وقتی اسم دستور جلسه «در کنگره۶۰ چگونه قدردانی کنیم؟» را شنیدم، تصویری در ذهنم نقش بست از تمام روزهایی که در این مسیر قدم برداشتهام؛ روزهایی که آموختم قدردانی فقط یک واژه نیست، فقط یک رفتار هم نیست، بلکه نوعی «دیدن» است. اینکه انسان بفهمد چه چیزی را از کجا به دست آورده است، چه چیزی زندگیاش را تغییر داده است و چه نعمتهایی بدون هیچ چشمداشتی در اختیارش قرار گرفته است.
وقتی وارد جایگاه راهنمای درمان نیکوتین شدم، شاید هیچگاه تصور نمیکردم معنای قدردانی را اینچنین عمیق و واقعی تجربه کنم. چند نفر آمدند، نشستند، چند جلسه ماندند و رفتند؛ هرکدام با دلایل و شرایط خودشان. بعضیها میترسیدند، بعضیها احساس ترس از قضاوت شدن، میکردند و بعضیها اصلاً باور نداشتند که درمان نیکوتین هم نیازمند آموزش و زمان است. برخی هم فکر میکردند من و امثال من، حتماً مصرفکنندگان جدی نیکوتین بودهایم که وارد این مسیر شدهایم؛ غافل از اینکه من شخصاً تنها مصرف تفننی قلیان داشتم، اما از آقای مهندس آموختم که هیچ ضدارزشی به نام «تفنن» وجود ندارد، اما در میان تمام آمدنها و رفتنها، یک نفر بود که ماند؛ با صبر، با سختی، با تردید و امید، مسیر را ادامه داد و رها شد.
همین یک نفر برای من تبدیل شد به یک کلاس بزرگ. او به من آموخت که خدمت، به تعداد نیست؛ به شوق است، به تعهد است و به عشقی که برای بهتر شدن انسانها در دل انسان روشن میشود. امروز هم که تنها یک نفر ثابت در لژیون نیکوتین من حضور دارد، هر بار که روبهرویش مینشینم، یادم میآید که خدا گاهی بزرگترین نعمتها را در سادهترین و کوچکترین شکلها قرار میدهد. همین یک نفر برای من بسیار ارزشمند است، چون امانتی است که باید با دقت و عشق از او مراقبت کنم.
قدردانی در کنگره۶۰ برای من؛ یعنی حرمت؛ یعنی درست رفتار کنم، آموزش بگیرم و آن را در زندگیام بهکار ببرم؛ یعنی بفهمم، اگر امروز در جایگاه خدمت هستم، این جایگاه نتیجه تلاش فردی من نیست؛ بلکه نتیجه ساختاری است که سالها با عشق ساخته شده است، نتیجه تلاشهای آقای مهندس و کسانی است که پیش از ما این مسیر را هموار کردهاند. اگر امروز شال DST را گرفتهام، این نشانه تشریفات نیست؛ نشانه مسئولیتی است که بر دوشم گذاشته شده است. هنوز تشکیل لژیون ندادهام، اما خوب میدانم این جایگاه از همان لحظهای که شال را گرفتم، در قلبم آغاز شده است. قدردانی؛ یعنی اینکه خانوادهام را ببینم. فرزندانم را که روزهایی را تحمل کردند که من در جایگاه یک مادر، بهخاطر زندگی با یک مصرفکننده و غرق در افکار منفی و ناامیدی، در تاریکی بودم و فقط منتظر روشن شدن یک مسیر و آمدن یک روز جدید.
یاد بگیرم آرامتر شوم، مسئولتر شوم و بهتر رفتار کنم. قدردانی؛ یعنی اینکه تغییرم را به آنها هدیه دهم، نه فقط کلماتم را.
گاهی با خودم فکر میکنم، اگر آن یک نفر که خدا را شکر از بند نیکوتین رها شد، نبود و اگر این یک نفر که امروز همراه من است، نبود؛ شاید هیچوقت نمیفهمیدم قدردانی چیست! چون قدردانی فقط در حرف نیست؛ در عمل است، در آن لحظههایی است که انسان بهجای شکایت، نعمت را میبیند؛ بهجای کمبود، داشتههایش را میشمارد و بهجای مقایسه، شکر میکند که هنوز در مسیر است. قدردانی در کنگره۶۰؛ یعنی اینکه هر بار وارد این مکان میشوم، در دلم بگویم: اگر اینجا نبود، من هم آن آدم سابق نبودم، اگر آموزشها نبود، توان تغییر نداشتم، اگر محبتها نبود شاید هیچوقت به این نقطه نمیرسیدم.
قدردانی؛ یعنی اینکه در مسیر حرکت به سمت خدمت DST، یادم نرود از کجا شروع کردهام و چه چیزهایی باعث شد امروز بتوانم قدمی هرچند کوچک در مسیر نور بردارم. یادم نرود که یک نفر، یک تجربه، یک لحظه روشن، میتواند زندگی یک انسان را برای همیشه تغییر دهد.در زندگی، لحظات و رویدادهایی وجود دارد که در زیبایی آنها هیچ شک و تردیدی نیست. یکی از زیباترین این لحظات، زمانی است که در حال قدردانی و تشکر کردن هستیم؛ از خداوند و از مخلوق خداوند. بهراستی، خداوند چقدر از این لحظات لذت میبرد؛ همانگونه که ما لذت میبریم.
خداوند چه نعمتی به ما اعضاء کنگره۶۰، ارزانی داشته است! تا بهحال فکر کردهاید آیا انسانی پیدا میشود که بهاندازه ما دست بزند؟ بهاندازه ما تبریک بگوید و تبریک بشنود؟ بهاندازه ما در جشن تولد و رهایی شرکت کند؟ بهاندازه ما هدیه بگیرد و هدیه بدهد؟ اینها همه رنگ و بوی بهشت دارند؛ همانطور که خداوند در کلامالله شریف میفرماید: در بهشت، سخن لغو و بیهوده نمیشنوید؛ آنچه میشنوید، «سلاماً سلاماً» است. انسانی که در صراط مستقیم است، انسانی که پیرو قوانین الهی است، انسانی که میتواند از تاریکی و ظلمات اعتیاد عبور کند و به بهشت سلامتی، زندگی و روشنایی برسد، شایسته چنین شرایطی است.
همه ما میدانیم که تشکر و قدردانی در کنگره۶۰ با دادن پاکت انجام میشود؛ رسمی بسیار نیکو که تدبیر آن از بنیان کنگره۶۰ بوده است و درواقع احیاء یکی از رسوم اصیل ایرانی است.
در کنگره۶۰، ما در مناسبتهای خاص مانند هفته راهنما، هفته ایجنت، اسیستانت و مرزبان، هفته همسفر و هفته دیدهبان، از افرادی که در این ساختار به اشکال مختلف خدمت میکنند تا من، شما، سفر اولیها و تازهواردین بهراحتی پذیرش شوند و به درمان و رهایی برسند با اهدا پاکت قدردانی میکنیم. برای من، قدردانی؛ یعنی اینکه هنوز اینجا هستم، هنوز یاد میگیرم، هنوز تلاش میکنم و هنوز قلبم برای این مسیر میتپد.
این؛ یعنی قدردانی واقعی در کنگره۶۰. شناخت، عمل، محبت و ادامه دادن مسیر حتی اگر کنار انسان، برای انتقال آموزشهای ناب کنگره۶۰، فقط یک نفر نشسته باشد.
منابع:
سیدیهای آموزشی: قدردانی، حرمت، دانایی و مسئولیت
مقاله آقای علی خدامی
جزوههای آموزشی درمان نیکوتین و روشهای آموزش راهنمایان ویلیام وایت
وادیها و تجربه شخصیام در جایگاه مسافر و راهنمای درمان نیکوتین و دریافت شال DST
نویسنده: راهنما درمان نیکوتین همسفر معصومه
رابط خبری: همسفر ساناز رهجو راهنما همسفر فاطمه(ن)(لژیون سردار)
ویرایش: همسفر زینب رهجو راهنما همسفر مریم(لژیون دوم)، دبیر سایت
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسبیکو خرمآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
93