سلام دوستان طاهره هستم همسفر مرتضی
امیدوارم با آموزشهایی که در کنگره گرفتم بتوانم صفت قدردان بودن که برگرفته از صفات قدرت مطلق است را در وجود خودم پررنگ کنم و دلم میخواهد که بتوانم سالهای سال در کنگره خالصانه و با عشق خدمت کنم و شاید این یکی از بهترین کمکهای من به کنگره باشد؛ البته این کمک و خدمتها در مقابل دریافتهای من قابلمقایسه نخواهد بود و من رهجو میتوانم با رعایت نظم، انضباط، حضور بهموقع، رعایت حرمتها و فرمانبردار بودن از کنگره قدردانی کنم.
آقای مهندس میفرمایند: «قدردانی با سه چیز انجام میشود: اول در افکار و اندیشه، مرحله بعد باید به زبان بیاوری و در آخر قدردانی عملی است». کنگره، نعمت بسیار بزرگی بود که خداوند به همه ما ارزانی داشت. قدردانی یکی از روشهایی است که با آموزش و تجربه میتوان کسب کرد و قدردانیکردن باعث میشود که همیشه به نکات مثبت زندگی توجه کرد. تشکر من از کنگره برای اهداف کنگره میتواند قطرهای باشد در برابر اقیانوس.
در آخر به این شعر اشاره میکنم. شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند
سلام دوستان نرگس هستم همسفر رضا
در ابتدا از راهنمای عزیزم خانم عفت تشکر فراوان دارم که در این راه به من کمکهای زیادی کردند. اگر بخواهم کلمه قدردانی را بهصورت ساده بیان کنم در واقع قدردانی به «نیکی و درستکاری» در فرهنگ لغت ما یاد شده است، حالا ما در کنگره بهعناوینمختلف میتوانیم قدردانی کنیم. با خدمتکردن معنوی، خدمتکردن مالی و این خدمتکردنها در کنگره باعث میشود که بازپرداخت خدمتهایی که در کنگره انجام میدهم به زندگیام بازگشت نماید؛ یعنی آسایش و آرایش خودم، فرزندم و مسافرم.
زمانی تشکر و قدردانی مؤثر خواهد بود که با تمام وجود تلاش و کوشش داشته باشم و فرمانبردار خوبی باشم تا بتوانم خدمتم را خالصانه بهجای آورم و برای اینکه بهتر در این راه عظیم، خدمت کنم؛ باید گاهی به خودم بگویم چه کسی بودم و در چه منجلابی قرار داشتم؟ این کمکهایی که به من شده است را ببینم و در کنگره ۶۰ معمولاً جشنهایی برای قدردانی برگزار میشود. در واقع کنگره۶۰ میخواهد قدردانی و بخشش را به ما آموزش دهد و نقطه قوت ما را در عمل قدردانی بالا و بالاتر ببرد.
اگر فکر کنیم به گذشته خودمان، درک خواهیم کرد که این قدردانیها در برابر تخریبهایی که ما داشتهایم، ناچیز است. در انتها از آقای مهندس دژاکام، استاد جهانبینی، استاد امین، خانم شانی بزرگ، خانم آنی کماندار، خانم شانی و همه خدمتگزاران کنگره۶۰ تشکر میکنم که این بستر بزرگ را برای مسافران و همسفران فراهم کردهاند، سپاسگزارم.
سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر
به نام قدرت مطلق الله. شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر، نعمت از کفت بیرون کند تشکر و قدردانی از کسانی که به ما کمک میکنند حس خوبی به ما و بهطرف مقابلمان میدهد، اعتمادبهنفس هر دو طرف بالا میرود و به نظر من تشکر یک امر ضروری است. من باید از تمام کسانی که تا امروز به من کمک کردهاند تشکر و قدردانی کنم، از پد و مادر، خواهر، برادر، معلمان و مهمتر از همه از کسانی که به من زندگی دوباره بخشیدند در این مکان مقدس قدردانی کنم؛ حتی تشکرکردن به معنای واقعی را در کنگره آموختم
با آموزش گرفتن و بالابردن علم خودم توسط جناب مهندس و خانواده کنگره۶۰ و تمام خدمتگزاران و راهنماهای عزیز.تشکر من از این مکان مقدس، زبانی میتواند باشد، درست آموزش گرفتن و از نظر مالی میتواند باشد. من در حد توانم باید از این مکانی که بهرایگان در اختیار من قرار داده شده تا در آن علم و آگاهی خود را افزایش دهم با حمایت از سبد باید قدردانی کنم و باید بگویم باتوجهبه زحماتی که برای ما کشیده شده و آموزشهایی که در اختیار ما قرار داده شده هر چقدر که تشکر کنیم باز هم اندک و ناچیز است. سپاس از شما
سلام دوستان شیما هستم همسفر احمد
امروز برای اولینبار میخواهم در لژیون سردار مشارکتی بنویسم و با نوشتن، قدردان تمام خدمتگزاران کنگره باشم. عزیزانی که بدون منت و بدون هیچ چشم داشتی در این مکان مقدس حضور دارند و در حال تلاش و پیشرفت این مکان هستند تا بتوانند به افرادی که مثل خودشان غرق در تاریکی بودند کمک کنند و روزنهای به سمت روشنایی باشند؛ اما تا وقتی من در جهل و نادانی باشم نمیتوانم حتی زحمتهای این عزیزان را حس کنم و قدردانشان باشم.
اولین چیزی که در کنگره آموختیم تفکرکردن بود؛ حتی فرق تفکر و فکر رانمیدانستیم، چه بود؛ اما با آموزشها پی بردم قبل از کنگره من در حال فکرکردن بودم، زیرا فکرم هزاران راه میرفت. فهمیدم که تفکر فقط متمرکزشدن در یک راه است. برای رسیدن به هدف، تعیین شده که من در این مکان به هدفم که آرامش بود رسیدم، حالا باید چگونه قدردان کنگره۶۰ باشم و چگونه زکات این آرامش را پرداخت کنم؟ با اینکه جبرانشدنی نیست؛ اما من میتوانم به دو روش، ذرهای در این اقیانوس بزرگ باشم.
با جانودل خدمتگزار کنگره باشم، مشارکت کنم، سیدیهایم را بهموقع خریداری کنم، آنها را بنویسم، رهجوی سرسپرده و فرمانبرداری باشم، با ظاهر مرتب و شال سفید قبل از شروع جلسه، حضور پیدا کنم، با لبخندم میتوانم حس خوب را به دیگران انتقال بدهم و قدردان تمام عزیزانی باشم که کوچکترین قدمی برای من برداشتهاند. تشکرکردن و قدردان بودن یعنی من فهمیدم و حس کردم چه کاری برایم انجام دادید.
از خداوند سپاسگزارم و همیشه شاکر خداوند هستم که در این مسیر سبز قرار گرفتهام و برای تکتک آموزشهایی که آقای مهندس و خانوادهاش در اختیار من گذاشتهاند و همینطور از راهنمای خوبم تا بتوانم، اول خودم را پیدا کنم و بعد بتوانم خدایی که همیشه با من و درون من بوده را پیدا کنم. خدایی که من در بیرون دنبالش بودم؛ اما الان در درونم حس میکنم و واقعاً قدردان این حس خوب هستم.
من میتوانم با خدمت مالی در حد توانم حتی بهاندازه یک آجر، برای حال خوشم در گلریزان شرکت کنم و در این کار پسندیده سهیم باشم و همینگونه که دیگران کاشتند و ما خوردیم، حالا ما بکاریم تا دیگران بخورند.
سلام دوستان مریم هستم همسفر مصطفی
در ابتدا من از نعمتهای فراوانی که خداوند در اختیارم قرار داده است سپاسگزاری میکنم و شاکر هستم. راههای زیادی برای رسیدن به این نعمتها وجود دارد. یکی از این راهها کنگره۶۰ است که آموزشهای لازم را در هر زمینهای برای بهتر زندگیکردن و در آرامش بودن به من یاد میدهد؛ پس من باید قدردان و شکرگزار این نعمت الهی باشم. من در کنگره۶۰ باید قدردان کسانی باشم که با آموزشهای درست باعث شدند، راه درست را پیدا کنم و به حال خوش برسم.
من میتوانم در جشنهای کنگره۶۰ از عزیزانی که خدمتگزار هستند با دادن پاکت قدردانی کنم. در کنگره تمرین میکنم که از کسانی که به هر نحوی رایگان به من خدمت میکنند قدردانی کنم این قدردانی هم مالی و هم معنوی. یکی از بزرگترین داشتههای ارزشمندی که من دارم کنگره است. من از خداوند میخواهم همانطور که دیگران کاشتند و من خوردم من بکارم و دیگران بخورند آمین.
رابط خبری: راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی خیام نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
18