سلام دوستان صادق هستم یک مسافر.
در مورد دستور جلسه «چگونه در کنگره ۶۰ قدردانی کنیم» میتوانم اینگونه بگویم:
زمانی که با حالی خراب، ناامید از همهچیز و همهکس، درمانده و سرگردان بودم، راه کنگره را پیدا کردم و وارد کنگره شدم. اینجا بود که به من در درمان اعتیاد، نظم و انضباط، جهانبینی و بسیاری از مسائل دیگر کمک شد.
نکتهٔ قابل توجه اینجاست که زمانی که به حال خوش رسیدم و جسم، روح و روانم از تاریکیها خارج شد، فقط به خودم فکر نکنم و نگوییم چون به درمان رسیدهام و حالم خوب است، پس بروم دنبال کار و زندگی خودم. بلکه با خدمتگزار بودن، اول به خودم و بعد به عزیزانی که مثل روز اول من وارد کنگره میشوند، خدمت کنم و بتوانم خدمتگزار خوبی باشم.
به این شکل هم قدر کنگره را میدانم که به من بال و پر داد تا دوباره به خودم بیایم، هم قدردان عزیزانی هستم که برای من زحمت کشیدند، و هم باعث میشود با ماندن در کنگره، یادگیریام بالاتر برود و هر روز مطالب بیشتری بیاموزم.
در پایان، از همهٔ دوستانی که من را به حال خوش و رهایی رساندند، صمیمانه سپاسگزارم.
سلام دوستان فرهاد هستم یک مسافر.
تا قبل از ورود به کنگره فکر میکردم که کنگره ۶۰ جایی است فقط برای ترک مواد مخدر و من قرار است بروم آنجا، شربت مصرف کنم و تمام.
اما وقتی وارد شدم، متوجه شدم درمان اعتیاد فقط یکی از کارهایی است که کنگره انجام میدهد و یکی دیگر از کارهایی که برای من و امثال من انجام میدهد، آموزش است؛ آموزشی برای نزدیکتر شدن به صفات الهیِ پروردگار مطلق. هر روز که جلوتر آمدم، بیشتر متوجه این موضوع شدم.
امروز هم جناب مهندس، بالاترین و بهترین صفتی که انسان میتواند داشته باشد، یعنی صفت شکرگزاری را آموزش میدهند؛ صفتی که طبق آیات کتاب آسمانی قرآن، از صفات خداوند است. خداوند متعال خودش را در چندین آیه «شکور» معرفی کرده است. شکور یعنی بسیار سپاسگزار.
با مطالعهٔ بیشتر در قرآن متوجه میشویم که تمامی پیامبران و بندگان خوب خداوند، مانند لقمان حکیم، سپاسگزار بودند؛ چنانکه خداوند بهصراحت میفرماید چون لقمان سپاسگزار بود، به او حکمت عطا کردیم (سورهٔ لقمان، آیهٔ ۱۲).
اما نکتهای که در سخنان جناب مهندس قابل تأمل است، مراحل سپاسگزاری میباشد:
مرحلهٔ قلب
مرحلهٔ زبان
مرحلهٔ عمل
من باید تلاش کنم تا این سه مرحله را به معنای واقعی کلمه انجام دهم. اما وقتی نگاهی به زندگیام میاندازم، در بیشتر مواقع یا هیچیک از این مراحل را انجام نمیدادم، یا فقط یک مرحله را انجام میدادم، یا نهایتاً دو مرحله را.
خبر خوب این است که در کنگره به من آموزش میدهند و حتی در برخی موقعیتها به من کمک میکنند تا هر سه مرحله را انجام دهم.
موضوع دیگر، نحوهٔ برخورد جناب مهندس با چالشها، تضادها و مشکلاتی است که به وجود میآید.
در ابتدای صحبت، ایشان آنقدر با آرامش و حتی با لبخند موضوع کمبود دارو را بیان میکنند که اگر کسی ایشان را نشناسد، ممکن است با خود بگوید این شخص اصلاً به فکر اعضا نیست.
اما من که مدت کوتاهی است در کنگره هستم، و تمام اعضای کنگره ۶۰ میدانیم، این آرامش و این لبخند از ایمان ایشان به قدرت مطلق و توکلشان به الله یکتاست؛ که همین موضوع، خود درس بزرگی برای من میباشد.
سلام دوستان علیاصغر هستم یک مسافر.
مفهوم قدردانی فراتر از یک ادب ساده است و بهعنوان یک اصل جهانبینی و ابزاری برای رشد شخصیت مورد تأیید قرار میگیرد. در این سیستم، قدردانی بیشتر یک تمرین عملی روزمره است تا یک احساس زودگذر.
روشهای عینی و قابل اجرای قدردانی در این سیستم بهصورت خلاصه عبارتاند از:
تقدیر از راهنمایان و اعضا
خدمت و مشارکت
عمل به آموزهها
قدردانی از خانواده
این اقدامات نقش درمانی دارند و به مبارزه با خودمحوری، غرور و حقبینی کمک میکنند؛ صفاتی که از موانع اصلی درمان اعتیاد محسوب میشوند.
انجام این عمل کمک میکند تا فرد از حالت قربانی خارج شود، نعمتهایش را ببیند و شاکر باشد.
سلام دوستان جواد هستم یک مسافر.
خدا را شکر فرصتی پیش آمد تا من هم یک مشارکت ارائه کنم.
آیا من، جواد، قدردان هستم؟ قدر این صندلی که رویش نشستهایم را میدانم یا نه؟ اگر کمی به دور و برمان نگاه کنیم و تفکر کنیم، متوجه میشویم که واقعاً خداوند جایی را سر راهمان قرار داده که بدون هیچ مشکلی از تاریکیها خارج شویم.
آیا من ایمان دارم؟ ایمان دارم به کنگره، به این جایی که هستیم. بچهها، کماهمیت یا بیاهمیت نگیریم مقالههایی که جناب مهندس به اروپا و آمریکا میفرستد. همین مشهد را در نظر بگیریم؛ با چند نفر آغاز شد، افرادی که سفر میکردند و به درمان رسیدند، و مسیر صراط مستقیم را ادامه دادند. امروز به نزدیک ۳۰ شعبه رسیدهایم، و هر شعبه حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ نفر دارد که سفر میکنند، به حال خوش رسیدند و زندگیشان آرام شده است.
اولاً، مشکل کمبود شربت پیش نمیآید. دوماً، پیش نمیآید. و ثالثاً، خدا را هزار مرتبه شکر که در کنگره یاد گرفتهایم هر مشکلی که پیش آمده، راه حلی دارد. مثلاً سکتهٔ مهندس، باعث شد سیگارمان درمان شود؛ یا کرونا، باعث شد بهترین آنتیویروسها شناخته شوند و متوجه شویم سرکه سیب چه ارزش بزرگی دارد.
با تفکر کنگره و مسیر صراط مستقیم، هر مشکلی به نحو احسن حل میشود؛ چه کاشت خشخاش باشد یا مسئلهای دیگر، نیازی نیست نگران باشم.
من باید روی خودم تمرکز کنم، خوب سفر کنم، گوشبهفرمان باشم و تکالیفی که بر عهدهٔ من است انجام دهم تا این قالب، یعنی جسم من، درست ساخته شود.
مهندس میگوید قالب داریم؛ در قالبهای خشت گلی، چیزهای ساده درست میشود، اما در قالبهایی که خوب ساخته شوند، طلا، برلیانس و مروارید از آن بیرون میآید.
مرزبان خبری: مسافر علیاصغر
تنظیم و ارسال: خدمتگزاران سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
39