English Version
This Site Is Available In English

صوتی خوب هست که در انسان، امید، شادی، تفکر، جنب و جوش، نشاط، حس‌های خوب و پایدار ایجاد کند

صوتی خوب هست که در انسان، امید، شادی، تفکر، جنب و جوش، نشاط، حس‌های خوب و پایدار ایجاد کند

بار دیگر توفیق حاصل شد تا در سی‌امین روز آبان ماه ۱۴۰۴ در خدمت نگهبان و دیده‌بان محترم موسیقی؛ دکتر امین عزیز باشیم و از تجربیات ناب و گرانبهایی که ایشان در مورد موسیقی دارند استفاده کنیم.
امید است این گفتگو برای همه اعضا بویژه مشتاقان هنر و موسیقی قابل استفاده و مفید باشد.

۱۲- موسیقی قرار است چه چیزی به انسان‌ بدهد؟ و این ابزار چه نقشی در هدف خلقت انسان دارد که نیروهای بازدارنده چنان موانعی برای دوستان فراهم می‌کنند که وارد دنیای موسیقی نشوند؟

 

دکتر امین: موسیقی قطعا در انسان چند تا کار انجام می‌دهد و مهمترینش در انسان، قدرت و توان را ایجاد می‌کند و یک پیامی به انسان می‌دهد.
تمامی عواطف و احساسات انسان در قالب اصوات قابل بیان هستند و برای بیان هر احساسی که وجود دارد مثل غم از دست دادن، عشق، عاشق شدن، گرسنگی، سختی کشیدن، در تنگنا قرار گرفتن، شعف، شادی، موفقیت در زندگی، برداشت محصول، رونق و همه‌ی احساس‌هایی که انسان در طول‌‌‌ِ زندگی تجربه می‌کند، صوتی وجود دارد.
پس بعضی احساس‌ها خیلی عمیق‌اند و صوتی که آن را بیان می‌کند یک موسیقی عمیق است، یا بعضی احساس ها خیلی قدرتمندند و یک تجربه خیلی شگرفی را بیان می‌کنند مثل داستان‌های سمفونی‌هایی که برای یک حماسه‌ای خلق می‌شود مثلا در نبردی، خیلی ها جانفشانی کردند و تجربه خاصی وجود داشته، حالا موسیقی می‌خواهد آن روایت را به صوت بکشد که می‌شود سمفونی
در ایران هم سمفونی خرمشهر را داریم که ساخته استاد مجید انتظامی می‌باشد.
پس از آنجایی که تمامی حس‌هایی که انسان تجربه می کند، می‌تواند در صوت نیز وجود داشته باشد، ما می‌توانیم بفهمیم که صوت چه ابزار قدرتمندی است.
که اگر یک انسانی در اندوه خودکشی و تا مرز خودکشی پیش رفته باشد و این حس و اندوه را تجربه کرده باشد و توانسته باشد از آن حس خارج شود، اگر ما موسیقی مربوط به آن تجربه خیلی عمیق و دردناک را داشته باشیم یا یک نفر که جانش را برای سرزمینی یا اتفاقی فدا کرده باشد، اگر موسیقی آن واقعه را داشته باشیم، برای انسانی که در شرایط مشابه قرار گرفته مثل خودکشی، وقتی آن موسیقی پخش شود ممکن است از خودکشی چشم پوشی و صرف نظر کند.
یا اگر انسانی مردد است برای انسان‌های دیگر فداکاری کند، آن تردیدش برطرف می‌شود و این قدرت موسیقی است.
پس موسیقی میتواند هم در جهت مثبت هم در جهت منفی موثر واقع شود و در آن یک آغاز و پایانی وجود دارد.
ممکن است که شما تلخی را بیان کنید مثلا الان فقیری، به قول آقای مهندس در سی‌دی مثال ولی این گذراست.
تو الان در اندوه و غم و غصه شهیدی هستی، قرار نیست همیشه در کنج ناامیدی بمانید، ولی یک موسیقی وقتی می‌آید و فقط این روایت را بیان می‌کند، انگار که شما تا ابد در آن غم مانده‌ای و مرتبا تکرار می‌کند.
تکرار این موسیق انرژی اندوه را در شخص انقدر زیاد می‌کند که ممکن است در تردیدش مصمم به خودکشی شود، به جای اینکه مصمم به خروج از خودکشی شود.
پس موسیقی می‌تواند یک ابزار خیلی قدرتمندی برای هدایت و یا برای گمراهی و تصمیم غلط انسان باشد.
اگر موسیقی ناقص و یا از جنس تاریکی باشد، می‌تواند انسان‌ها را به سمت حرکت‌ها و انتخاب‌های غلط سوق بدهد.

 

۱۳- با شنیدن بعضی قطعات موسیقی احساسات انسان به غلیان می‌افتد و گاهی غم و گاهی شادی تمام وجود انسان را فرا می‌گیرد و انسان را به فضاهای دیگری می‌برد، مکانیزم این فرایند چیست و چگونه انسان به آن فضاها وارد می‌شود؟

 

دکتر امین: ما می‌گوییم؛ موسیقی صوت معنادار است، انگار شما را از یک مکانی می‌خواند و به جای دیگری می‌برد، این صحبت استاد سردار می‌باشد.
اتفاقا من راجع به این در اردو صحبت کردم و توضیح دادم، گفتم این موسیقی ممکن است متعلق به یک فضای خاصی باشد، صحنه یک جنگ یا صحنه یک مراسم شادی باشد در یک بعدی.
وقتی شما این موسیقی را گوش می‌کنید که متعلق به آن بعد است، همانطور که در صور آشکار شما باید سوار اتوبوس، ماشین، هواپیما یا وسیله نقلیه شوید تا به نقطه موردنظر برسید، در صور پنهان این اتوبوس حس است، آن هواپیما حس است ، شما را یک مرتبه از اینجا می‌کند و می‌برد وسط آن مراسم شادی یا آن اتفاق خاص قرار می‌دهد، در واقع انسان را به جایی می‌برد که نمی‌دانیم کجاست.
پس وقتی که می‌گوییم موسیقی در واقع تصویری را بیان می‌کند، جلسه پیش گفتیم یک حقیقتی که معادل یک تصویر است را بیان می‌کند، پس آن می‌تواند شما را بردارد و ببرد در آن تصویر بگذارد، حالا آن تصویر کجاست؟ در حلقه دیگر و در بعد دیگر است.

 

۱۴- توصیه شما برای گوش کردن و در مرحله بعد یادگرفتن موسیقی، چه نوع قطعاتی است؟ منابعی برای دستیابی به این قطعات وجود دارد؟

 

دکتر امین: موسیقی هم انواع مختلفی دارد. همانطور که سبک‌های مختلفی برای شعر وجود دارد.
ما شعر نو داریم، شعر سپید داریم، شعر کلاسیک داریم، بعد در کلاسیک سبک عراقی داریم، سبک هندی داریم، سبک کهن داریم، سبک رودکی داریم، مدل‌های مختلف، به هر کدام از این‌ها قالب‌ها یا اشعار در عروض گفته می‌شود.
عروض‌های وزن‌های مختلف شعری وجود دارد که هر کدام یک ابزاری هستند که به ما کمک می‌کنند که حقیقتی را بیان کنیم.
پس موسیقی ممکن است سبک راک باشد و موسیقی خیلی خوبی باشد، موسیقی ممکن است سبک جز باشد و خوب باشد، ممکن است سبک راک باشد و افتضاح باشد، ممکن است کلاسیک باشد و خیلی بد باشد،  ممکن است کلاسیک باشد و خیلی خوب باشد.

در واقع این سبک‌ها ابزارهایی هستند که ما بتوانیم توسط آنها مفهومی را بیان کنیم، یک موقع مفهوم و حسی را می‌توانیم با سبک راک بیان کنیم ، یا به سبک بلوز بیان می‌کنیم، یک موقع مفهوم باید با دستگاه شور ایرانی بیان کنیم، این بستگی به این دارد که کدامیک از اینها مناسبتر هستند، حالا راجع به این می‌شود صحبت کرد ولی مهم این است که در آن یک حقیقتی وجود داشته باشد که برای انسان‌ها مفید و نیروبخش باشد.
من خودم اینجوری به موسیقی نگاه می‌کنم که اول ببینیم چه صوتی خوب است و چه صوتی بد؟ اصلا آیا صوت خوب و بد داریم؟
پاسخش مثبت است بله، حالا می‌توانیم بگوییم چه صوتی خوب است و چه صوتی بد؟ صوتی خوب هست که در انسان، امید، شادی، تفکر، جنب و جوش، نشاط، حس‌های خوب و پایدار ایجاد کند چون ممکن است یک بار یک حسی در شما ایجاد شود ولی این حس در شما پایدار نباشد، باید  در ادامه تاثیرات قطعه بررسی شود.
ممکن است در شما حرکت ایجاد کند، جنب و جوش ایجاد کند ولی آیا این واقعا در ادامه همین اثر را دارد؟
مثلا فرض کنید ماه‌ها یک سبک موسیقی یا یک قطعه ای را گوش کنید، باید ببینید در ادامه چه تاثیراتی گذاشته می‌شود؟ مثلا شما اگر مواد مصرف کنید ممکن است خیلی حس خوبی به شما دست بدهد ولی نمی‌توانید بگویید چون حس خوبی به من دست داد، مواد چیز خوبی است، منظورم این است که بایستی ببینید بعد از یکسال استفاده از کجا سر درمی‌آورید؟ در ادامه بررسی کنید چون اگر در طول بازه زمان اندازه گیری کنیم می‌توانیم بفهمیم که یک صوتی، صوت خوبی است یا بد؟ مثلا شما یک صوت یا آهنگی گوش می‌کنید، بعد از مدتی لطیف می‌شوید، گوش شنوایی موسیقی شما قوی می‌شود، دقتتان بالا می‌رود، آرامش پیدا می‌کنید، در طول چند ماه تمرکز پیدا می کنید، ما به آن صوت می‌گوییم صوت خوب
یا یک صوت دیگر گوش می‌کنید، به شما جنب و جوش می‌دهد، حرکت می‌دهد، نشاط می‌دهد، غمهایتان و خیلی از مسائل را فراموش می‌کنید ولی چند وقت که گذشت عصبی می‌شوید، پرخاشجو می‌شوید، بهم ریخته می‌شوید، این صوت و آهنگ به شما انرژی می‌دهد یا از شما انرژی می‌گیرد؟! چون طبق جزوه جهان بینی هم از دست دادن انرژی و هم گرفتن انرژی می‌تواند لذت بخش باشد.
حالا چه موسیقی‌هایی گوش کنیم؟ اخیرا اتفاقی که افتاده این است که هوش مصنوعی در حوزه موسیقی و هنر وارد شده و تولید محتوا یا تولید قطعه می‌کند.
من خودم هم یک وقت‌هایی گوش می‌کنم، اتفاقا اولین باری که من برای روز بنیان آقای مهندس شعر گفتم ، یکی از دوستان در یکی از کلینیک‌ها شعر را به هوش مصنوعی داده بود و هوش مصنوعی برای آن آهنگی ساخته بود، من خودم وقتی آهنگ را گوش کردم انقدر جالب بود که منقلب شدم.
از آن به بعد احساس کردم هوش مصنوعی این کار را می‌کند، حالا به چه ترتیبی انجام می‌دهد یک بحث جداگانه است که هوش مصنوعی می‌تواند با ترکیب کردن ملودی‌هایی که وجود دارد و ادغام آنها با هم قطعه بسازد، ملودی جدید معمولا نمی‌سازد، با ترکیب آن‌ها و با فرمولهای خیلی خیلی خوب و شناخت سلیقه آدم‌ها و دانش موسیقیایی، می‌تواند اصوات خیلی جذابی درست کند که خلاقیت به آن معنی که در قطعه نو بوجود بیاید نیست ولی یک سنتز و ترکیب خیلی خوبی است.
به‌عنوان مثال بعضی از اشعار مولانا یا بزرگان را به هوش مصنوعی دادند و روی آن‌ها آهنگسازی کردند و خیلی هم جذاب و خوب هستند.
پس یک منبع می‌تواند هوش مصنوعی باشد، یک منبع خوب می‌تواند موسیقی کلاسیک  و یا موسیقی سنتی باشد‌.
همه این‌ها هم خوب دارند و هم بد، شما نمی‌توانید بگویید چون مثلا این موسیقی کلاسیک است یا سبک باروک است حتما خوب هست، نه. نمی‌توان اینطوری گفت.

 

۱۵- آیا یادگرفتن موسیقی همیشه مفید است؟ چه زمانی مفید نیست؟

 

زمانی برای آموختن مشخص نشده،
یکی از دیده بان ها از من در مورد آموزش موسیقی پرسیدند؛ گفتم همه انسان‌ها برای موسیقی مناسب‌اند، فقط باید ساز درست را انتخاب کنند، یکی باید طبل بزند، یکی بایستی سنچ بزند، یکی بایستی درام بزند، یکی بایستی تبلا بزند ، یکی باید کوبه ای بزند، دف بزند، یکی باید گیتار بزند ، یکی باید ویالون بزند، یکی باید ابوا بزند، باید ساز خودش را پیدا بکند.
به نظر من اگر کسی موسیقی بلد باشد هرگز تنها نخواهد بود چون همیشه سازش مثل یک دوست همراه اوست و می‌تواند احساساتش را با سازش بیان کند.
یک موقع انسان باید یک سری کارها و مسئولیت‌ها را انجام بدهد، ولی حوصله‌اش نمی‌کشد وظایف یا تکالیفش را انجام دهد، آن زمان شما می‌توانید از موسیقی به‌عنوان یک شعبده استفاده کنید که خودتان را سحر کنید و به کارهایتان رسیدگی کنید.
یا مثلا یک ساعت آهنگی پخش و تکرار می‌شود و شما گوش می‌کنید و می‌بینید در آن یک ساعت، شما وظیفه‌‌ای که داشتید را انجام نداده‌اید و آن کار الان عقب افتاده ، مشکل می‌تواند به این شکل باشد.

 

ادامه دارد...

 

تنظیم گزارش و ارسال: مرزبان خبری همسفر مژگان

عکاس خبری: مرزبان مسافر حمیدرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .