جلسه نهم از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ارگ کرمان به استادی همسفر سمانه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر سمیه با دستور جلسه «در کنگره۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟» روز دوشنبه ۲۴ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
امروز خیلی خوشحالم که در محضر شما دوستان عزیز کنگر۶۰ هستم بسیار خداوند را شاکر و سپاسگزارم که میتوانم از این منظر از شما آموزش و انرژی بگیرم. به رسم ادب اول تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده بزرگ ایشان و همچنین راهنمایان بزرگوار مسافرم که حال خوش مسافرم را مدیون این عزیزان هستم. همچنین تشکر میکنم از راهنمای سفر اول و سفر دوم و همچنین راهنما خانم معصومه کمال تشکر و قدردانی را دارم و یک خدا قوت ویژه به ایجنت و مرزبانان دوره قبل و یک خداقوت و تشکر ویژه خدمت ایجنت و مرزبانان این دوره که برای حال منِ همسفر تلاش میکند.
دستور جلسه امروز این است که «در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟» قدر شناسی به معنای تشکر کردن است. اینکه ما ببینیم و اهمیت بدهیم. این یعنی چیزی را که دارم به روی خودم بیاورم، به آن توجه کنم، از نعمتهایی که خداوند به من داده است تشکر و قدردانی را داشته باشم، حالا چگونه؟ زمانی میتوانم از خداوند تشکر کنم که بتوانم از مخلوق خداوند سپاسگزاری را انجام بدهم.
انسانهایی که قدرشناس هستند، وقتی یک لیوان آب را در نظر بگیریم نیمه پر لیوان میبینند و همان شعر معروف که میگوید: «شکر نعمت نعمتت افزون کند؛ کفر، نعمت از کفت بیرون کند.» ما این شکرگزاری و این قدردانی را همیشه باید داشته باشیم. به گفته آقای مهندس انسانهایی که شکرگزاری و سپاسگزاری میکنند، همه آنها را دوست دارند و ما از بودن در کنارشان لذت میبریم. چقدر خوب است که ما در تمام سطوح این قدردانی را داشته باشیم، نه فقط کنگره بلکه بهخاطر نعمتهایی که خداوند به ما داده است، زیباییهایی و نعمتهایی که میبینیم و خداوند آنها را به ما داده است و باید قدردان آنها باشیم؛ حتی این نعمت سلامتی که آقای مهندس در صحبتهای چهارشنبه هم گفتند: «نعمت سلامتی یک گوهر است، گوهری که ما باید قدردان آن باشیم.»
شکرگزاری باید در گفتار، رفتار و کردار، یعنی قلباً، زباناً و عملاً باشد. یادم است وقتی که خودم به کنگره آمدم راهنمای تازهواردین به من گفتند قدردان نعمتهایی باش که داری و آن روز این جمله برای من خیلی نامفهوم بود؛ چون من ناسپاس و ناشکر بودم؛ ولی وقتی به کنگره آمدم، اینجا آموزش گرفتم؛ اینجا قدردانی را یاد گرفتم؛ زیرا انسان با آگاهی میتواند به شناخت برسد و قدرشناسی را انجام بدهد که اینها همه از لطف کنگره۶۰ است.
یادم است که قبلاً همیشه در خانه به مسافرم میگفتم این وظیفه تو است و هیچ وقت تشکر را از ایشان به جای نمیآوردم و این علم و هنر زندگی را در کنگره یاد گرفتم، من قدردان بودن را در کنگره یاد گرفتم و کنگره من را به شناخت خودم نزدیک کرد. انسان با شناخت و آگاهی میتواند عمل سالم را انجام بدهد و انسان باید بهای حال خوشش را بپردازد. خدا نکند کسی ناسپاس باشد همیشه انسان باید سپاسگزاری را انجام بدهد و به قول آقای مهندس هر چیزی که خدا دوست دارد، انسانها هم دوست دارند و هر چیزی هم که ما دوست داریم قطعاً خداوند دوست دارد و چقدر خوب است که من از رب خودم، مربی و استاد خودم، از راهنمای خودم تشکر و قدردانی را داشته باشم یا حتی میبینیم که مرزبانان و ایجنت که یک ساعت قبل از من به شعبه میآیند، شعبه را باز میکنند و آخرین نفری هستند که از شعبه میروند چقدر خوب است که من قدردان این عزیزان هم باشم.
به نظر من برای سفر اولی حضور به موقع در کنگره، نوشتن سیدی، رعایت حرمت و رعایت قوانین و مقررات یک نوع قدردانی است؛ و آیت قدردانی برای سفر دومی چی میتواند باشد؟! به نظر من خدمتگزاری. وقتی به کنگره آمدیم و سفر دومی شدیم بهای حال خوشمان را با خدمت کردن بپردازیم یا اینکه میتوانیم عضو لژیون سردار باشیم و مالی بهای آن را بپردازیم. کسایی از عزیزان هستند که این آموزشها را میگیرند و در قالب راهنما آموزشهای آقای مهندس را به دیگران انتقال میدهند. یا همان پهلوانی و دنوری و غیره که میتواند یک نوع قدردانی باشد. اگر منِ همسفر از مخلوق خدا سپاسگزاری نکنم؛ پس مفهومش این است که از خداوند هم قدرشناسی را بلد نیستم. امیدوارم که همه ما در کنگره قدردان و خدمتگزار باشیم.
در مورد برداشتی که خودم از این دستور جلسه دارم. دستور جلسه را روی خودم باز کردم؛ دیدم وقتی خودم را با قبل خودم مقایسه میکنم قبل از کنگره چقدر ناآرام بودم و آشوب داشتم؛ ولی حالا که وارد کنگره شدهام به آرامش و حال خوب رسیدهام؛ حال خوشِ مسافرم، رهایی مواد او و اینکه حتی من میتوانم خنده بچههایم را در کنگره ببینم. قبلاً من میبایست با گریه بخوابم تا آرام بگیرم؛ خدا را شکر که این آرامش را در کنگره دارم و همه از آموزشهای کنگره است. امیدوارم حالا بتوانم دینم را به کنگره به قول آقای مهندس به قلمی، به کرمی، به درمی بپردازم و به انسانهای همدرد خودم کمک کنم.

مرزبانان کشیک: همسفر محبوبه، مسافر یاسر
تایپیست: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محدثه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارگ کرمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
276