English Version
This Site Is Available In English

علم بدون محبت خشک و بدون نتیجه است

علم بدون محبت خشک و بدون نتیجه است

در دایره خلقت و در چرخش گردون
آن به که از او تابش بی‌واسطه‌ها بود
گفتا منشین در طمع سیر خرابات
چون هر قدمش، بخشش بی‌چون و چرا بود

با عرض تبریک به‌مناسبت هفته بنیان، در خدمت پهلوان راهنما همسفر نجمه از اولین خدمتگزاران شعبه چرمهین هستیم. پهلوان راهنما همسفر نجمه همراه با مسافر خود با آنتی‌ایکس تریاک و شیشه وارد کنگره شدند. مدت ۱۰ ماه و ۱۰ روز با راهنمایی آقای محمد فنایی و خانم مرجان سفر کردند. اکنون هم به شکر خدا نزدیک به ۱۵ سال است که آزاد و رها هستند. ورزش هر دو شنا است.



به‌نظر شما هفته بنیان یادآور چه چیزهایی برای اعضای کنگره می‌باشد و چگونه می‌توانیم از بنیان کنگره۶۰ قدردانی کنیم؟

 یادآور این است که یک حرکت بسیار عظیم در کنگره به‌صورت نقطه در یک برهه‌ای از زمان شروع شده‌است و امروز شعاع‌ها و انشعاب‌های زیادی از آن خارج می‌شود. در هر منطقه و جغرافیا شعبه از کنگره اضافه می‌شود، ما شاهد بنیان‌های زیادی هستیم و این برای ما یادآور این است که بدانیم نقطه شروع، در کل کنگره و در ادامه در شعبه ما از چه نقطه‌ای آغاز و امروز در چه نقطه‌ای قرار دارد و این مسیری که طی شده و ادامه‌دار است، من کجا قرار بگیرم و چه وظیفه‌ای دارم. قدردان بودن از این مسیر این است که بدانم کنگره چه فرازونشیب‌هایی را پشت‌سر گذاشته تا از نقطه به شکل و از فرد به جمع رسیده است. آقای‌مهندس همیشه می‌فرمایند: «تنها راه قدردانی این است که اگر در کنگره حضور پیدا می‌کنیم و درمان می‌شویم، هیچ مسئولیتی بر گردن هیچ فردی نیست؛ فقط کافی است که خوب حرکت کنیم و اگر تمایل به ماندن داریم در مسیر اهداف کنگره۶۰ و بنیان حرکت کنیم». قرار نیست کارهای بسیار متفاوتی انجام دهیم. برای قدردانی همین که بدانیم از کجا بوده، به‌ کجا رسیده است و من هم باید در این چهارچوب و اصول حرکت کنم، همین کفایت می‌کند که در مسیر کنگره و حرکت آن من هم به‌درستی به سمت‌وسوی اهداف کنگره و بنیان قدم بگذارم.

به‌نظر شما چگونه علم کنگره۶۰ از محبت ریشه می‌گیرد و محبت در علم معنا پیدا می‌کند؟

احساس می‌کنم چیزهایی که لبه دو تیغ هستند یا دو بال یک حرکت هستند هر یک بدون هم نمی‌توانند باشند و ما نمی‌توانیم علمی بدون محبت داشته باشیم یا محبتی که در آن علمی نباشد مسئله‌ساز می‌شود. علم کنگره، جهان‌بینی و دانش آن در جهت این است که حال آدم‌ها را خوب کند. در زندگی و مدل جهان‌بینی ساختار زندگی را برای افراد به‌نحوی فراهم کند که آگاهانه باشد و آموزش در آن قرار داشته باشد. اکنون این علم بدون محبت انگار که اثرگذار نیست یا این‌که اگر می‌خواهیم برعکس آن را هم ببینیم، محبتی که بدون علم باشد؛ همان‌طورکه آقای‌مهندس می‌فرمایند: «مثل باران بی‌امان است که تبدیل به عذاب می‌شود». نتیجه این است که در کنگره علم با محبت آمیخته شده که اثر خود را پیدا کرده است. محبت جهت پیدا کرد و به ما یاد داده شد که اندازه، کم و کیف آن به چه شکل باید باشد؛ انگار که اول عمل را با محبت آموزش دادند و محبت را شناساندند، دوم با آموزش آن را به‌صورت عملی نهادینه کردند. عملاً شاید علم زمانی‌که محبت باشد شکل می‌گیرد، ما بدون محبت علم به‌دست نمی‌‌آوریم و علم بدون محبت خشک و بی‌نتیجه است. این‌ها باید یک ارتباط بسیار مستقیمی با هم داشته باشند.

