همسفر شادی:
ابتدا خداوند را شاکرم که مسیر کنگره۶۰، برای من و مسافرم نمایان شد. در ادامه، از آقای مهندس دژاکام سپاسگزارم که با آموزشهای نابشان به ما کمک کردند تا مسافرم نهتنها از بند اعتیاد رها شود، بلکه زندگیمان دگرگون گردد و به آرامش برسیم. از راهنمایم همسفر معصومه متشکرم که در این مسیر همواره به من کمک کردند تا با آموزشهایشان به این حال خوش دست یابم. قدردانی در کنگره۶۰، یکی از اصول مهم جهانبینی و بخشی از مسیر رشد و درمان است. بر اساس آموزشهای آقای مهندس دژاکام، قدردانی باعث افزایش نعمتها، آرامش و استحکام درمان میشود و در سه مرحله انجام میگیرد: قلبی، زبانی و عملی. قدردانی قلبی؛ یعنی درک نعمتهای خداوند، کنگره۶۰ و خدمتگزاران از عمق دل و مقایسه گذشته تاریک خود با حال خوش امروزمان. این حس درونی، اساس همه مراحل دیگر است. قدردانی زبانی؛ یعنی بیان احترام و تشکر صادقانه از راهنما، مرزبانان و خدمتگزاران و شکرگزاری از خداوند که سرچشمه همه نعمتها است، اما کاملترین نوع قدردانی، عملی است؛ یعنی نظم، حضور مرتب، رعایت حرمتها، فرمانبرداری، خدمت صادقانه، مشارکت مالی، کمک به ساختار کنگره۶۰ و مهربانی و یاریرساندن به دیگران. در کنگره۶۰، گفته میشود: «تشکر واقعی در عمل است.» در نهایت، قدردانی یک سبک زندگی است: گفتار محترمانه، رفتار درست، خدمت، نظم و رشد فردی. زیباترین شکل آن، این است که فرد حالش خوب شود، آموزشها را بهکار گیرد و الگویی مثبت برای دیگران باشد؛ جایی که نعمت درمان و رهایی پایدار میشود و برکت در زندگی جریان پیدا میکند.
همسفر عصمت:
اگر انصاف داشته باشم و ایاز زندگی خویش باشم، باید هر از چندگاهی زندگیام را پیش از ورود به کنگره۶۰، به یاد بیاورم اینکه از چه حال خرابی به این حال خوش رسیدهام باید قدردان کنگره۶۰، آقای مهندس حسین دژاکام، خانواده محترم ایشان و همه عزیزانی باشم که بدون هیچ چشمداشتی در این مسیر خدمت میکنند و سپاسگزار این نعمت بزرگ در زندگیام باشم. قدردانی و سپاسگزاری فقط مختص به خداوند نیست؛ هر کسی که گرهای از زندگیات را باز میکند، سزاوار قدردانی است. گره کور اعتیادِ مسافر من که سالها زندگی را برای خودش و ما به جهنم تبدیل کرده بود به لطف خداوند و راهحلی که آقای مهندس حسین دژاکام برای مسئله اعتیاد پیدا کردند، باز شد. علاوه بر آن، من نیز روش درست زندگی کردن را از کنگره۶۰ میآموزم؛ چراکه خود هم در جهل و تاریکی بودهام و به لطف آموزشهای ناب کنگره۶۰، اکنون تازه میفهمم زندگی کردن یعنی چه! من چگونه میتوانم این لطف بزرگ را جبران کنم؟! اصلاً مگر قابل جبران است؟ اگر تا پایان عمر هم در کنگره۶۰، خدمت کنم باز هم بازپرداخت یک روز از حال خوبی که اکنون اینجا به دست آوردهام را نمیتوانم بپردازم. پس تا جایی که در توانم هست و هر کاری که برای تعالی اهداف کنگره۶۰ از دستم برمیآید، باید با جان و دل انجام دهم و قدردان باشم؛ شاید بتوانم قطرهای از این اقیانوس لطف و محبت را جبران کنم.
همسفر سمیرا:
با تشکر از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان که این بستر را برای ما فراهم کردند. همچنين از راهنمایم، همسفر سمیه، بابت تمام آموزشهای ارزشمندشان سپاسگزارم.
شکر؛ یعنی تشکر کردن، تشکر از خداوند بزرگ بهخاطر نعمتهایی که به ما عطا کرده است. وقتی کسی به ما کمکی میکند، باید قدردان او باشیم و با این کار، هم به خود و هم به او حس خوبی منتقل کنیم. تشکر و قدردانی باعث افزایش اعتمادبهنفس ما میشود و همچون قانونی نانوشته، لازمالاجرا است. پس ما باید همیشه قدردان و سپاسگزار کسانی باشیم که برای ما کاری انجام میدهند و زحمت میکشند؛ با بخشیدن، با مهربانی، با علممان، با دانش و گفتارمان، مانند کنگره۶۰ که آقای مهندس و خانوادهشان در این راه خدمتهای زیادی کردهاند و ما را از تاریکیها به روشناییها رهنمون ساختهاند. ما باید قدردان باشیم و تشکر کنیم. تشکر کردن باید در سه بُعد صورت بگیرد: پندار، گفتار و کردار. آقای مهندس میفرمایند: «کتاب خداوند مثل یک نسخه است؛ نباید آن را فقط بخوانیم و کنار بگذاریم، بلکه باید به آن عمل کنیم.» ما باید قدردانی را از کتاب آسمانیمان؛ یعنی قرآن، بیاموزیم. وقتی به ابتدا قرآن نگاه میکنید، سوره حمد میآید که پس از «بسمالله»، با «الحمدلله ربالعالمین» آغاز میشود؛ یعنی تشکر و سپاسگزاری، حمد و ستایش. انسانهایی که شکرگزار هستند، وارد بهشت میشوند. اگر زندگی گذشتهام را با زندگی فعلیام مقایسه کنم، نمیتوانم بیتفاوت باشم یا فراموش کنم. وظیفه من است که هرزگاهی برای خودم یادآوری کنم که کجا و در چه وضعیتی بودم و اکنون در چه جایگاهی هستم و به یاد بیاورم که اعضاء کنگره۶۰، چه زحماتی برای من کشیدهاند. حالا چگونه میتوانم قدردان اینهمه لطف و زحمت باشم؟ قدردانی فقط به زبان آوردن نیست، بلکه در عمل کردن است. من با بخشش، با مهربانی، و با رعایت قوانین هرچند هنوز نتوانستهام بهطور شایسته به کنگره۶۰، کمک کنم، اما همیشه سعی کردهام با حضور بهموقع، رعایت حرمتها و کمک در حد توانم، خدمت کنم. گرچه هر کمکی و هر خدمتی در کنگره۶۰، دهبرابرش به خودم باز میگردد. امیدوارم بتوانم در این مسیر بهخوبی حرکت کنم و فرمانبردار لایقی باشم.
همسفر افسانه:
در ابتدا خداوند را شکر میکنم که کنگره۶۰، را در مسیر زندگیام قرار داد تا بتوانم خوب زیستن و درست زندگی کردن را بیاموزم. قدردانی؛ یعنی شناختن ارزش آنچه به تو داده شده است و بهدنبال آن، تشکر کردن میآید تشکر از کسی که چیزی به تو داده یا کاری برایت انجام داده است، اگر من با دیدی باز بتوانم داشتههایی را که به من داده شده است یا کارهایی را که دیگران برایم انجام میدهند، ببینم، آنگاه با حسی که پشت این آگاهی و درک محبت دیگران نهفته است، تشکر و قدردانی را نهتنها در گفتار، بلکه در رفتارم نیز بازتاب خواهم داد. این قانون هستی است که هر آنچه به دیگران بدهی چه مادی و چه معنوی دیر یا زود به خودت بازمیگردد. من در کنگره۶۰ یاد گرفتم همانگونه که دیگران برای ما کاشتند و ما برداشت کردیم، اکنون نوبت من است که بکارم تا دیگران برداشت کنند. سپاسگزار تمام خدمتگزاران کنگره۶۰ هستم که با نهایت تلاش خود، زمینه را فراهم میکنند تا یک انسان دردمند به سلامتی و درمان برسد.
رابط خبری: همسفر ساناز رهجو راهنما همسفر فاطمه(ن)(لژیون سردار)
ویرایش: همسفر زینب رهجو راهنما همسفر مریم(لژیون دوم)، دبیر سایت
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسبیکو خرمآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
161