سلام دوستان جمشید هستم یک مسافر.
《چشمههای جوشان و رودهای خروشان به بحر و اقیانوس میرسند. 》
میخواهم از خودم بگویم: قبل از کنگره، زندگیام تکراری بود. صبح که از خواب بلند میشدم تا ظهر پای بساط بودم و دوباره به فکر شب که چکار کنم؟ مثل آبی که در یک جا بماند و بو بگیرد، متنفر از این تکرار بودم! تا اینکه با کنگره ۶۰ آشنا شدم و با کمک آموزشها و قوانین آن یاد گرفتم که باید مثل یک چشمه یا جوی آب در جریان باشم و به سمت رودخانه یا دریاچه راه بیافتم. البته قطعاً در مسیر با موانعی مثل سنگهای کوچک و بزرگ برخورد خواهم کرد که آنها را باید با آموزشهایی که گرفتهام و تلاش خودم پشت سر گذاشته و به دنبال رسیدن به هدفم باشم. با تمام قدرت به راهم ادامه بدهم تا به مرحلهٔ پاکی و زلالی برسم.
موضوع دیگر؛ این آموزشها باعث میشوند که همگی به دانایی برسیم و اهریمن یا همان شیطان را با کارهای ارزشی که انجام میدهیم از خودمان دور کنیم. انشاءالله!.
نگارش: مسافر جمشید از لژیون پنجم
ویرایش: مسافر حسین
ارسال: مسافر مرتضی
مرزبان خبری: مسافر علی
نمایندگی عصارزاده
- تعداد بازدید از این مطلب :
27