«اثر حکم، همیشه در حال حیات قاضی به‌ واقعیت بزرگ جلوه نمی‌کند» نظرتان در مورد این جمله چه می‌باشد؟

در ما انسان‌ها یک ساختاری است که معمولاً قدر چیزهایی را که داریم زمانی متوجه می‌شویم که بسیار دیر شده‌است. منظور از قاضی برای ما این‌جا بنیان‌گذار است یا فردی که یک حکم عقلی دارد یا بزرگی که در تصمیمات ریشه دارد، می‌داند نتیجه کاری را که انجام می‌دهد و کاملاً برای خود او آشکار است؛ اما به‌دلیل فروتنی یا واقع‌بینی یا شناخت کامل از آدم‌ها و نوع بشریت بسیار تلاش نمی‌کند که خود را به نمایش بگذارد و عملاً به ما می‌آموزد که زمان می‌برد یک علمی یا حقیقتی روی واقعی یا اثرگذاری خود را نشان بدهد؛ باید کاری که حقیقی باشد را  انجام دهید و منتظر نشان داده شدن در آن لحظه نباشید. کاری که درست است را انجام دهید و آن اثر خود را می‌گذارد‌. ما در کنگره می‌بینیم که هر روز اثرگذاری آقای‌مهندس بیشتر مشخص می‌شود و برای جهانیان به زودی اثرگذارتر، آشکارتر و هویداتر می‌گردد.

به‌نظر شما ویژگی‌های بارز آقای‌مهندس حسین دژاکام چه می‌باشد که ایشان را بنیان کنگره۶۰ قرار داده است؟

آقای‌مهندس ویژگی‌های بسیار زیادی دارند. ما در لحظه‌به‌لحظه آموزش‌ها شاهد ویژگی‌های ایشان هستیم؛ اما مهم‌ترین ویژگی بارز  بخشندگی ایشان است؛ بخشندگی که آقای‌مهندس اتفاقی که یک تجربه شخصی برای خود بوده را توانسته به یک متد، روش و تئوری سازنده تبدیل کنند.ما شاهد این هستیم که کتاب‌ها و مقاله‌های بی‌شمار و گوناگونی در مورد اعتیاد وجود دارد؛ اما اتفاقی که در کتاب‌ها و مقاله‌های آقای‌مهندس می‌افتد و باعث می‌شود که ایشان را به‌عنوان یک بنیان برای من و یک فرد منحصر به‌ فرد در کنگره شاخص کنند، همین تجربه شخصی ایشان بوده و صفت بخشندگی که توانسته آن را تبدیل به یک اتفاق بسیار عظیم کند. آقای‌مهندس تفکر بسیار بزرگی دارند و به‌خاطر تجربه شغلی و مهندسی ایشان است که بسیار قشنگ می‌توانند علم، نظم و جهان‌بینی را در کنار هم مهندسی کنند و این متد را در کنار آن‌ها قرار بدهند، واقعاً خستگی‌ناپذیر هستند و مصمم برای این‌که کار خود را انجام بدهند. آقای‌مهندس همیشه زمانی‌که در مورد دین صحبت می‌کنند به‌عنوان پیامبر، حضرت محمد یا حضرت مسیح را مثال می‌زنند و می‌گویند بعد از این همه سال پیروانی در سراسر جهان دارند، قطعاً نشان‌دهنده این است که این مرد حرفی برای گفتن داشته و اثرگذار بوده است، قطعاً ایشان هم برای من به‌عنوان یکی از ویژگی‌های ایشان اثرگذاری و توان مدیریت است. ایمان کامل به راه خود دارند و بدون هیچ چشم‌داشت با تمام وجود عاشق مسیری هستند که قرار است انسان‌های زیادی نجات پیدا کنند. به‌نظر من تک‌تک یا مجموعه این ویژگی‌ها در کنار هم باعث می‌شود که ایشان را فردی اثرگذار، توانمند و بنیان کنگره۶۰ نشان دهد.


شما موفق به دریافت شال پهلوانی شدید؛ چگونه توانستید آموزش‌ها را در خود عملی کنید تا بتوانید قدرت بخشش را در خود بیدار کنید؟

خدا را شکر می‌کنم که روزی من هم شال پهلوانی شد. اتفاقی که برای من به‌عنوان یک تجربه شخصی بخواهم در مورد آن صحبت کنم، اتفاقی نیست که یک روزه برای آدم اتفاق بیفتد و یک روزه از خواب بیدار شود. این شال نشانه این است که طی یک پروسه زمانی اتفاقاتی افتاده که ما می‌توانیم به نقطه و لحظه دریافت شال برسیم. برای من هم به یک‌باره اتفاق نیفتاده است و در طی زمان، آموزش‌های دریافتی و حرکت در کنگره برای من رقم خورد. من در آموزش‌های جلسات همیشه می‌گویم که به جایی رسیدم که در لحظه‌به‌لحظه زندگی، روزمرگی‌ها و زمانی‌که می‌خواهم کاری را انجام بدهم چه شخصی، خانوادگی و شغلی همه این‌ها را در نظر دارم که چگونه وارد ساختار کنم، واقعاً همه این‌ها به این جهت نگاه می‌کنم؛ زیرا شاهد حرکت و مسیر بنیان طی این سال‌ها بودم، می‌بینم که چه‌قدر به نتیجه رسیده است، مانند یک الگوی بی‌نقص از آن در زندگی استفاده می‌کنم و یاد گرفتم که پشت دست آقای‌مهندس و کنگره حرکت کنم؛ زیرا کاملاً مسیر برای من روشن است و این روشنایی موفقیت است. در مورد پهلوانی زمانی‌که آقای‌مهندس دستور خدمت مالی را دادند، همان روز اول گوش به زنگ بودیم و پله‌پله حرکت کردیم. در بخش مالی از سرداری نتیجه گرفتیم و یاد گرفتیم با مسافرم که این موضوع چه‌قدر می‌تواند در مسیر زندگی، آموزش، جهان‌بینی، مسیر مالی و ذره‌ذره کارهای ما اثرگذار باشد، انگار که یک آزادی و قدرت عمل به ما داد، دقیقاً برای من این حرکت مانند یک وزنه به‌قول آقای زرکش است که از وزنه‌های کوچک شروع کردم، به این نقطه رسیدم تا نقطه بیداری اتفاق افتاد و به نقطه پهلوانی رسید. امیدوارم که در این مسیر همچنان ادامه‌‌دهنده این آموزش‌ها باشیم و بتوانیم بیشتر آموزش بگیریم.

به‌نظر شما چرا آقای‌مهندس می‌فرمایند: «من در مقابل آن‌چه کنگره به من داده، هنوز بدهکارم». این صحبت آقای‌مهندس چه پیامدی برای ما دارد؟

این نوع نگاه آقای‌مهندس را می‌رساند؛ واقعاً برای ایشان مسیر رشد هیچ‌وقت تمامی ندارد، انگار که هنوز سهم خود را در مسیر ساختن کنگره می‌بینند که این توانایی را دارند که در این ساختار همچنان حرکت داشته باشند و قطعاً پیام برای بچه‌های کنگره است این است که فکر نکنید با انجام یک خدمت کوچک سر کنگره منت بگذاریم و به قولی بگوییم من دارم خدمت می‌کنم و آقا و سرور همه هستم. ما در پیام پیمان خدمت که می‌بندیم می‌گوییم که من با انجام این خدمت قرار نیست که به سر فردی سروری کنم. آقای‌مهندس این همه کار انجام دادند، مسیر خود را پررنگ ترسیم کردند و باز هم می‌گویند که به کنگره بدهکارم؛ زیرا کنگره ایشان را نجات داد و برای ایشان ارزشمند است. این برای ما یک شاخص به‌عمل می‌آید که مسیر رشد تمام نشده و شاید می‌خواهد با این کلام ما حواسمان باشد که با یک خدمت کوچک غرور ما را نگیرد و همچنان باید احساس کنیم که در این مسیر باید ادامه‌دار باشیم و قرار نیست مقام و جایگاهی به دست بیاوریم. این مسیر، خدمتی برای ما است که کامل شویم. عشق و محبت است که باعث بدهکار شدن ایشان می‌شود، انگار یک نوع تعهد عاطفی و معنوی است. ایشان قطعاً موقعیت اجتماعی بسیار بزرگی در کنگره به دست آوردند؛ زیرا کار خود را با عشق انجام دادند و از مسیر لذت بردند برای همین خود را بدهکار می‌بینند و یک مسیری را برای خود روشن و ترسیم کردند که ادامه‌دار است و پایانی هم برای آن رقم نزدند.


در پایان اگر پیامی برای همسفران در این هفته زیبا دارید، بفرمایید؟

ممنون از این فرصتی که برای من رقم زدید. من هم این هفته را به همه افراد در کنگره۶۰ و در رأس آقای‌مهندس، خانواده محترم ایشان و تک‌تک اعضای کنگره که در نقطه‌به‌نقطه کشور تلاش می‌کنند که این بنیان‌ها را  ادامه‌دار کنند و در مسیر ساختن زندگی بهتر برای آدم‌هایی که در بند اعتیاد هستند تلاش می‌کنند، تبریک می‌گویم. هفته بنیان برای من همسفر نشان‌دهنده از خودگذشتگی‌های خانم‌آنی، خانم‌کماندار، خانم‌شانی و استاد‌امین است که به‌عنوان همسفر در مسیر کنگره تلاش کردند. آقای‌مهندس به ما یاد می‌دهد که به جایگاه ارزشمند همسفر توجه کنیم؛ جایگاهی که همراه با از خودگذشتگی، صبر، عشق، فهمیدن و مسئولیت است و زمانی‌که آگاهانه مسیر خود را درک کنند، ‌می‌توانند مسیر را برای مسافر خود روشن‌تر کنند و این همراهی بسیار اثرگذار است، چرا که می‌بینیم کنگره اگر امروز در این‌جا قرار دارد به‌خاطر آقای‌مهندس و در ادامه همراهی همسفران ایشان است که آرامش و همراه بودن را به ایشان لطف داشتند و به ما آموزش می‌دهند که ما هم همراه مسافرها باشیم، آموزش بگیریم و بفهمیم که قدم‌هایی که در مسیر آموزش و درمان در کنار مسافرها برمی‌داریم بی‌‌تأثیر نیست. امیدوارم که در این مسیر همسفرها بتوانند با قدم‌های استوار و نگاه‌های روشن از همیشه آگاهانه‌تر و عاشق‌تر در این مسیر حرکت خود را ادامه بدهند.

طراح سوالات، تایپ و مصاحبه‌کننده: همسفر آیدا رهجوی راهنما همسفر آذر (لژیون چهارم)
عکاس: راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر شیوا رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی چرمهین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .