جلسه نهم از دوره چهل و هشتم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره 60 نمایندگی کوروش آذرپور به استادی راهنمای محترم مسافر امیر، نگهبانی راهنمای محترم مسافر محمدرضا و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه "در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟" شنبه 22 آذر 1404 ساعت 16/30 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امیر هستم یک مسافر، امروز افتخار دارم در خدمت شما باشم و از تکتک شما عزیزان آموزش بگیرم، موضوع دستور جلسه امروز «چگونه در کنگره قدردانی کنیم؟» است؛ دستور جلسه دو بخش دارد: بخش نخست مربوط به موضوع اصلی جلسه و بخش دوم تولد اولین سال رهایی مسافر مجید است.
در بعد زمینی که اکنون در آن هستیم، مقیاسهایی برای اندازهگیری وجود دارد؛ مانند متر، کیلوگرم و سایر واحدها، اما آنچه ذهن مرا مشغول کرده است موضوعی فراتر از این مقیاسهای زمینی است؛ یعنی محبت به دیگران و نعمتهایی که خداوند در اختیار ما قرار میدهد، تاکنون کسی توانسته است مقیاس این نعمتها را بیابد؟ چند کیلو نعمت به ما داده میشود؟ چند متر محبت؟ چند ساعت خدمت؟ اینها قابل اندازهگیری با معیارهای زمینی نیستند.
اغلب انسانها گرفتار مشکلی هستند و آن اینکه توجه خود را بیشتر به نداشتهها معطوف میکنند و از داشتههایشان غافل میشوند، همین امر موجب میشود که نه تنها از زندگی لذتی نبرند، بلکه آرامآرام همان داشتهها نیز از آنان گرفته شود و تنها حسرت باقی بماند. نعمتها، اشخاص، موقعیتها و مکانهایی که اکنون در اختیار ما است همگی محدودند و ممکن است روزی از دست بروند، حسرت زمانی آغاز میشود که قدر آنها را ندانسته باشیم بنابراین، قدردانی از همینجا شکل میگیرد.

قدردانی یعنی شناخت ارزش نعمتها و افراد حاضر در زندگی، اگر قدر آنها را بدانیم، حتی اگر روزی از دست بروند حسرتی باقی نخواهد ماند؛ بلکه ممکن است جایگزینهای بهتری در آینده نصیبمان شود، در کنگره 60 قدردانی از ابتدای سفر اول آغاز میشود و دوستان با دریافت آموزش این دانایی را کسب میکنند که باید قدر داشتههای خود را بدانند؛ از صندلی که بر آن مینشینند، دارویی که دریافت میکنند، نگهبان و خدمتگزارانی که خدمت میکنند، این آموزشها موجب میشود که در ادامه زندگی نیز قدردان باشند.
قدردانی در کنگره به مرور افراد را به جایگاههای بالای خدمتی میرساند، زمانی که فرد شال مرزبانی یا راهنمایی بر گردن میاندازد، یعنی پذیرفته است که این سیستم خدمت بزرگی به او کرده و وظیفه دارد قدردان باشد. خدمت در کنگره بدون چشمداشت است و همین زیبایی آن را دوچندان میکند، راهنما یا مرزبان اگر خدمت خود را بهدرستی انجام داده باشد نه تنها پس از پایان خدمت ناراحت نمیشود بلکه خوشحال هم است؛ زیرا چیزی به او افزوده شده است که به همین دلیل قدردانی باید از سفر اول آغاز شود و در ادامه کنگره خدمتگزاران بسیاری را به جامعه تحویل میدهد.
در بخش دوم دستور جلسه، تولد اولین سال رهایی مسافر مجید را جشن میگیریم، مجید بسیاری از ضد ارزشها از جمله مواد و سیگار را کنار گذاشته و اکنون مشغول خدمت میباشد، آنچه بیش از همه در ایشان برای من ارزشمند است توانایی مدیریت میان خانواده، کار و خدمت است؛ هیچیک را فدای دیگری نمیکند. امیدوارم همه دوستان سفر اولی نیز چنین تجربهای داشته باشند و تولدهای زیبایی برایشان برگزار شود.
"در ادامه جشن یک سال رهایی مسافر مجید از لژیون سوم"

اعلام سفر مسافر مجید:
سلام دوستان مجید هستم مسافر، آخرین آنتی ایکس شیشه و حشیش، 10 ماه و 28 روز سفر کردم، به روش DST با داروی OT نام راهنما آقای امیر عابدی از لژیون سوم یک سفر سیگار هم داشتم با راهنمایی آقا مازیار 10 ماه و 24 روز سفر کردم به روش DST با آدامس نیکولایف ، رهایی از بند مواد 1 سال و 5 ماه رهایی بند نیکوتین 1 سال و 3 ماه

آرزوی مسافر مجید:
آرزو میکنم که هیچ خانواده و هیچ مادری به خاطر اعتیاد فرزندش اشک نریزد.

خلاصه سخنان مسافر مجید:
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر، از کودکی به ورزش کشتی علاقه داشتم اما همیشه با استرس مسابقه روبهرو میشدم، اولین بار با مصرف مواد آرامش کاذب گرفتم و این آغاز سقوط بود. کمکم مصرف بیشتر شد و درگیر مصرف سیگار و مواد دیگری شدم، در خدمت سربازی هم گرفتار مصرف بودم و نتیجهای نگرفتم، مدتی ترک کردم اما دوباره گرفتار شدم و زندگیام آسیب دید بعد از ازدواج هم درگیر مواد شدم و خانوادهام سختی کشیدند چند سال گرفتار شیشه بودم و مادرم و دخترم بیشترین آسیب را دیدند.
من واقعاً آنها را اذیت کردم و زندگیام وارونه شده بود شبها بیدار بودم و روزها خواب؛ هیچ نظمی در زندگیام نبود اما خداوند همیشه هوایم را داشت و ورود به کنگره نقطه عطف زندگیام شد، در جلسات شرکت کردم و از دوستان انرژی گرفتم و امید پیدا کردم از راهنمایان و دوستانی که یاریام کردند صمیمانه تشکر میکنم .
سیگار بزرگترین چالش من بود اما با کمک کنگره توانستم مدیریت کنم اکنون میخواهم گذشته را جبران کنم و کنار خانوادهام باشم از آقای مهندس و همه کسانی که این بستر را فراهم کردند سپاسگزارم از همه دوستان خواهش میکنم از این فرصت استفاده کنند و مسیر رهایی را جدی بگیرند امروز میدانم که زندگی بدون مصرف مواد امکانپذیر است و ارزشمندترین هدیه خداوند همین آزادی است . مادرم همیشه هوایم را داشت و حالا میخواهم قدردان او باشم، دخترم نیز شایسته پدری سالم و مهربان است و این هدف اصلی من است، هر لحظهای که در کنگره میگذرانم برایم یک نعمت بزرگ است

خلاصه سخنان راهنمای همسفر مسافر مجید:
سلام دوستان صدیقه هستم یک همسفر: به آقای مهندس، تولد یکسال رهایی آقا مجید را تبریک عرض میکنم؛ همچنین به راهنمای بزرگوار، مادر بزرگوار و خودِ آقا مجید هم تبریک میگویم، انشاءالله برکات این تولد به زندگی همه ما بازگردد. از خدمتگزاران کنگره، صمیمانه تشکر میکنم و از همه کسانی که در این مسیر زحمت میکشند و یاری میرسانند، قدردانی ویژه دارم.

خلاصه سخنان همسفر مسافر مجید:
سلام دوستان
من هم به نوبه خودم تشکر میکنم از راهنمای محترم آقای عابدی ، جناب مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم کردند. تنها جایی که فرزندم را نجات داد کنگره60بود. بر زمین کنگره 60 سجده میکنم و از همه خدمتگزارن و راهنمایان صمیمانه تشکر میکنم










مرزبان کشیک: مسافر محمد
تنظیم و ویراستار: مسافر رضا از لژیون چهاردهم
تایپ: مسافر هاشم از لژیون ششم
مسافران و همسفران نمایندگی کوروش آذرپور
- تعداد بازدید از این مطلب :
247