند را شاکر هستم که به‌بهانه‌ی اعتیاد، من را در مسیر کنگره قرارداد تا هم بیماری اعتیادم را درمان کنم و هم بتوانم راه و رسم درست زندگی کردن را بیاموزم؛ تا قبل از ورود به کنگره۶۰ بینش و جهان‌بینی صحیحی  نسبت به زندگی نداشتم؛ به خاطر دارم که در گذشته پول زیادی به دست می‌آوردم، اما نمی‌دانستم که پول من در کجا صرف می‌شود و هدف از کسب و کار و به طور کلی زندگی را به خوبی متوجه نبودم.

امروزه زمانی که در کنگره حضور دارم، به هیچ وجه نگران مغازه و درآمدم نیستم، چون باور دارم که هستی و نیرویی برتر، بهتر از من قادر است که چرخ زندگی من را بچرخاند و کسب آموزش و خدمت در کنگره از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و حال خوش و شرایط خوب امروزم، همه از برکات حضور و خدمت در کنگره است.

درمان اعتیاد درمقایسه با حال خوب، آرامش و آسایش، کم‌ترین چیزی است که ما از کنگره به دست می‌آوریم، به نظر من درمان اعتیاد در کنگره بسیار آسان است و مسافران سفر اول بایستی قدردان این موهبت عظیم باشند و سفر خود را به خوبی انجام دهند تا در سفر دوم به حال خوب و تعادل مورد نظر برسند.

سفر دوم بسیار مهم است و کسی که صادقانه در کنگره حضور داشته باشد و خدمت کند و از آموزش‌های آن بهره‌مند شود، مطمئن باشد که همواره از زندگی خود لذت خواهد برد و خداوند را شاکر و سپاسگزارم که این اتفاق بزرگ برای من افتاده است و لحظه به لحظه‌ی زندگی من به واسطه‌ی حضور در کنگره سرشار از لذت، آرامش و حال خوب شده است، من بدین موضوع ایمان دارم که هر کاری که کنگره برای من انجام داده است، لطف بوده و هر خدمت و کاری که من در کنگره و برای کنگره انجام می‌دهم، وظیفه‌ی من می‌باشد.

 

رهایی‌های هفته‌ی جاری:

مسافر ابوالفضل و مسافر جلال از لژیون دوم به راهنمایی مسافر صمد
مسافر محمد از لژیون هشتم به راهنمایی مسافر ابراهیم

خدمتگزاران سایت نمایندگی زنجان:

تایپ: مسافر محمد از لژیون هفتم و مسافر امید از لژیون دهم
بازبینی و ارسال: مرزبان خبری مسافر شهرام

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .