در ابتدا خداوند را شاکر و سپاسگزارم که آقای مهندس و کنگره۶۰ را در مسیر من قرار داد تا بتوانم وارد کنگره و عضوی از آن باشم؛ بتوانم با حسم یک راهنمای خوب انتخاب کنم و از آموزشهای کنگره بهره ببرم. نمیدانم چطور قدردان زحمتهای این بزرگواران باشم؛ من توسط کنگره و راهنمایم یاد گرفتم که زندگی همیشه مسیر همواری نیست؛
در زندگی با مشکلات و سختیهایی مواجه بودم و احساس میکردم که دیگر توان ادامه دادن را ندارم؛ اما حقیقتی که کنگره و راهنمایم برای من آشکار کردند، این بود که همین دشواریها و سختیها است که انسان را قویتر، محکمتر و صبورتر میکند؛ واقعا فهمیدم که زندگی پر از اتفاقات تلخ، شیرین و فراز و نشیبهایی است که به زندگی معنا و ارزش میدهد.
من قبل از کنگره آدمی بودم که معنای عشق را نمیدانستم و زندگی کردن را بلد نبودم؛ اعتمادبهنفس نداشتم و حتی معنی شادی و لبخند را نیز نمیدانستم؛ شاید در زندگی اول باید با تاریکی آشنا میشدم تا بتوانم قدردان روشنایی باشم؛ ولی الان چیزهایی که در کنگره۶۰ یاد گرفتم و آموزش دیدم این است که چطور مشکلاتم را حل کنم؟
یاد گرفتم به گونهای عمل کنم که شایسته انسانی است که در مسیر دانایی قرار دارد. بهنظر من قدردانی کردن از کنگره۶۰ یعنی بتوانم دین خود را ادا کنم، فرمانبرداری کنم، از قوانین کنگره پیروی کنم؛ چشم گفتن، عمل کردن به دستورات و قوانین را بلد باشم تا بتوانم به آن آرامش لازم برسم. از خداوند میخواهم به قدری در وجودم توان باشد که با جان و دل در کنگره۶۰ خدمت کنم؛
شاید بتوانم جبران کنم و قدردان این بزرگواران باشم. فضل خدایی را که تواند شمار کرد، یا کیست آنکه شکر یکی در هزارکرد، بنده همان به که ز تقصیرخویش، ورنه سزاوار خداوندیش، کس نتواند که به جای آورد. تا ابد مدیون آقای مهندس و خانواده محترمشان هستم و از خداوند برای این بزرگواران طول عمر و سلامتی خواستارم.
نویسنده: همسفر یاسمن رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون بیستم)
رابط خبری: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون بیستم)
ویرایش و ثبت: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون بیستوپنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
88