English Version
This Site Is Available In English

نام دیگر زندگی

نام دیگر زندگی

به نام قدرت مطلق الله

برای روزی که دوباره متولد شدم. سلام دوستان مجید هستم یک مسافر.

قبل از کنگره دنیا برایم مثل اتاقی تاریک بود؛ نه آفتابی، نه روزنه ای، نه دستی که بفهمد من چه می‌کشم. هر صبح با امید بیدار می‌شدم و شب با ناامیدی به خواب می‌رفتم؛ یک روزِ تکراری، شب تکراری، و من انسانی که آرام‌آرام در درون خودش فرو می‌رفت. حس می‌کردم صدایم نمی‌رسد؛ دردم دیده نمی‌شود؛ و هیچ‌کس نمی‌تواند بفهمد آن بی‌راهه‌ای که من گیرش افتاده‌ام چقدر تاریک است. زخم‌هایم را پنهان می‌کردم، اما بوی درد پنهان‌کردنی نبود.
تا روزی که در را برایم باز کردند؛ نه دری از جنس چوب یا آهن بلکه دری از جنس محبت، فهمیدن، انسانیت. کنگره ۶۰ برای من یک آغوش هست آغوشی که نگفت چرا افتادی؟ فقط گفت: بلند شو، همراهت هستم . آن‌جا فهمیدم که می‌شود دوباره ساخت، می‌شود دوباره خندید، می‌شود دوباره خودِ خودت شد.
فهمیدم که راهِ رهایی، راهِ دانایی است، آرامش است، قدم به قدم و هیچ‌کس تنها نیست. امروز وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، با تمام سختی‌هایش، دیگر از آن نمی‌ترسم. چون می‌دانم اگر آن تاریکی نبود، چشم‌هایم اینقدر قدرِ نور را نمی‌دانست. کنگره ۶۰ برای من نام دیگرِ زندگی است؛ در کنگره معنی دوباره شروع ‌کردن را به من یاد دادند. راهنمای عزیزم دستم را گرفت وقتی حتی خودم از خودم ناامید شده بودم. و امروز تنها یک جمله در دل من جا مانده: خدا را شکر که آمدم، خدا را شکر که ماندم، خدا را شکر که فهمیدم… هیچ راهی پایان نیست، اگر کسی باشد که کنارت بایستد.

نویسنده: مسافر مجید

تایپ و تنظیم: همسفر محمد

تهیه شده در سایت نمایندگی بوئین زهرا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .