دوازدهمین جلسه از دوره بیستم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی کاشمر روز پنج شنبه به استادی راهنمای محترم مسافر احمد ، نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه «در کنگره 60 چگونه قدردانی می کنیم» در تاریخ 27 آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احمد هستم یک مسافر.
از خداوند شاکرم بابت حضور در یک جلسه دیگر، آموزش گرفتن و خدمت کردن. ممنون از نگهبان، دبیر، گروه مرزبانی و محسن آقا، راهنمای لژیون هفتم، که اجازه دادند در این جایگاه بنشینم. وقتی دبیر خلاصه صحبتهای وحید آقا را خواندند همه آنها آموزش بود و شاید خیلی از حرفهایی که قرار بود بزنم، ایشان گفته بودند.
دستور جلسات کنگره مهندسی شده است، یعنی ما در هفته قدردانی باید از کسانی که بنیان و پایه گذار این سیستم هستند قدردانی کنیم. اولین جلسات کاشمر در پارک برگزار می شد، هنوز یادم هست که درآن سرما چه سختی هایی کشیدیم، ما باید قدردان کسانی باشیم که در آن سرما و در محیط پارک استقامت کردند تا ما در این شرایط و زیر سقف بتوانیم به رهایی و درمان برسیم. یک قدردانی و شکرگزاری هم بابت نعمتی که در حال باریدن است و امیدوارم که ادامه داشته باشد.
وقتی صحبت از قدردانی می شود اول باید معنی کلمه قدردانی را بدانیم و بعد قدردانی کردن خیلی کار راحتی می شود. قدر یعنی اندازه، در جلسه قبل مثالی زدم که برای خودم خیلی جالب بود گفتم ماشینی که سوار میشویم در قبال خدمتی که به ما می دهد باید کارهایی انجام دهیم تا این خدمت ادامه داشته باشد، از خودرو باید مراقبت و نگهداری کنیم روغن، آب و بنزین آن را تامین نماییم، هرچه بیشتر قدر و اندازهها را بدانیم و بیشتر دقت کنیم، خدمتی که ماشین به ما میدهد بیشتر میشود. این مثال را در جاهای دیگر هم میشود زد مثلاً در باغ و کشاورزی باید بدانی نیاز آبی این درخت چقدر است، چه موقع باید کود بدهیم و چه موقع سم پاشی کنیم. کشاورزی موفقتر است که قدر و اندازهها را بیشتر بداند این یک قانون است و همه جا صدق می کند.

هرچه ما قدر و اندازهها را بیشتر بدانیم، هستی چیزهای بیشتری در اختیار ما قرار می دهد. میگویند: «شکر نعمت، نعمتت افزون کند» حالا باید چگونه در کنگره قدردانی کنیم؟ اول باید بدانیم کنگره به ما چه چیز هایی هدیه داده است؟ قبل از ورود به کنگره مواد مخدر مصرف می کردم، مشکلات اخلاقی داشتم، دروغ می گفتم، نسبت به خانوادهام بی اهمیت بودم ولی کنگره من را از اعماق تاریکیها بیرون آورد و تمام اینها را از من گرفت، به جای ضد ارزش ها به زندگی من نور داد، خیلی از دوستان و اطرافیان من مصرف کننده بودند و به واسطه حضور من در این سیستم آنها نیز وارد کنگره شدند و به درمان رسیدند.
حالا که کنگره این همه خدمت به ما کرده ما در قبال آن باید چه کاری انجام بدهیم؟ آقای مهندس میگویند هیچ وقت حساب ما با کنگره صاف نمی شود و نمی توانیم بدهی مان را به کنگره پرداخت کنیم، چون هرچه جلوتر می رویم، متوجه می شویم کنگره از ما جلوتر است هرچه جلوتر میروی، بدهکارتر میشوی و نمیتوانی این بدهی را صاف کنی، ولی باید تلاش کنیم که قدر و اندازهها را بهتر بشناسیم، حداقل قدر و اندازهی خودمان را بدانیم، ما خودمان چهقدر میارزیم؟ سفر اولی هستیم اندازهمان چقدر است؟ در حد نیم گرم تریاک یا نه؟ خیلیها نیم گرم یا یک گرم تریاک را نمیتوانستند رها کنند. سفر خود را شروع می کنیم، شربت OT میخوردیم، ولی هنوز درگیر نشستن با دوستان هستیم. اگر هنوز درگیر آن نیم گرم تریاک هستی پس اندازه تو همان قدر است. آیا از یک نخ سیگار بزرگتر شدهای یا نه؟ اگر وسط جلسه، ذهنت مشغول است که بلند شوی به بهانه ای بیرون بروی و یک سیگار بکشی، هنوز در اندازهی همان یک نخ سیگار هستی و رشد نکردهای.
قدر و اندازهها را باید طوری بشناسیم که وقتی در سفر دوم وارد جلسه می شویم مرزبان یا راهنما حرفی به ما بگوید بهم نریزیم. آیا مثل یک چاله آب هستیم که با انداختن یک سنگ، به هم میریزیم و دچار تلاطم میشویم، یا تبدیل به دریا شدهایم که اگر یک کامیون شن هم داخلش بریزند، اتفاقی نمیافتد؟ اگر راهنما بگوید چرا سیدی ننوشتی، به هم میریزی یا نه؟ قدر و اندازهات چقدر است؟ اگر این قدر و اندازهها را بدانیم، بعد میتوانیم شاکر باشیم، قدردان باشیم، خدمت کنیم و حالمان خوب باشد.
امیدوارم در این مسیر همیشه قدردان و شاکر باشیم، به قول آقای مهندس، زبانی، قلبی و عملی و در ادامه کمک کنیم این نعمتی که به دست ما رسیده گسترش پیدا کند، تا در تمام شهر های اطراف نمایندگی داشته باشیم.
از این که با سکوت به صحبت های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
عکاس: مسافر امیرعباس
تایپ: مسافر محمد
ویراستار: مسافر حسین
ارسال خبر: مسافر علی
مرزبان کشیک: مسافرمهدی
- تعداد بازدید از این مطلب :
218