English Version
This Site Is Available In English

قانون هستی بر پایه جبران استوار است

قانون هستی بر پایه جبران استوار است

در کنگره‌۶۰، قدردانی تنها یک رفتار نیست؛ یک فرهنگ، جریان، یک نوع زیستن و حتی یک روش نگاه‌کردن به جهان است. بسیاری از ما زمانی وارد کنگره شدیم که در تاریکی‌ها گم شده بودیم، تاریکی‌هایی که تنها شامل مصرف مواد نبود، بلکه در عمق جانمان نفوذ کرده بود؛ ناامیدی، بی‌تعادلی، بی‌نظمی، خشم، اضطراب، دوری از خانواده، فاصله از ارزش‌ها و گسست از انسانیت. وقتی انسانی از چنین شرایطی عبور می‌کند و دوباره به آرامش، امنیت و تعادل می‌رسد، طبیعی است که در درون او احساسی عمیق و ریشه‌دار شکل بگیرد احساسی که پایه و اساس آن قدردانی است. این احساس در کنه، تنها درون انسان را روشن می‌کند، بلکه او را به حرکت وا می‌دارد، او را مسئول‌تر می‌کند و باعث می‌شود در چرخه‌ای از محبت، جبران و خدمت قرار گیرد.

وقتی یک مسافر یا همسفر برای نخستین ‌بار وارد کنگره می‌شود، شاید هنوز نداند که چه نعمت بزرگی به او داده شده است. ابتدا تنها نشانه‌هایی از امید را لمس می‌کند یا شاید فقط به دنبال راه‌حلی برای رهایی باشد؛ اما به‌ مرور، با گذشت زمان و حرکت بر اساس آموزش‌ها، کم‌کم می‌فهمد که چه دری بر روی او گشوده شده است. او درمی‌یابد که نه‌ فقط درمان‌اعتیاد؛ بلکه احیای او به‌عنوان یک انسان در حال رخ دادن است. این شناخت اولین جرقه قدردانی را در دل او ایجاد می‌کند اما نقطه آغاز است، نه پایان. قدردانی زمانی در وجود او جان می‌گیرد که به گذشته نگاه می‌کند و می‌بیند چگونه از دل تاریکی‌هایی که سال‌ها او را در خود فروبرده بودند، نجات یافته است. او می‌بیند که آرامش خانه‌اش بازگشته، احترام و اعتماد خانواده احیا شده، نگاه فرزندانش عوض شده و قلبش بعد از سال‌ها تپشی آرام و منظم پیدا کرده است.

در این‌جا، قدردانی دیگر یک احساس ساده نیست؛ یک بیداری است. در آموزش‌های مهندس دژاکام، بارها گفته شده که شکرگزاری واقعی زمانی معنا دارد که فرد ابتدا نعمت را بشناسد. این شناخت در کنگره از طریق آگاهی‌بخشی، جهان‌بینی و تجربه مستقیم شکل می‌گیرد. انسانی که روزی در تاریکی به‌ سر می‌برده و امروز در روشنایی قدم می‌زند، بهتر از هر کس دیگری جایگاه نور را درک می‌کند. از این‌جا به بعد، قدردانی در وجود او تبدیل به مسئولیت می‌شود؛ مسئولیتی انسانی، اخلاقی و الهی. در کنگره‌۶۰، قدردانی تنها به زبان نیست؛ هرچند زبان هم نقش دارد و ما در کنگره یاد می‌گیریم، محبت و تشکر را بیان کنیم. اما قدردانی وقتی واقعی است که در رفتار انسان جاری شود.

وقتی یک رهجو در جلسه سر وقت حاضر می‌شود، وقتی حرمت‌ها را رعایت می‌کند، وقتی به فرمان راهنمایش توجه می‌کند، وقتی در مسیر درمان عجله نمی‌کند و وقتی بدون منیت آموزش‌ها را می‌پذیرد در حقیقت دارد قدردانی می‌کند. در کنگره گفته می‌شود، ما با عمل‌مان قدردانی می‌کنیم، نه با ادعایمان. بخش مهمی از قدردانی در کنگره، مربوط به راهنما است. راهنما در کنگره نقش یک معلم، همراه و یک الگو را ایفا می‌کند. وقتی رهجو به گذشته نگاه می‌کند و می‌بیند در چه وضعیت اسف‌باری بوده و امروز چگونه در تعادل و آرامش قدم برمی‌دارد، می‌فهمد که در این مسیر چه میزان از تجربه، زمان و عشق راهنما صرف شده است. هیچ راهنمایی انتظار تشکر ندارد، اما رهجو وقتی قدردان است، کاری می‌کند که نتیجه آموزش‌ها دیده شود و این بهترین هدیه به یک راهنماست.

قدردانی از کنگره‌۶۰، قدردانی از یک ساختار مقدس است. ساختاری که برای رهایی انسان‌ها بنا شده و با علم، تجربه و محبت اداره می‌شود. این ساختار با حضور و خدمت اعضای آن زنده می‌ماند. مشارکت در بحث‌ها، حضور در جلسات، رعایت قوانین، خدمت‌کردن در جایگاه‌هایی مثل مرزبانی، نگهبانی، دبیری، ایجنتی و حتی مسئولیت‌های کوچک‌تر، همه نوعی قدردانی است. کمک مالی در سبد و گل‌ریزان‌ها نیز بخشی از این قدردانی است؛ زیرا کسی که امروز رهایی یافته، می‌خواهد این مسیر برای دیگران هم هموار باشد. کنگره با پول جلو نمی‌رود؛ بلکه با محبت و فهم جلو می‌رود اما بخش مالی برای بقای آن لازم است. بنابراین مشارکت مالی نیز شکل بالایی از قدردانی است، چون نشان می‌دهد فرد می‌خواهد این نعمت تنها برای خودش نباشد، بلکه برای دیگران هم جاری شود.

در کنار این، قدردانی از خانواده جایگاه بسیار مهمی دارد. خانواده، بیشترین سختی را در دوران اعتیاد تحمل کرده‌اند و بیشترین زخم را خورده‌اند. در بسیاری از مواقع، همسر، مادر یا پدر با اشک و نگرانی روزهای سختی را پشت‌سر گذاشته‌اند. قدردانی واقعی یعنی ایجاد امنیت در خانه، ایجاد آرامش در گفتار، مسئولیت‌پذیری، بازسازی اعتماد، رعایت احترام و کمک به خانواده برای تجربه‌کردن دوباره روزهای آرام. مسافر زمانی قدردان است که خانواده‌اش تغییر را در رفتار او ببینند، نه فقط در حرف‌هایش.اما شاید مهم‌ترین بخش قدردانی، قدردانی از خداوند و نیروهای مافوق باشد. وقتی انسان می‌فهمد که چگونه از پرتگاهی عمیق نجات یافته، چگونه دوباره روی زمین محکم زندگی ایستاده و چگونه دوباره معنای امید را حس می‌کند، طبیعی است که به نیرویی بالاتر از خود ایمان پیدا کند.

این قدردانی خودش را در رفتار پاک، ترک ضد ارزش‌ها، حفظ رهایی، خدمت به دیگران و در ایجاد صلح درون نشان می‌دهد. کنگره‌۶۰ ما را به ایمان واقعی می‌رساند؛ ایمانی نه از جنس شعار، بلکه از جنس تجربه. در نهایت، انسان باید از خودش هم قدردان باشد. قدردانی از خود یعنی پذیرفتن این‌که با وجود همه اشتباهات گذشته، هنوز ارزشمند است، می‌تواند حرکت کند، می‌تواند رشد کند و هنوز می‌تواند به دیگران کمک کند. فردی که از خودش قدردان است، گذشته را نمی‌کوبد، بلکه از آن درس می‌گیرد و از آن پلی می‌سازد برای آینده. انسانی که قدردان باشد، تبدیل به یک عضو فعال، خدمتگزار، آرام و مفید می‌شود. او یاد می‌گیرد که هر نعمتی که دریافت کرده، باید در جایی بازگردانده شود.

او می‌داند که قانون هستی بر پایه جبران استوار است و هیچ انرژی‌ در هستی بدون بازگشت رها نمی‌شود؛ بنابراین تلاش می‌کند تا محبت، علم و آرامشی را که دریافت کرده، به دیگران نیز منتقل کند به همین دلیل است که بسیاری از اعضای کنگره پس از رهایی، سال‌ها خدمت می‌کنند و در جایگاه‌های مختلف عشق می‌ورزند؛ چون می‌دانند که این خدمت، شکل والای قدردانی است. قدردانی یعنی پذیرفتن این‌که راه به انسان نشان داده شده؛ اما حرکت با خود اوست. یعنی پذیرفتن این‌که ما هم مسئول بقای این چرخه نور هستیم. قدردانی یعنی این‌که اگر روزی گرفتار تاریکی بودیم و امروز نور را یافته‌ایم، وظیفه داریم که چراغی برای دیگران باشیم. این است مفهوم قدردانی در کنگره‌۶۰؛ جریانی پیوسته از فهم، احساس، حرکت و خدمت که انسان را از نیستی به هستی، از تاریکی به روشنایی و از رنج به آرامش می‌رساند.

منبع: سایت کنگره۶۰

نویسنده: راهنمای تازه‌واردین همسفر فائزه
عکاس: راهنما همسفر اعظم
ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف(لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران شعبه ابن‌سینا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .