دستور جلسه این هفته: در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟ اگر به قبل از ورود به کنگره و اینکه چه بوده و که بودیم و حالا که هستیم و چه هستیم بنگریم متوجه میشویم کنگره چیزی فراتر از رهایی و دانایی به ما داده است. همسفری با دنیایی از ناامیدی، بغض، ترس و تخریب بودیم که با قرار گرفتن در کنگره۶۰ و تحت آموزش راهنمایان عزیزمان و همچنین تعادل در مثلث جسم، روان و جهانبینی ما کمکم آن حال خراب، یأس و ناامیدیمان، تبدیل به امید و شکوفه عشق شد.
درختی خشکیده و خمیده با ریشهای ضعیف و تنهای نحیف و بیبرگ و بن و البته برگهایی زرد و پژمرده بودیم. آمدیم کنگره، راهنمایان ما با عشق و آرامش خود، کمکم غذای روح و جسممان را تأمین کردند. سیدیها و آموزشها غذایمان شده و جان گرفتیم. ریشه درخت جانی دوباره گرفت، تنه درخت تنومند شد، برگها لبخند زدند و سبز شدند. درخت شکوفه زد، شکوفهای از جنس عشق و امید با رنگهای صورتی و سفید، پس مؤظف هستیم بهترینهای خودمان را در راه کنگره بگذاریم.
با خدمت کردن، رهجویی منظم بودن، سر وقت در جلسات حاضر شدن، در جشن ها و مناسبتهای کنگره حضور فعال داشتن، سبد پول را حمایت کردن، حمایت از سایت، لطف بزرگ کنگره۶۰ را جبران کنیم. در کنگره یاد گرفتیم قدردانی و تشکر باید در سه مرحله زبانی، قلبی و عملی انجام گیرد؛ پس همانقدر که کنگره به من انرژی میدهد و حالم را خوب میکند، من هم به نحو احسنت در پیشبرد اهداف کنگره تلاش میکنم و اما در پاسخ به این سؤال دستور جلسه که عنوان میکند (در کنگره چگونه قدردانی کنیم؟)
من به نوبه خودم در جایگاه راهنمای تازهواردین، تلاش میکنم تا یک تازهوارد که با دنیایی از غم، اندوه و نگرانی وارد شعبه میشود در اولین قدم با محبت و عشق، پذیرای او بشوم و به او امید بدهم آموزشهای لازم را در سه جلسه بدهم تا دید و نگاهش به یک مصرفکننده تغییر کند و بتواند مسافر خود را در وهله اول بپذیرد و بعد بتواند با عشق و آموزشهای لازم بال پرواز مسافرش شود، پرواز به سوی رهایی، آزادی، آزادگی، امید، دانایی و آگاهی.
با وجود اینکه شعبه پاسارگاد در نزدیکی منزل ما هست و کمتر از ۱۰ دقیقه تا شعبه فاصله داریم؛ اما چون شعبه تختجمشید نیاز به راهنمای تازهواردین داشت، قبول کردم البته با عشق که مسیری طولانی (حدود یک ساعت و نیم) رفت و یک ساعت و نیم برگشت است را بیایم، بروم و بتوانم حداقل بار سنگینی که بر روی دوش یک همسفر و مسافرش است را بردارم و بارش را سبک کنم؛ بهقول آقای مهندس همیشه کار معنوی، بار مادی را به دنبال دارد و یقین دارم برکتهای این راه و مسیر دوباره به من بر میگردد؛ پس با این وجود باز هم به کنگره بدهکارم؛ چون کنگره هر عملی و هر کاری که انجام بدهم و خدمتی کنم چند برابر برکت مالی و معنوی به من میدهد.
امیدوارم بتوانم خدمتگزار لایقی برای این سیستم پر از عشق باشم و بتوانم زکات رهاییام که خدمت کردن در کنگره است را به نحو بسیار مطلوب به انجام برسانم. از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان کمال تشکر و قدردانی دارم و برای ایشان طول عمر و سلامتی خواستارم؛ همچنین از راهنمایم همسفر میترا بسیار متشکرم که با آموزشهای کاربردی و خوبشان باعث شدند من در این جایگاه قرار بگیرم و انرژی بگیرم برای خودشان و خانواده محترمشان آرزوی سلامتی و خوشبختی دارم.
نویسنده: راهنمای تازه واردین همسفر خدیجه
ویرایش و ارسال: همسفر رخساره نگهبان سایت
همسفران نمایندگی تختجمشید شیراز
- تعداد بازدید از این مطلب :
313