جلسه یازدهم از دوره هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی یوسُف به استادی راهنما همسفر عقیق، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر مهتاب با دستور جلسه «در کنگره۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟» روز سهشنبه 25 آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
ستایش خود را از دور به تمامی فرشتگان و فرماندهان الهی تقدیم میکنم. سلام و درود بر همسفران عزیز؛ همچنین از ایجنت محترم خانم سمیه و مرزبانان گرامی سپاسگزارم. از نگهبان و دبیر جلسه نیز تشکر ویژه دارم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا بتوانم خدمت کنم. دستور جلسه این هفته، موضوعی بسیار ویژه است؛ زیرا هر یک از ما میتوانیم در برخی از دستور جلسات، خود را مورد بررسی قرار دهیم و ببینیم چرا با وجود سالها آموزش در کنگره، نتوانستهایم آن آموزشها را بهطور کامل در زندگی اجرایی کنیم. این دستور جلسه، فرصتی است برای حسابرسی شخصی و بازنگری در مسیری که آمدهایم.
در سال ۲۰۲۴، گروهی از فیزیکدانان دانشگاه کمبریج تحقیقی انجام دادند درباره اینکه چرا برداشت ما از زمان نسبت به ده سال پیش، حدود هشت درصد کمتر شده است. زمان ثابت است و ساعتهای اتمی هیچ تغییری نکردهاند، اما چرا احساس میکنیم زمان سریعتر میگذرد؟ از سال ۲۰۱۲ این موضوع بیشتر آشکار شده است؛ گویی سه ماه تا عید مانده، اما احساس میکنیم یک سال گذشته و همین دیروز عید بوده است. علت این پدیده را «بمباران اطلاعاتی» و «سرعت پردازش ذهن» دانستند. ما در عصری زندگی میکنیم که حجم اطلاعات دریافتی در یک روز یا هفته بسیار بیشتر از گذشته است؛ در حالی که پدربزرگها و مادربزرگهای ما همان میزان اطلاعات را در طول یک سال دریافت میکردند. این خطا، خطای ادراک ذهن است؛ ذهن میدود، اما زمان ثابت میماند.
راهکار ارائهشده این بود که لحظه حال را پررنگتر کنیم و آن را کاملاً حس نماییم. در کنگره نیز همواره به ما آموزش داده میشود که جوری زندگی کنیم که از زندگی برخوردار باشیم و لحظههای حال را دریابیم. اما چگونه میتوان در میان مشکلات، ترسها و اضطرابهای روزمره، لحظه حال را زیست؟ پاسخ این است: با حواس زندگی کنیم. یعنی ببینیم، بشنویم، لمس کنیم و حضور خود را در لحظه تجربه کنیم. اینجا ارتباط موضوع با دستور جلسه «قدردانی و شکرگزاری» آشکار میشود. سپاسگزاری انسان را به لحظه حال میآورد، دید او را باز میکند و دریچه قلبش را میگشاید. وقتی سپاسگزاری میکنیم، به جهان هستی پیام میدهیم که ارزشمندیم، میبینیم و دریافت میکنیم. این توجه، منبع انرژی بیشتری را به سوی ما جذب میکند.
خداوند در کتاب خود بارها تأکید کرده است: «آیا نگاه نمیکنید؟ آیا تعمق نمیکنید؟» این تأکید نه به نیاز خداوند، بلکه به قانونی نامحسوس اشاره دارد؛ اینکه هر اتفاق بیرونی انعکاسی از آگاهی درونی ماست. اگر میدان انرژی جهان را همانند میدان کوانتومی در نظر بگیریم، همه چیز در آن وجود دارد: خوشبختی، بدبختی، عشق، نفرت، جدایی و وصال. اما این میدان بر اساس یک قانون عمل میکند: هرچه به آن بدهی، همان را بازمیگرداند. افکار، احساسات و کلمات ما بر این میدان اثرگذارند. پس سپاسگزاری و قدردانی، ارتعاش و سطح انرژی ما را بالا میبرد. حتی اگر در ظاهر زندگی مشکلاتی داشته باشیم، میتوانیم بابت نفس کشیدن، سلامتی، خانواده و کوچکترین نعمتها شکرگزار باشیم. استادان میگویند حتی بابت دکمه لباس خود نیز باید سپاسگزار باشیم؛ زیرا ممکن است لحظه بعد آن را نداشته باشیم. این نگاه، ظرفیت پذیرش و بخشش را در انسان افزایش میدهد.
قدردانی تنها به دیدن و گفتن نیست؛ باید بر دل و عمل جاری شود. گاه چشم میبیند اما زبان خاموش است، یا زبان میگوید اما دل بیخبر است. گاه چشم و زبان و دل همراهند، اما در عمل اجرایی نمیشوند. این دستور جلسه به ما کمک میکند گره کار را بیابیم؛ چرا تغییرات اطرافیان را میبینیم اما به زبان نمیآوریم؟ چرا تعریف و قدردانی در گلو گیر میکند؟ حتی اگر به زبان بیاید، چرا نیت اصلی در دل نیست؟ این دستور جلسه، فرصتی است تا ایرادهای خود را بشناسیم و بر روی آنها کار کنیم.
از اینکه به سخنانم گوش دادید، سپاسگزارم و امیدوارم بتوانیم در کنار یکدیگر، در قالب این دستور جلسه، آموزشهای ارزشمندی را بیاموزیم و به اجرا درآوریم.

مرزبانان کشیک: همسفر حمیده و مسافر اصغر
عکاس: همسفر مهشید رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر نرگس نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسُف تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
249