English Version
This Site Is Available In English

لژیون سردار؛ مدرسه قدردانی و رشد تدریجی

لژیون سردار؛ مدرسه قدردانی و رشد تدریجی

جلسه دهم از دوره اول جلسات لژیون سردار مسافران نمایندگی کارون، با استادی مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه <در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی می‌کنیم >پنج شنبه بیست و هفتم آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار کرد.

 سخنان استاد:

سلام دوستان، مجتبی هستم، مسافر. دستور جلسه «چگونه در کنگره قدر دانی میکنیم است» اعضایی که در لژیون سردار می‌نشینند به‌قول معروف، این عزیزان قدردان‌ترین ورژن اعضای کنگره شصت هستند؛ یعنی کسانی که قدردانی را یاد گرفته‌اند و امروز در لژیون سردار نشسته‌اند. صحبت کردن از قدردانی در لژیون سردار مثل این است که کسی وسط جمعی از ورزشکاران یا پهلوانان بخواهد درباره دمبل زدن و ورزش کردن صحبت کند. اما فکر می‌کنم برای اینکه بتوانم از یک سیستم قدردانی کنم، اول باید در آن سیستم دریافتی داشته باشم؛ یعنی وقتی من در یک سیستم هستم و دریافتی ندارم، قاعدتاً نمی‌توانم قدردانی کنم. گاهی یک سیستم برای یک نفر یا چند نفر وقت، انرژی و زمان می‌گذارد، اما خود آن فرد هنوز آمادگی دریافت این خدمات و حس خوب را ندارد که بحثش جداست. اما من که در کنگره شصت هستم، خودم می‌دانم از چه وضعیتی به چه وضعیتی رسیدم؛ هم از لحاظ معنوی، هم از لحاظ اعتبار، هم شخصیتی و هم مالی. نه اینکه در زمان مصرف بی‌شخصیت بوده باشم؛ یک آدم خانواده‌دار و با شخصیت بودم، اما در خواب. من در ابتدا به بهانه درمان اعتیاد وارد کنگره شدم و هدفم فقط این بود که اعتیادم درمان شود و بروم؛ مثل کسی که به دکتر مراجعه می‌کند و بعد از درمان دیگر سراغ مطب نمی‌رود. اما یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های کنگره شصت این است که وقتی اعتیاد کنار می‌رود و شخص به درمان می‌رسد، تازه داستان شروع می‌شود و اصل ماجرا خودش را نشان می‌دهد؛ احیای انسان و انسانیت. این موضوع در سفر اول خیلی خودش را نشان نمی‌دهد و بیشتر مقدمات است، اما ان‌شاءالله در سفر دوم داستان اصلی مشخص می‌شود. اعتیاد مسئله‌ای مقدماتی است و همان‌طور که آقای مهندس می‌فرمایند، انسان از نسیان می‌آید؛ از فراموشی. برای قدردانی در کنگره، لازم است گذشته را مرور کنم و ببینم از کجا به کجا رسیده‌ام.

من وقتی سفر اولم تمام شد، هر هفته پول دارو را به‌زور جور می‌کردم. کارمند دولت بودم و برنامه‌ریزی درستی نداشتم. حتی برای رفتن به تهران و گرفتن رهایی، پول قرض کردم. آن زمان اگر پول قرض می‌کردیم، حسمان بد نمی‌شد، اما یکی از آپشن‌هایی که کنگره به من اضافه کرد این بود که دیگر وقتی پول قرض می‌کردم، حالم بد می‌شد و این اولین سیگنالی بود که کنگره به من داد؛ اینکه مجتبی نباید دستت خالی باشد. بعد عضو لژیون سردار شدم و تعهد دادم؛ تعهد اولم ده میلیون تومان بود. یک جلسه نرفتم و آقا احسان، راهنما، با من تماس گرفت. گفتم چون تعهدم را نداده بودم، خجالت می‌کشیدم بیایم. درحالی‌که اصلاً داستان این نیست؛ همان‌طور که از یک تازه‌وارد در باشگاه انتظار ندارند دمبل سنگین بزند، این مسیر هم آرام‌آرام است. خدا را شکر از آن وضعیت عبور کردم. سال قبل تعهدم را با کمی تأخیر ادا کردم، اما امسال به لطف خدا و کنگره شصت، پیش از موعد تعهدم را پرداخت کردم. منی که روزی پول سفر تهرانم را قرض می‌کردم، امروز به جایی رسیده‌ام که پیش از موعد می‌توانم تعهدم را بدهم. اگر این رشد را نبینم، در حق خودم اجحاف کرده‌ام. حالا قدردانی در کنگره یعنی اینکه این حس خوب، این داده‌ها و این نور را که در کنگره روشن است، به دیگران منتقل کنم. یکی از بزرگ‌ترین قدردانی‌ها این است که این حس خوب را انتقال بدهم و برای خودم نگه ندارم. اگر من از آنجا به اینجا رسیدم، به آن کسی که هنوز در مسیر است بگویم ادامه بده؛ اگر ادامه بدهی، تو هم می‌رسی. قدردانی فقط نشستن و لذت بردن نیست، بلکه باید سیگنال داد به آن‌هایی که هنوز این مسیر را تجربه نکرده‌اند.

من چون راهنمای تازه‌وارد هستم، مرتب به رهجوها می‌گویم آرام باشید، عجله نکنید، ولی ادامه بدهید؛ حس خوب و روزهای روشن در انتظارتان است.

مشارکت در کنگره بار حقوقی دارد؛ یعنی وقتی چیزی می‌گویی، باید خودت هم به آن عمل کنی و مسئولیتت دو برابر می‌شود. گاهی از مشارکت می‌ترسم، چون مجبور می‌شوم عمل کنم، اما همین باعث می‌شود یک قدم جلوتر بروم و این حس خوب را به دیگری هم بدهم. ما همه با هم یک تیم هستیم، مثل تیم کوهنوردی که در شیب‌های سخت، لیدر با حس خوبش تیم را به حرکت وادار می‌کند. ما به لطف خدا بعد از خدا، آقای مهندس را داریم به‌عنوان بنیان کنگره و تورلیدر این مسیر که همیشه حسش بالاست. خدا را شکر که امروز در کنگره هستیم؛ جایی که قبلاً خواب بودیم و کسی ما را جدی نمی‌گرفت، اما امروز در خانواده، جامعه و محل کار از اعتبار برخورداریم. اگر از نظر مالی، محبتی یا معنوی جلوتر هستیم، همه از لطف کنگره شصت و لژیون سردار است. از خدا می‌خواهم همیشه ما را در مسیر خودش نگه دارد و این فرصت جبران خسارت را از ما نگیرد؛ چون همین هم لطف بزرگی است.

متشکرم که به من توجه کردید.

 

گروه سایت نمایندگی کارون

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .