English Version
This Site Is Available In English

باید از خداوند و هستی هم قدردانی کنیم

باید از خداوند و هستی هم قدردانی کنیم

دوازدهمین جلسه از دوره‌ بیست و دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی گنجعلی‌خان کرمان،به استادی مسافر محمدجواد، نگهبانی مسافر منصور و دبیری مسافر ایمان با دستور جلسه "در کنگره۶۰ چگونه قدردانی کنیم؟" سه‌شنبه ۲۵ آذرماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان محمدجواد هستم مسافر.
ابتدا تشکر می‌کنم از مهندس دژاکام و خانواده محترمشان، همچنین از ایجنت و مرزبانان، راهنمای خوبم آقای حمزه و کلیه خدمتگزاران کنگره ۶۰، به‌خصوص شعبه گنجعلی‌خان کرمان.
مهندس در صحبت‌های روز چهارشنبه فرمودند که تنها نباید از کنگره ۶۰ قدردانی کنیم، بلکه باید از خداوند و هستی قدردانی کنیم تا همیشه در صراط مستقیم و مسیر درست باشیم. ایشان فرمودند قدردانی به سه صورت انجام می‌شود: زبانی، قلبی و عملی.
قدردانی زبانی مانند زمانی است که سوار تاکسی می‌شوم و پس از رسیدن به مقصد از راننده تشکر می‌کنم. در قدردانی قلبی، از ته دل در برابر کسی که برایم کاری انجام داده قدردان هستم. قدردانی عملی نیز با خدمت کردن انجام می‌شود؛ مثل صندلی چیدن، نظافت کردن یا وارد شدن به لژیون سردار.
ما در کنگره ۶۰ پنج جشن داریم: جشن دیدبان، ایجنت و مرزبان، جشن راهنما، جشن همسفر و جشن گلریزان که در همه این جشن‌ها باید قدردانی کنیم.
برای قدردانی از دیدبان، خودم دیدبان‌هایی را دیده‌ام که از ساعت ۷ صبح تا عصر و حتی بعدازظهر به شعب دیگر می‌روند؛ مانند آقای منصوری که ایشان را دیدم تا ساعت ۲ ظهر در ساختمان سیمرغ حضور داشتند و سپس به شعبه دیگر رفتند و تا ساعت ۱۰ شب فعالیت داشتند. پس باید قدردان این عزیزان باشیم.
جشن بعدی، جشن ایجنت و مرزبان است. مرزبان‌های عزیز زودتر از همه می‌آیند و دیرتر از همه می‌روند تا ما پشت در نمانیم. همچنین بار مسئولیت کلیه اعضا، از تازه‌واردین تا مرزبان و راهنما، بر دوش ایجنت است.
جشن بعد، جشن راهنماست. راهنمایان عزیز در هر زمان پاسخگوی رهجویان خود هستند تا از مسیر درمان خارج نشوند. منِ مسافر، بعد از ۱۱ ماه سفر و رهایی، باید از راهنمای خود قدردانی کنم؛ یا با خدمت کردن در این مسیر، قدردان راهنما و خدمتگزاران باشم.
جشن همسفر نیز بسیار مهم است. همسفر برای منِ مسافر مهم‌ترین فرد است و بال پرواز در کنگره محسوب می‌شود. روز اولی که وارد کنگره شدم تا دو ماه همسفر نداشتم و با اصرار آقای حمزه، همسفرم وارد کنگره شد. اکنون همسفرم خدمتگزار است و با ورود ایشان، پنجاه درصد از سنگینی سفر از روی دوش من برداشته شد.
و جشن گلریزان؛ که باید به‌گونه‌ای در آن شرکت کنم که دین خود را ادا کرده باشم. وقتی من به کنگره آمدم، کسانی بودند که چراغ اینجا را روشن نگه داشتند تا من بنشینم و درمان شوم. حالا من هم باید کاری کنم که بعد از من، دیگران بتوانند درمان شوند.
سپاسگزارم از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید.

تایپ: مسافر فرشید لژیون یازدهم
عکس:مسافر علی لژیون هشتم
ویرایش و ارسال:مرزبان خبری مسافر مجید 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .