هشتمین جلسه از دوره چهارم کارگاههای آموزشی_ خصوصی کنگره ۶۰، ویژه خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی نسترن اصفهان، با استادی مسافر مرضیه، نگهبانی مسافر هاجر و دبیری مسافر مژگان، با دستور جلسه «چگونه در کنگره ۶۰ قدردانی میکنیم؟» در روز شنبه مورخ ۲۲ آذرماه ۱۴۰۴، رأس ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان، مرضیه هستم، یک مسافر.
خدا را شاکر هستم به خاطر جایگاهی که در آن قرار دارم و امیدوارم بتوانم حق مطلب را بهخوبی ادا کنم. در مورد دستور جلسه این هفته، «چگونه در کنگره۶۰ قدردانی میکنیم؟» باید بگویم همانطور که میدانیم، قدردانی یعنی شکرگزاری، یعنی سپاسگزار بودن از خودمان، از جهان هستی، از خداوند و از اطرافیان، هم در کنگره و هم در بیرون از کنگره. انسانها اگر قدردان زندگی خود باشند، به خیلی چیزها خواهند رسید.
اگر بخواهم از تجربه شخصی خودم بگویم، من قبل از اینکه وارد کنگره شوم، برای مدتی شکرگزاری مینوشتم و برایم دستاوردهایی هم داشت؛ تا اینکه به خاطر مسائل خاصی مدتی فاصله گرفتم و یکسری از چیزها را در زندگیام از دست دادم. به نظر من، قدردانی بسیار لذتبخش است؛ هم برای کسی که قدردانی میکند و هم برای کسی که از او قدردانی میشود. مثلاً خود من اگر در خانه غذایی درست میکنم، دوست دارم دخترم سپاسگزاری کند و این مسئله باعث ایجاد انرژی در من میشود، تا اینکه غذا را بخورد و مدام از من ایراد بگیرد.
همانطور که آقای مهندس در لایو روز چهارشنبه فرمودند، قدردانی به سه طریق انجام میگیرد: اول قلبی، که باید قلباً شاکر خداوند باشیم؛ دوم زبانی، یعنی حتماً باید گفته شود؛ و سوم عملی. من خودم قبل از اینکه لایو آقای مهندس را گوش بدهم، فکر نمیکردم که باید عمل هم باشد و تصور میکردم فقط نوشتن کافی است، ولی واقعاً عمل کردن نکته بسیار مهمی است.
در کنگره ۶۰ یاد میگیریم که برای شکرگزار بودن باید فرمانبردار باشیم و با احترام گذاشتن به راهنما، ایجنت و مرزبانها از آنها قدردانی کنیم و با درست برخورد کردن، حق شکرگزاری را ادا نماییم. آقای مهندس مثالی هم در این مورد فرمودند؛ اینکه شخصی کنار سگش گریه میکرد. فردی از آنجا رد میشد و گفت: چرا گریه میکنی؟ گفت: سگم دارد میمیرد. سؤال کرد: چرا؟ گفت: به خاطر اینکه گرسنه است. گفت: چیزی داری به او بدهی که گرسنگیاش برطرف شود؟ گفت: بله، ولی من فقط میتوانم برایش گریه کنم. و این همان بحث عملی و زبانی است که در کنگره نیز به آن اشاره شده است.
و نکته آخر اینکه من با آموزشهایی که در کنگره دیدم، متوجه شدم که به چه صورت قدردانی کنم. من در خیلی جاها قدردان خانوادهام نبودم و شاید به این دلیل که حسهایم بسته بود، ولی به مرور و با آموزشها یاد گرفتم حتی برای یک تماس کوچک از سمت مادرم شاکر خداوند باشم، به خاطر وجود دخترم و به خاطر حضورم در کنگره شکرگزاری کنم. از اینکه به من فرصت خدمت دادید و با سکوت زیبایتان به صحبتهای من توجه کردید، متشکرم.
تایپ: مسافر بهجت ـ لژیون پانزدهم ـ نمایندگی نسترن اصفهان
ویرایش: مسافر هاجر ـ لژیون هفتم ـ نمایندگی نسترن اصفهان
بازبینی و ارسال: همسفر سولماز
- تعداد بازدید از این مطلب :
131