یازدهمین جلسه از دور سوم از سری کارگاه های آموزشی نمایندگی فیروزآباد فارس، ویژه مسافران، با استادی مسافر نظام، نگهبانی مسافر غلامرضا و دبیری مسافر ابوذر با دستور جلسه « در کنگره۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟ » در روز سه شنبه مورخه ۱۴۰۴٫۹٫۲۵ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سپاسگزار خداوند هستم که در مسیر کنگره قرار گرفتم تشکر و قدردانی میکنم از بنیانگذار کنگره ۶۰ آقای مهندس و خانواده محترم ایشان که این بستر را برای ما فراهم کردند تا من و امثال من بیاییم اینجا و به راحتی به درمان برسیم. قدردانی میکنم از خدمتگزاران نمایندگی فیروزآباد که واقعا برای این نمایندگی زحمت کشیدند؛ اگر این مکان را برای من فراهم نکرده بودند من هیچ وقت نمیتوانستم بروم شیراز و درمان بشوم. ممنونم از راهنمای خوبم آقا بهنام که یک سال برای من زحمت کشیدند. تشکر قدردانی میکنم از مرزبانان عزیز و حتی آن شخصی که سر لژیون به من چای داد و پذیرایی کرد. امیدوارم که بتوانم زحمات تک تک عزیزان را جبران کنم!! من اگر زندگی گذشته خود را با الان مقایسه کنم نمیتوانم فراموش کنم که قبلاً کجا بودهام و الان کجا هستم و در چه وضعیتی قرار دارم!! باید به یاد بیاورم که اعضای کنگره برای من چه زحماتی کشیدهاند. من ممنونم از همه عزیزان؛ چون وقتی که اسم تقدیر و تشکر میآید نمیدانم چه جوری باید زحمت این عزیزان را جبران کنم. من قبل از اینکه به کنگره بیایم یک آدم بد حال و آشفته و بینظم بودم، من فکر میکردم با دیگران یک تفاوتی دارم، مردم صبح زود میرفتند سر کار ولی من هنوز خواب بودم، مردم برمیگشتند از سر کار من تازه بیدار میشدم!! بدون خوردن صبحانه از خانه میزدم بیرون و یک قهوه سر کوچه میخوردم تا بتوانم برسم به یک جایی که بتوانم موادم را مصرف بکنم. من سه تا پرونده پیش دکتر ترک اعتیاد دارم؛ یکیش ۴۰ روز طول کشید، یکیش سه ماه طول کشید، یکیش بین ۶ تا ۷ سال طول کشید، ولی مشکل من این بود که وسوسه مصرف داشتم و شبها همیشه خواب مصرف مواد را میدیدم!! سپاسگزار خداوند هستم که راه کنگره برای من باز شد، موقعی که وارد کنگره شدم پر از مشکلات بودم، مصرف مواد و اعتیاد تنها مشکل من نبود من خیلی مشکل داشتم!! تهیه مواد بود، مصرف مواد مخدر بود، مصرف الکل بود، مصرف سیگار بود، مشکل اعصاب و روان بود، بیماری مثل پروستات بود و با همه این مشکلات در حال جنگ بودم! یعنی برای درمان بیماری و اعتیادم بارها اقدام کردم اما تنها چیزی که قدرت جنگیدن با آن را نداشتم مصرف سیگارم بود؛ یعنی در این ۳۰ سال مصرف؛ برای ترک سیگار هیچ اقدامی نکردم حتی یک بار من کرونا گرفتم ولی روزی ۵ نخ سیگار را کشیدم!! حس میکردم که من تا آخر عمر باید سیگار بکشم و سیگار درمان ندارد!! خدا را شکر در طی ۱۱ ماه با کمک کنگره۶۰ و متد آقای مهندس توانستم به درمان برسم. من روزانه کمتر از ۱۰تا قرص پروستات و اعصاب نمیخوردم، مواد مصرف میکردم و قرص متادون هم میخوردم، از روزی که من وارد کنگره شدم دیگر قرص استفاده نکردم!! من امید به زندگی نداشتم و هیچ وقت حتی فکر هم نمیکردم که دیگر حال خوبی داشته باشم و همیشه دنبال حال خوب بودم. ممنونم از کنگره۶۰، ممنونم از آقای مهندس، ممنونم از راهنمایان!! بعد از اینکه رها شدم روزی سه دفعه تشکر و تقدیر میکنم و گریه میکنم.
ممنونم از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
خلاصه و تایپ: مسافر علی ( لژیون چهارم )
ویرایش: مسافر کرم ( راهنما )
ارسال: مسافر بهرام ( خدمتگزار سایت )
- تعداد بازدید از این مطلب :
149