English Version
This Site Is Available In English

کنگره60 سرزمین بازگشت است

کنگره60 سرزمین بازگشت است

سلام دوستان آتنا هستم همسفر
وقتی از بنیان کنگره۶۰ صحبت می‌کنم، فقط از یک شخص یا یک مجموعه حرف نمی‌زنم؛ از یک اتفاق حرف می‌زنم. اتفاقی که انگار انسان و حکمت الهی با هم در یک نقطه تصمیم گرفتند تاریکی را پس بزنند. مهندس دژاکام برای من کسی نیست که فقط روشی را کشف کرد؛ او کسی است که جرئت کرد حقیقت را در زمانی بگوید که کسی حتی حاضر نبود به آن فکر کند. او نقطه‌ای را روشن کرد که سال‌ها بعد فهمیدیم راه نیست، چراغ است.

ما هر بار که در سفر یا رهایی‌مان قدم برمی‌داریم، در واقع بر روی نوری حرکت می‌کنیم که سال‌ها پیش دلِ یک انسان روشنش کرده است. اما حقیقت این است که این اتفاق فقط یک کشف علمی نبود؛ یک بیداری بود. بیداری‌ که در جان هزاران انسان ریشه دواند و امید را دوباره معنا کرد. کنگره۶۰ برای من سرزمین بازگشت است؛ جایی که انسان یاد می‌گیرد سقوط پایان نیست، شروع فهمیدن است. هر آموزش، هر نشریه، جلسه و خدمت، دانه‌ای است که مهندس کاشت و امروز تبدیل به جنگلی از معرفت و رهایی شده است.

وقتی به مسیرم نگاه می‌کنم، می‌بینم این چراغ فقط راه را نشان نداد؛ خودِ من را دوباره ساخت. یاد گرفتم که انسان می‌تواند از دل تاریکی عبور کند، اگر کسی باشد که چراغ را محکم نگه دارد و نگذارد بادهای ناامیدی خاموشش کنند. مهندس برای من مظهر عملیِ عشق، تفکر و دانشی است که به عمل تبدیل شد؛ دانشی که نه فقط درمان می‌کند، بلکه انسان را به خویشتن خویش بازمی‌گرداند.

امروز هر همسفر، مسافر و رهجو، بخشی از همان اتفاق عظیمی است که سال‌ها پیش آغاز شد. اتفاقی که هنوز ادامه دارد، چون هنوز قلب‌هایی هستند که می‌خواهند روشن شوند و من شکرگزارم که در مسیر رهایی، این نور، چراغ و این بنیان عظیم، همسفر من شده است.

سلام دوستان میترا هستم همسفر
در ابتدا این هفته را در رأس به آقای مهندس که بنیان‌گزار گنگره60 هستند، تبریک می‌گویم. ما می‌دانیم که جناب مهندس، روش DST را به همه ما خدمت‌گزاران کنگره60 معرفی کرده است. وقتی با خودم فکر می‌کنم اگر جناب مهندس این روش را معرفی نمی‌کردند، به آن پی‌نمی بردند و یا در اختیار ما نمی‌گذاشتند، ما تا به حال دور خودمان می‌چرخیدیم، نمی‌دانستیم چه‌کار کنیم، یا به این باور می‌رسیدیم که اعتیاد هیچ درمانی ندارد؛

ما همان‌طور در این گرداب اعتیاد گیر می‌کردیم، دور خود می چرخیدیم، فرو می‌رفتیم. روزی پیش می‌آمد که غرق می‌شدیم و به سمت  نابودی و مرگ می‌رفتیم. من همسفر، تاریکی زیادی در وجودم بود؛ اما با ورودم به کنگره در بخش همسفران باعث شد به سمت نور و روشنایی قدم بردارم. امیدوارم آقای مهندس همیشه سلامت و پایدار باشند.

رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: راهنمای تازه‌واردین همسفر الهام دبیر سایت
همسفران نمایندگی یوسف تهران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .