جلسه یازدهم از دوره چهل و پنجم کارگاههای آموزشی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی دیده بان محترم مسافر علیرضا زرکش، نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر علیرضا، با دستور جلسه "در کنگره 60 چگونه قدر دانی می کنیم؟" در روز شنبه 22 آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شکر می کنم که در خدمت شما عزیزان هستم تا بتوانم خدمت کنم و آموزش بگیرم؛ امیدوارم که بتوانیم در کنار یکدیگر جلسه خوبی را برگزار نماییم.
مفاهیم صورت های مختلفی دارند و هر چیزی یک صورت آشکار و یک صورت پنهان دارد، همچنین جسم ما یک صورت آشکارِ آشکار دارد و پنهانِ ما یک پنهانِ پنهان دارد؛ اگر مطلبی می خواهد به فهم برسد و در درون خودش توان اجرا داشته باشد تا به درک برسد، من نه تنها باید آشکار ماجرا را درک کنم و بفهمم، بلکه باید پنهان آن را نیز درک نمایم وگرنه آن قضیه به درجه صد خودش نمی رسد و هر چیزی که به صد خودش نرسد احتمال برگشت آن موضوع وجود خواهد داشت.
دلیل اصلی تکرار دستور جلسات کنگره 60 و صحبت در مورد آن ها طی سالهای متمادی این می باشد که راجع به آن ها قدرت پیدا کنم و توان انجام آن ها را کسب نمایم.
در کنگره چگونه قدر دانی می کنیم؟ باید به کلام و زبان و بعد از آن به دل و در نهایت بایستی با یک پاکت قدر دانی نماییم و این مهم را تمام اعضای کنگره 60 می دانند؛ در واقع آن چیزی که بین آشکار و پنهان این ماجرا اختلاف می اندازد حس ما میباشد، حس سالم و حس ناسالم است که بین اعضای کنگره تمایز ایجاد می کند.
دستور جلسه می پرسد قدر من چقدر است؟ در این موضوع قدر و اندازه وجود ندارد بلکه بُعد وجود دارد؛ اگر من توانستم قدر و جایگاه خودم را درک کنم آن موقع قادر خواهم بود که عملی را به انجام برسانم.
خیلی اوقات من عملی را به انجام می دهم که فهم آن را ندارم و این موضوع اختلاف بین انسان ها می باشد، در واقع برای هر جایگاهی بایستی قدرت و قدر آن را در خود به وجود آورم؛ اگر این مهم را در خود پیدا نمایم می توانم در درون خود تغییراتی به وجود آورم.
مهم نیست به چه مقدار من قدر دانی می کنم، بلکه مهم این است که من قدر و اندازه خودم را بدانم و ابعاد وجودی خود را درک نمایم.

مفهوم دستور جلسه برای بنده این است که بدانم ابعاد و اندازه من چقدر است و در کجای کائنات قرار گرفته ام؛ در کنگره 60 این اتفاق افتاده و برنامه ریزی آن توسط بنیان کنگره 60 انجام گرفته است.
بنیان کنگره از سفر اول همه ما را در این مکان جمع می نمایند و تمام تلاش خودشان را انجام می دهند تا ما خاصیت پیدا کنیم تا بتوانیم قدمی در هستی برداریم و تغییر نماییم.
ما در تمام فصول کنگره 60 بایستی حضور داشته باشیم و به عنوان یک رهجو بازی کنیم و بازیگر باشیم؛ هنگامی که سفر اولمان تمام می شود وارد فصل جدیدی می شویم، در حقیقت مرحله اول بهانهای است، برای عبور و رسیدن به مرحله مهم تر، یعنی مرحله دوم که همان عشق می باشد، یعنی خدمتی که دور یکدیگر جمع می شویم و این مهم را به انجام می رسانیم.
این دو مرحله به انجام نمی رسد، مگر اینکه انسان ها به ایمان برسند، ایمان همان قدر و اندازه می باشد؛ کسانی می توانند به قدر و اندازه دست پیدا کنند که به محبت رسیده باشند.
کسانی به ایمان می رسند که می توانند بخشش نمایند، در آن موقع است که حرکت و بازی ما در هستی متفاوت خواهد شد و قادر خواهیم بود در خود تغییری ایجاد نماییم؛ به همین دلیل است که در کنگره 60 سفر اول و دوم، لژیون مرزبانان، لژیون راهنمایان، لژیون دیدهبانان و در نهایت گروه بزرگی که تمام این لژیون ها را تحت الشعاع خود قرار می دهد وجود دارد که لژیون سردار نام دارد.
هنگامی که در این حلقه ها قرار می گیریم و با قدر و اندازه واقعی خود بازی می کنیم قضیه بسیار متفاوت می شود.
همه ما به دنبال تفاوت در بیرون از خود می گردیم و اندازه هایمان به شمال و جنوب تهران، شاسی ماشین هایمان، سفرهای خارجه و صفرهای حساب های بانکی تبدیل شده است؛ ولی در کنگره 60 قدر و اندازه با بیرون بسیار متفاوت است و معیار واقعی میزان خدمت، محبت و بخشیدن می باشد.
تایپ و ارسال: مسافر محمد
ویرایش: مسافر مجید و مسافر محسن
نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
113