چهارمین جلسه از بیستودومین کارگاههای آموزشی عمومی و خصوصی ویژهٔ مسافران و همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد، با استادی راهنمای محترم مسافر حجت، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر محمد، با دستور جلسهٔ «در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی میکنیم»، روز پنجشنبه ۲۷ آذرماه ۱۴۰۴، رأس ساعت ۱۶ آغاز شد.

سخنان استاد:
«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي»
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر، نعمت از کفت بیرون کند
پیش از ورود به کنگره ۶۰، سختیها و مشکلات فراوانی را تجربه کرده و با درگیریهای زیادی مواجه بودهام؛ اما مثل تمام سفر اولیها، با ورود به کنگره و آشنایی با قوانین و حرمتهای آن، مسیر تازهای در زندگیام آغاز شد. به تدریج نوشتن سیدی و آموزش گرفتن را شروع کردم و فهمیدم که در کنگره باید مطیع و فرمانبردار باشم و آنچه راهنما میگوید را اجرا کنم. هرچه میزان داناییام بالاتر رفت، توانستم بهتر با زندگی و مشکلات آن روبهرو شوم.
پیش از ورود به کنگره حتی سیکل هم نداشتم و بهدلیل نداشتن آموزش، هیچ درکی از زندگی و زنده بودن نداشتم؛ اما با حضور در کنگره، با معنای واقعی زندگی و آرامش آشنا شدم. امروز، پس از هفت سال، موفق شدم دیپلم خود را دریافت کنم و تمام این انگیزه، توان، قدرت و اراده را مدیون کنگره ۶۰ هستم؛ کنگرهای که به من آموخت برای خودم ارزش قائل شوم. فهمیدم برای انجام هیچ کاری دیر نیست و همه این موفقیتها با خواست خودم و آموزشهای درست کنگره به دست آمد.
در کنگره درمان شدم و با ماندن و خدمت کردن، توانستم کلید حل بسیاری از مشکلاتم را پیدا کنم و در مسیر حل آنها قدم بردارم. همواره به درستی مسیر کنگره اطمینان داشتم؛ چراکه تا امروز بیش از صد هزار نفر را به درمان رسانده و بیش از هشت هزار خدمتگزار صادق تربیت کرده است. همین موضوع باعث شد قدمهایم را در کنگره محکمتر بردارم و برای آموزش دیدن و خدمت کردن ثابتقدم بمانم. اگر چه بیرون از کنگره نگاه خوبی به ما ندارند، اما احترامی که کنگره به من گذاشت باعث شد جایگاه واقعی خود را در زندگی پیدا کنم، به آرامش برسم و این آرامش را به خانواده و جامعه منتقل کنم. همه ما در زندگی به دنبال حال خوش هستیم و تلاش میکنیم در کنار مسائل مادی، معنویات را نیز سرلوحه زندگی خود قرار دهیم و امروز کنگره همه اینها را به من عطا کرده است. این همان معجزه کنگره ۶۰ است.
امروز وظیفه من در قبال کنگره این است که با احترام گذاشتن به حرمتها و قوانین و اجرای صحیح آنها، هم به خودم و هم به نظم کنگره کمک کنم. به مرور زمان، با تغییراتی که در من ایجاد شد، به عظمت کنگره بیشتر پی بردم و در همان زمان بود که حس قدردانی و سپاس نسبت به کسانی که برای من زحمت کشیدهاند، در وجودم پررنگتر شد. قدردانی از کنگره ۶۰ کار بسیار سختی است؛ آنجا که جناب مهندس در سیدی بنیان و کمبود میفرمایند: من هنوز بعد از ۲۸ سال بدهکار کنگره هستم، پس ما که جای خود داریم. امروز هر عضو کنگره با اجرای درست قوانین و احترام به حرمتها میتواند بهترین کمک را به کنگره و اهداف آن داشته باشد.
کنگره از یک سفر اولی چیزی جز نظم و انضباط، به موقع آمدن، نوشتن سی دی و گوش به فرمان راهنما بودن نمیخواهد و با انجام همین مجموعه ساده، فرد میتواند کمک بزرگی به خود کرده و در مسیر درمان اعتیاد و سپس رسیدن به تعادل، قدمی اساسی بردارد. همه اینها با گذشت زمان، تلاش و کوشش به دست میآید. تمام عشق راهنما این است که رهجو را برای گرفتن گل رهایی به تهران ببرد، حال او را خوب کند و به آرامش برساند؛ و در ادامه، با ماندن در کنگره و خدمت گرفتن، زمینه آموزش بیشتر و رسیدن به تعادل عمیقتر را برای او فراهم کند.
در کتاب شریف آمده است: فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ؛ یعنی گذشته خود را به یاد بیاور؛ کجا بودی و اکنون کجا قرار داری و چه میزان پیشرفت کردهای. همه اینها جای شکر دارد. وظیفه من این است که قدردان این جایگاه و قدردان کسانی باشم که برای من زحمت کشیدهاند؛ و این قدردانی تنها با خدمت خالصانه معنا پیدا میکند، خدمتی بهدور از دروغ و ریا که در نهایت انسان را به الگویی برای دیگران تبدیل کند و او را به آرامش برساند. کنگره ۶۰ محلی برای تمرین است؛ تمرین آموزش صحیح، اصلاح گفتار و کردار و انتقال آن به محیط زندگی و جامعه. کنگره بستری است برای آموزش دیدن، تکامل یافتن و درک بهتر مقام انسانیت و در نهایت، رسیدن به آرامش از مسیر خدمت.

مرزبان کشیک: مسافر غلامرضا
ویراستار: مسافر جمال (لژیون ششم)
تایپ: مسافر ناصر (لژیون اول)
عکس: مسافر علی (لژیون هشتم)
ارسال خبر: مسافر سعید (لژیون دوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
202