جلسه سیزدهم از دوره ششم کارگاههای آموزشی عمومی نمایندگی پردیس با استادی راهنمای تازه واردین مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر فرشید و دبیری مسافر هومن با دستور جلسهی *در کنگره 60 چگونه قدر دانی میکنیم؟* شنبه 22 آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدمت در کنگره ۶۰ و بهرهمندی از آموزشهای آن، فرصتی است که ارزش آن تنها با بازگشت به نقطه آغاز درک میشود، اگر بخواهیم بدانیم چگونه باید از کنگره ۶۰ قدردانی کنیم، لازم است به عقب بازگردیم؛ به روزی که وارد کنگره شدیم، به خواستهها و اهدافی که داشتیم و به مسیری که امروز در آن قرار گرفتهایم.
بیشتر ما هنگام ورود، هدفی جز رهایی از مصرف نداشتیم؛ بسیاری از ما حتی مصرف حداقلی داشتیم، اما همان مصرف، هزینههای سنگین مالی، جسمی، روانی و خانوادگی به همراه داشت. هزینههایی که اگر بهصورت ماهانه محاسبه شود، رقم قابلتوجهی را شامل میشود؛ علاوه بر آسیبهایی که به خانواده، شأن انسانی و آرامش درونی وارد میشد. کنگره ۶۰ اینها را از ما گرفت و در مقابل، چیزهایی به ما داد که ارزش آنها با پول قابل مقایسه نیست.
اکنون اگر بخواهیم قدردانی کنیم، پرسش این است که چگونه؟ قدردانی تنها در گفتن «تشکر» خلاصه نمیشود. بنیانگذار کنگره ۶۰ نیازی به شنیدن تشکر زبانی ندارد. قدردانی واقعی در عمل معنا پیدا میکند؛ در خدمت کردن، در انتقال آموزش، و در همراهی با همدردان.
وقتی به گذشته نگاه میکنیم و حال امروز خود را میسنجیم، تفاوتها آشکار میشود. روزی حال دل ما آشفته بود، خانوادههایمان نگران بودند و نگاه اطرافیان همراه با قضاوت و بیاعتمادی بود. امروز بسیاری از ما به آرامش رسیدهایم، روابط خانوادگی ترمیم شده، میتوانیم مانند دیگر انسانها زندگی کنیم، سفر برویم، در جمع فامیل با سربلندی حضور داشته باشیم و از زندگی لذت ببریم. همه اینها حاصل مسیری است که کنگره ۶۰ برای ما هموار کرده است.
قدردانی زمانی معنا پیدا میکند که بدانیم چرا باید قدردان باشیم. این آگاهی، جایگزین مصرف میشود. بدون آگاهی، هیچ تغییری رخ نمیدهد. اگر ندانیم چرا خدمت میکنیم، چرا احترام میگذاریم، چرا در پذیرایی، تازهواردین، یا بخشهای مختلف خدمت میکنیم، این اعمال برای ما بیمعنا خواهد شد. اما وقتی «چرایی» در ذهن شکل بگیرد، پاسخ بسیاری از سؤالها روشن میشود.

در کنگره ۶۰، قدردانی مسیر مشخصی دارد. قدردانی در سفر اول با پایبندی به درمان و آموزشها معنا پیدا میکند و در سفر دوم، شکل عمیقتری به خود میگیرد. هر فرد به اندازه دانایی و آگاهی خود قدردانی میکند؛ یکی راهنما میشود، یکی دیدهبان، یکی دبیر، یکی نگهبان، و دیگری با سادهترین خدمتها مانند نظم، پذیرایی یا همراهی تازهواردین سهم خود را ادا میکند.
این سیستم منسجم، نتیجه تفکر، آموزش و ساختاری است که بهدرستی طراحی شده است. وقتی امکانات، نظم، آموزش و حمایت را در کنگره میبینیم، درمییابیم که هیچکدام اتفاقی نیست. همه چیز فراهم شده تا انسان بتواند درمان شود، رشد کند و به مرحله خدمت برسد.
قدردانی در کنگره ۶۰، نه اجبار است و نه معامله. هرکس به اندازه ظرف دانایی خود سهمی برمیدارد. برخی تنها برای درمان میآیند و میروند، برخی میمانند و مسیرشان تغییر میکند. این ماندن، حاصل درک و آگاهی است.
در نهایت، قدردانی واقعی زمانی اتفاق میافتد که انسان به این درک برسد که سهمی هرچند کوچک در این مسیر داشته باشد؛ گاهی با یک لیوان چای، گاهی با یک لبخند، گاهی با گوش دادن به درد دل یک تازهوارد، و گاهی با جارو زدن یک سالن. همین قدمهای کوچک است که انسان را پایبند نگه میدارد، باعث ماندگاری میشود و مسیر رهایی و تولد دوباره را هموار میکند.
در ادامه رهایی مسافر اکبر از لژیون دوم به راهنمایی مسافر مصطفی:
.jpg)

در ادامه رهایی مسافر پرویز از لژیون ویلیام وایت به راهنمایی مسافر امیر:


سایت نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
123