English Version
This Site Is Available In English

اصل ریسمان الهی، محترم شمردن و اجرای فرامین و قوانین است

اصل ریسمان الهی، محترم شمردن و اجرای فرامین و قوانین است

چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می‌رسند. انسان در پیشگاه خداوند از ارزش بالایی برخوردار است، گویی از نور وجودی خود در انسان دمیده است تا انتخاب کند بدی را یا نیکی را، زشتی را یا زیبایی را، کژی را یا راستی را و در نهایت دوزخ را یا فردوس را. نور وجودی هر انسان باید آنقدر بزرگ باشد، که بتواند با نیروهای اهریمنی مقابله کند؛ چرا که انسان قدرت اختیار دارد و قادر است خود را نجات دهد.

زمانی که اهریمن از فرمان سرپیچی کرد، قسم خورد انسان را از مسیر صعودیش منحرف کند؛ مکانی را در وجود هر انسان قرار داد تا آن نور وجودی که باعث روشنی درون او بود را خاموش کند. به راستی انسانی که خداوند از وجود خودش در او دمیده بود چطور به نیروهای اهریمنی پیوست؟

ما انسان‌ها در جهان مادی زندگی می‌کنیم و کلیدی‌ترین موضوع زندگی ما مادیات است. در جهان امروز که تجملات دلیل زندگی ما هستند؛ جهان مادی ما باید به گونه‌ای باشد که، من هر آن‌چه که امروز دارم به هر اندازه، بدانم از سعی و تلاش خود من بود که من امروز در این جایگاه هستم. یکی از راه‌های پیوستن به جرگه اهریمن مادیات است. اهریمن از طریق القای نبود مادیات در زندگی، وارد افکار و اندیشه من می‌شود و در ادامه با نبود مادیات در زندگی من ناسپاس خدای خود می‌شوم و هر روز این تاریکی در وجود من بیشتر بیشتر می‌شود‌.

وقتی انسان در دل تاریکی قرار بگیرد، کینه، دشمنی و حسادت در وجود او گسترش پیدا می‌کند، که خود انسان در این زمان بیشتر در رنج و سختی قرار می‌گیرد. دیگر الهامی از سوی خداوند به سویش نمی‌‌رسد و این نور کاملا از بین می‌رود. گویی یک پرده تاریک روی اندیشه، عقل و شخصیت انسان قرار داده می‌شود‌ و دیگر انرژی لازم برای ادامه دادن را ندارد. این پرده تاریک می‌تواند مصرف مواد‌مخدر و هر عمل ضد ارزشی باشد. خداوند قوانینی را برای زیستن قرار داده است؛ اگر من انسان از این قوانین پیروی نکنم از تعادلی که خداوند برای من ترسیم کرده دور می‌شوم.

خداوند حکیم خود تدبیر کرده است؛ وجود اهریمن را به عنوان نیروی مکمل لازم دانسته؛ گویی بهای این قدرت اختیار را که داده است با وجود اهریمن از من می‌خواهد‌، تا من انسان به درجه‌ای از فهم و آگاهی برسم و بدانم کدامین راه درست و کدامین راه غلط است و در ادامه توان اجرای عمل سالم را داشته باشم. بنابراین ما برای خروج از این تاریکی هیچ راهی نداریم؛ مگر اینکه به ریسمان الهی چنگ بزنیم، که اصل ریسمان الهی، محترم شمردن و اجرای فرامین و قوانین است. انسان با اجرای این قوانین، خداوند برای او شرایطی را به وجود می‌آورد تا در بهترین حالت، به زندگی خود ادامه دهد.

در این وادی نویسنده برای اینکه مطالب را بهتر متوجه بشویم؛ انسان را به چشمه تشبیه کرده است تا بتواند از تاریکی‌های وجودش عبور کند و دوباره به روشنایی برگردد. اگر وادی اول تا دهم را در وجود خودمان اجرایی کرده باشم پیوستن به بحر برای ما آسان است. چشمه برای رسیدن به بحر دائما در حال حرکت است و در مسیر خود موانع عظیمی را دارد؛ ولی چون می‌داند تمامی سختی‌های این مسیر او را به کجا خواهد رساند مسیر برایش هموار می‌شود.

طبیعت حکم مام ما را دارد، انسان برای تکامل باید از طبیعت الگو بردارد و مانند چشمه عمل کند، در مسیر حرکت و رسیدن به هدف سختی‌ها را تحمل کند و اگر به زندگی امیدوار باشد، تلاش و کوشش کند؛ مطمئنا مسیر برای اون آسان می‌شود و بهای رسیدن به حال خوش را با تلاش و کوشش پرداخت می‌کند و بلافاصله پاداش خود را از کارهای خوب که انجام داده است دریافت می‌کند. وعده خداوند دروغ نیست. بنابراین هرکس؛ با تدبیر وبدون تدبیر، با عقل و یا بدون عقل، با تفکر و یا بدون تفکر گویی مانند چشمه آب عمل می‌کند و انتخاب هر کدوم از این راه‌ها مربوط به خواسته‌ها و مراتب نفس او دارد. اگر انسان نفس خود را با تزکیه و پالایش هدایت کرده باشد؛ مطمئنا بهترین راه را انتخاب می‌کند.

برای رسیدن چشمه وجودی به بحر باید دائما در حال تلاش باشیم و با آموزش و تجربه‌های مفید، انرژی لازم را برای ادامه مسیر کسب کنیم‌. انرژی پتانسیل در انسان، در اثر تغییر جایگاه به وجود می‌آید؛ اگر این تغییر جایگاه به طرف ارزش‌ها باشد باعث صعود انسان می‌گردد و انرژی پتانسیل مثبت را به وجود می‌آورد که در انسان باعث ایجاد لذت و کسب آرامش می‌شود؛ و اگر به طرف ضدارزش‌ها باشد، انرژی از نوع منفی مهیا می‌گردد که باعث ایجاد لذتی می‌شود که با دلهره همراه است. تغییر جایگاه این است که، قدردان نعمت‌های که در زندگی در اختیار من است هستم و در حال باز پرداخت هرآنچه که به‌سوی من آمده باشم و در ادامه مسیری را که من پیموده‌ام تا به حال خوش برسم را برای دیگران هموار کنم.

انسان همواره بایستی بداند که هرگز مسیر او هموار نیست؛ چیزی که مهم است، خواست و تفکر سالم اوست و با این خواست و تفکر سالم، بایستی بداند که با حرکت سالم، اگر چشمه وجودی او خالی و یا نیمه پر باشد، عاقبت باحس سالم و عقل سالم و عشق سالم پر خواهد شد و به مسیر خود ادامه خواهد داد تا به بحر برسد؛ حتی اگر مشکلات فراوان داشته باشد‌.

نویسنده: مرزبان همسفر نازنین
رابط‌خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر فاطمه.ج رهجوی راهنما همسفر منصوره ( لژیون هفتم)
ارسال: همسفر فاطمه.و رهجوی راهنما همسفر منصوره (لژیون هفتم) نگهبان سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .