اولین جلسه از دوره هفتم کارگاهای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی آبیک با استادی راهنمای محترم مسافر اکبر، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر محمدرضا با دستورجلسه «در کنگره 60چگونه قدر دانی کنیم ؟ » روزیکشنبه23 آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان اکبر هستم یک مسافر، قبل از هر چیز خدای خودم را شاکرم که این حس و حال و این جایگاه را به من عنایت کرده، از نگهبان و دبیر تشکر می کنم که فرصت اولین مشارکت را به من دادند ، از مرزبانان محترم ، ایجنت محترم همگی شما تشکر می کنم ، که امروز اینجا هستم و این حس و حال را تجربه می کنم ، دستور جلسه موضوع حساس و حیاتی هست که من اکبر خودم را بسنجم ، تا چه حدی در مورد چیزهایی که آموخته ام چه قلبی چه زبانی و عملی می توانم در کنگره اجرایی کنم، آقای مهندس همیشه اولین چیزی که در این دستور جلسه فرمودند شعری از مولانا است، شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند، یک بیت شعر است، اما مسائل زیادی را به طور خلاصه در خود جای داده است.
من چه در دوران مصرف و چه قبل از مصرف قدردان نعمت هایی که خداوند به من عطا کرده بود نبودم ، قدر دان لحظه هایم و نفس هایی که می کشیدم نبودم ، آن زمان به سلامتی خودم فکر نمیکردم و نتیجه اش شد اعتیاد ، اوایل سفر درک این داستان برای من سخت بود بعد ها کم کم متوجه شدم که چه نعمت هایی دارم ، چیز هایی که از دست دادم کم کم برایم برگشت ، هرچقدر بیشتر جلو آمدم حس من بیشتر شد ، کم کم به فکر افتادم ، فهم من بیشتر شد ، قدر دانی یک صور پنهان دارد یک صور آشکار ، ما در سفر دوم کم کم حس هایمان باز می شود ، متوجه قضیه ای میشویم که شاید برای افراد خارج از کنگره ۶۰ اصلا قابل قبول نباشد ، آقای مهندس به صراحت در اکثر سخنانشان یا در سی دی ها می فرمایند ، شکر گزار چیزی که دارید باشید ، به بقیه چیز ها کاری نداشته باشید ، گذشته را من کاری ندارم که چه بود و چه شد و آینده هم که هنوز نیامده ، پس در لحظه زندگی کردن یعنی همین ، شکر گزار لحظه ای که هستم باشم ، قدر دانی هم به افکار من هم به اعمال من هم به زبان من که ما در کنگره ۶۰ با این قضیه آشنا هستیم.

لژیون سردار مانند یک لنز قوی عمل می کند که چشم و دل من را روشن کرد، همه چی را برای من روشن کرد، در لژیون سردار آموخته ام که ببخشم، و حس و حالش را همان لحظه دریافت کردم، لژیون سردار برای من خیلی با ارزش است ، چشم و دل من را روشن کرد ، حس و حال من نسبت به داشته هایم را عوض کرد ، اومیدوارم که همیشه این قدر دانی را چه با دل چه با عمل و چه با زبان در کنگره ۶۰ بتوانم انجام بدهم و در کنار شما همیشه حس و حال خوب را تجربه کنم وبا شما عزیزان بتوانیم آینده خوبی برای خودمان بسازیم ، ممنون که به صحبت های من گوش کردید .
تایپ:مسافر امین «لژیون سوم»
ویرایش، تنظیم و ارسال: مسافر علی «لژیون اول»
- تعداد بازدید از این مطلب :
105