
سلام دوستان، محسن هستم یک مسافر لژیون هفدهم
خدا را شکر، به پاس نگاه زیبای راهنمای عزیزم جناب آقای درویشی، این توفیق به بنده داده شد تا متن و دلنوشتهای در مورد قدردانی مکتوب کنم و به دوستان همیشگی و عزیزم ارائه نمایم.
من هم مثل خیلیهای دیگر، وقتی وارد کنگره شدم انسانی ناامید، پرخاشگر، عصبی و... بودم. اما به پاس حضور در کنگره و مسیر درمان، همه چیز در زندگی من عوض شد. به درمان رسیدم و چیزهایی را که حی تصورش را هم نمیکردم، با تمام وجود حس و لمس کردم.
امروز بنده با حضور در کنگره و به واسطهی خدمت، سعی کردم قدردان و قدرشناس جناب مهندس، راهنمای خوبم و تمامی عزیزانی که در مسیر درمان به بنده کمک و یاری رساندند باشم. البته تا حدودی تشکری بیکران و سخاوتمندانه بابت این مسیر از همهی خدمتگزاران کنگره دارم و شایسته است به پاس تلاشهای بیکران راهنمایان برای توسعه و پیشرفت هرچه بیشتر مسیر درمان و کارهای مستمری که انجام دادهاند، نهایت قدردانی را داشته باشم.
امروز کنگره در گوشهگوشهی تاریکیهای زندگی من رنگ روشنایی و امید پاشیده است. مخدمتگزن امروز کمال تشکر و قدردانی را از جناب مهندس و خانوادهی محترمشان دارم، برای تمامی لطفها و محبتهایی که به بنده و تمامی اعضای کنگره داشتهاند. بینهایت از شما قدردانی میکنم و امیدوارم در مسیر خدمت، بیشتر و بیشتر قدردان این همه زحمت باشم.
.jpg)
سلام دوستان، حسن هستم یک مسافر
لژیون هفدهم
خدا را شکر میکنم که لیاقت حضور و خدمت در کنگره ۶۰ را دارم.
در رابطه با قدردانی در کنگره ۶۰، بهتر است ابتدا نگاهی به گذشته خودم بیندازم و ببینم امروز باید بابت چه چیزی قدردانی کنم. امروز فهمیدم تمامی اجبارها در کنگره ۶۰ به خاطر حال خود ماست تا بتوانیم از زندگی بهره کامل ببریم و به انسان خردمند تبدیل شویم. این امر ممکن نمیشود مگر با قدردانی؛ که همان خدمت به خلق خداوند و کمک به همنوع است تا دیگران نیز از زندگی واقعی برخوردار باشند.
قدردانی یعنی الگو بودن؛ که باعث تشویق و حرکت سفر اولیها میشود.
قدردانی یعنی تلاش در مسیر؛ یعنی راهنما شدن، که بزرگترین انسانها در زمین هستند.
و در پایان، خدا را شاکرم که در این مسیر هستم و از آموزشهای کنگره بهره میبرم و در زندگی خود استفاده میکنم.
ممنونم.
خدمتگزاران سایت نمایندگی کوروش آذرپور
- تعداد بازدید از این مطلب :
152