جلسه چهاردهم از دوره شانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی هاتف به استادی همسفر اشرف، نگهبانی همسفر سمیه و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «در کنگره۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟» روز یکشنبه ۲۳ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه این هفته «در کنگره۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟» است. قدردانی یعنی قدر، اندازه و ارزش هر چیز و امکاناتی که در اختیار داریم را بدانیم و نعمتهای خداوند که با چشمان خود میبینیم شکرگزار باشیم. هر چیزی در هستی جایگاه و منزلتی دارد و همه موجودات بر اساس برنامه خاصی قدردانی و خدمت خود را بهجا میآورند؛ ولی این برای انسان متفاوت است؛ چون خداوند به انسان اختیار داده و انسان میتواند در مسیر شر یا خیر باشد و قدردانی باید با معرفت و آگاهی باشد.
من قبل از کنگره واقعاً مثل یک تکه گوشت یخزده بیحس بودم، اصلاً هیچ احساسی نداشتم. زندگی را تاریک و سرد میدیدم؛ چون در کنار یک مصرفکننده بودم، نمیتوانستم تصمیمهای درستی بگیرم. همه زندگی من ترس و اضطراب شده بود، کولهبارم از ضد ارزشها پر بود. عمر و تمام روزهای زندگی من اینگونه سپری میشد. فقط چالشها و مشکلات را میدیدم، هیچ کدام از نعمتهایی که در اطراف من بود را نمیدیدم، شکرگزاری نمیکردم، قدر آنها را نمیدانستم و فقط فکر میکردم مشکل اصلی من مسافرم است که مصرفکننده است و اگر درمان شود همه چیز حل میشود؛ درصورتیکه خیلی در دنیای تاریکی فرو رفته بودم، پیام کنگره را دریافت کردم و در مسیر سبز کنگره قرار گرفتم. ذرهذره نور و گرمای کنگره به زندگی من وارد شد، توانستم به هوشیاری و بیداری برسم.
ما در کنگره باید از چه چیزی قدردانی کنیم؟ کنگره سرتاسر نور و امید است، خدمتهای زیادی در کنگره میبینیم و آموزشهایی ناب از آقایمهندس کسب میکنیم؛ طرز درست غذا خوردن که چه غذاهایی و چگونه استفاده کنیم، ما طرز صحیح ورزش کردن، خواب، خوراک و ... را یاد میگیریم و اینکه چگونه مشکلات خود را حل کنیم، در لژیون تغذیهسالم که به راحتی کاهش و افزایش وزن را انجام میدهیم، داروی D.sap را در اختیار داریم. واقعاً در دنیا نمیتوان چنین جایی پیدا کرد که این همه خدمات رایگان، ارائه میشود، پس من چگونه میتوانم قدردانی را بهجا بیاورم؟ قدردانی به سه روش با قلب، دل، زبان و در عمل است.
ما در کنگره باید پرداخت داشته باشیم؛ یعنی در ازای دریافتی که در کنگره داریم، این آموزشهایی که دیدیم و مسیر زندگیمان تغییر کرده، به آگاهی و دانایی رسیدیم، بهای آن را بپردازیم. ما حتی از طرز درست صحبت کردن با فرزندانمان آگاهی نداشتیم، در کنگره تمام اینها را آموزش میبینیم و طرز صحیح حل مشکلات را یاد میگیریم، وقتی به مشکلی برمیخوردیم نمیتوانستیم آن را حل کنیم. من اعتمادبهنفس پایینی داشتم که نمیتوانستم از پس مسائل زندگی برآیم؛ ولی اینجا واقعاً روح و جسم انسان بازسازی و درست میشود؛ پس باید در کنگره پرداخت داشته باشیم و پرداخت کردن طبق وادی چهاردهم؛ باید با عشق، جان و از صمیم قلب باشد و هیچ تمنایی و انتظاری نداشته باشیم؛ چون خداوند خودش همه کارها را درست میکند.
ما باید قدردانی کردن را که در کنگره به خوبی آموزش دیدهایم انجام دهیم و هر چهقدر من در کنگره خدمت کنم و قدردانی کنم باز هم کم است و به کنگره بدهکار و مدیون هستم، همچنین پیام کنگره را به دیگران برسانیم؛ چون خیلی افراد در بیرون از کنگره واقعاً حال و روز خوبی ندارند؛ باید پیام را طوری برسانیم که آنها هم مشتاق شوند و بتوانند به کنگره بیایند. مسیری که در آن هستیم، مسیر سختی است؛ ولی باید شکست را نپذیریم. طبق سیدی قاضی میگوید: «خداوند انسانهایی را که ناله میکنند را رد میکند و انسانهایی را که شکرگزاری میکنند قبول میکند». بهترین گنجی که من در زندگی به دست آوردم گنجی است که در کنگره به دست آوردم؛ زیرا کنگره راه و روش درست زندگیکردن را به من آموزش داد. اگر بخواهم زندگی قبل از کنگره و بعد از کنگره را در کفه ترازو قرار بدهم میبینم که واقعاً بعد از کنگره من بسیار دریافت داشتم و برای من پربار و با ارزش بود، بهطوریکه با هیچ چیزی نمیتوانم این گنج را عوض کنم، قدر و ارزش آن برای من خیلی بالا است.
به یاد دارم روز اولی که به کنگره۶۰ آمدم راهنمای تازهواردین همسفر عزت گفتند: اینجا مکان پاک و مقدسی است. من درک زیادی نداشتم و نمیدانستم که چه میگویند؛ چون هنوز اینجا برای من معنایی نداشت، بعد از مدتی که آمدم دیدم واقعاً مقدسترین و بهترین جای دنیا همینجا است. روزهایی که میخواهم به کنگره بیایم خیلی ذوق و شوق دارم که مسافرم میگوید: شما برای رفتن به عروسی اینقدر شوق و ذوق ندارید که برای رفتن به کنگره دارید. در کنگره میتوانیم قدردانی را با پرداختهایی که داریم انجام دهیم. پرداخت باید طوری باشد که دست ما نلرزد و از صمیم قلب و از ته دل پرداخت کنیم؛ چون بازگشت آن به زندگی ما خیلی زیاد است.
درمورد D.sap که صحبت شد یک مصرف کنندهای بود که خودش روی مواد بود و خانمش هم بیماری لاعلاج خیلی سختی داشت و پزشکها جوابش کرده بودند. بعد از اینکه پیام کنگره را دریافت میکنند و به کنگره میآیند این خانم با D.sap به درمان میرسند و یکی از راهنماهایی هستند که هفتهای دو مرتبه مسیر اصفهان به بندرعباس را میروند و برمیگردند. ما چگونه میتوانیم از اینها قدردانی کنیم؟ هر چهقدر هم به کنگره پرداخت کنیم و خدمت کنیم باز هم کم است. راهنمایان و خدمتگزارانی هستند که از راههای دور و نزدیک، در هوای گرم و سرد با آهنربای مغناطیسی عشق و محبت جذب میشوند، همان عشقی که همه ما را جذب کنگره کرده و در مسیر درست قرار داده است. بهترین قدردانی من این است که بتوانم درست خدمت کنم، حرمتهای کنگره و قوانین را رعایت کنم و فرمانبردار خوبی برای کنگره باشم.
کسب مقام اول تیم والیبال نمایندگی در مسابقات


مرزبانان کشیک: همسفر مهین و مسافر محسن
تایپیست: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوازدهم)
عکاس: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هشتم)
ویرایش و ارسال: همسفر ملیحه دبیر سایت
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
2362