گفت و گویی ترتیب دادیم با راهنما مسافر کیانوش، در رابطه با، در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟ توجه شما را به این گزارش جلب میکنیم.
در ابتدا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان، کیانوش هستم یک مسافر. آخرین آنتیایکس مصرفی قرصهای اعصاب و روان، متادون و حشیش. مدت ۱۴ ماه و ۱۶ روز به روش DST همراه با داروی OT، به استادی راهنمای عزیزم آقا صادق قهرمان سفر کردم. رهایی از اعتیاد ۷ سال. ورزش در کنگره بسکتبال.
لطفاً بفرمایید در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟
به نظر من، آقای مهندس همهی موارد مربوط به دستور جلسه را در اولین مشارکت خود برای ما عنوان میکنند. قدردانی در هر جایگاهی، در اصل یعنی رعایت اصول و قوانین کنگره، حرمتها و وظایفی که ساختار کنگره از ما میخواهد. اگر این موارد را درست انجام بدهیم، بالاترین قدردانی است. چون در ادامه میتوانیم قدر آموزشهای کنگره، قدر جلسات، قدر راهنما، قدر داروی OT و روش DST را بدانیم و انشاءالله به رهایی و درمان برسیم.
قدردان بودن چه ارتباطی با سلامت جسم و روان دارد؟
قدردانی ریشه در «قدر» و «اندازه» دارد. اگر دنبال سلامت جسم و روان هستم، باید بهای آن را پرداخت کنم. هرکدام از ما سالها خسارتهای مادی و معنوی به خود و اطرافیان وارد کردیم و این بها را پرداختیم تا وارد کنگره شدیم. وقتی با روش DST آشنا میشویم، راهنما انتخاب میکنیم و واژهی «مسافر» ابتدای اسم ما میآید، آنوقت میفهمیم که برای رسیدن به حال خوش باید بهای آن را بپردازیم. برای رهایی و درمان و رسیدن به روان متعادل، باید هم روی جسم و هم روی افکار و اندیشه (جهانبینی) کار کنیم. اگر قدر آموزشها، قدر داروی OT و قدر جایگاهها را بدانیم، خلقوخوی ما به تعادل نسبی میرسد. درست حرکت کردن در مسیر کنگره، همان قدردانی واقعی است.
در نوشتارهای کنگره آمده: «برای رهایی از اعتیاد دو سفر الزامی است؛ سفر اول از مصرف مواد تا قطع آن، و سفر دوم از قطع مواد تا رسیدن به خود.» رسیدن به خود در سفر دوم معنای واقعی قدردانی است؛ قدردانی از خدمتها، از زحمات دیگران و ادامه دادن مسیر. در سفر دوم است که روان ما بیشتر به تعادل میرسد.
آیا در کنگره به اندازه دریافتهایی که داشتهاید، قدردانی کردهاید؟
به نظر من نه. اولین سابقهی ترک من سال ۸۳ بود؛ سمزدایی شدم و نمیدانستم چیست. تخریبهای بعد از آن بسیار سنگینتر شد. سال ۸۶ سقوط آزاد داشتم و دوباره برگشتم به مصرف. وقتی وارد کنگره شدم، از مواد هم سیر نبودم و از خودم خسته بودم. اما با روش کنگره حرکت کردم و به درمان رسیدم. آنچه کنگره به من داد، جسم سالم، خانواده، آرامش، چیزی بود که ۱۷، ۱۸ سال در جاهای دیگر دنبالش بودم و نیافتم.
من تا عمر دارم مدیون آقای مهندس و آموزشهای ایشان و عزیزانی هستم که با رعایت قوانین و حرمتها در چهارچوب اصول به من کمک کردند. دعاگویشان هستم و امیدوارم لیاقت داشته باشم در ادامه مسیر سهمی هرچند کوچک در خدمت داشته باشم.
از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید سپاسگزارم، در کلام آخر اگر صحبتی دارید، بفرمائید.
در کنگره هرچه بگوییم از عظمت این راه و روش و کار آقای مهندس کم است. متد DST برای این است که ما به درمان و تعادل برسیم. آقای مهندس بارها تأکید کردهاند که پیر و مراد نیستند، بلکه یک معلم خوب برای درمان اعتیاد هستند. انشاءالله قدر این معلم راستین را بدانیم. از خدا میخواهم بتوانم الگوی خوبی برای کنگره در بیرون از کنگره باشم.
در پایان از شما، آقا محمدرضا و همهی خدمتگزاران سایت شعبه جهانبین و عزیزانی که در این مسیر حرکت میکنند، تشکر میکنم.
تهیه مصاحبه و نگارنده: مسافر محمدرضا لژیون۱۱
تنظیم: مسافر مهدی لژیون ۶
ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید
نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
339