بسم الله الرحمن الرحیم
ای عاشقان ای عاشقان، آمد گهِ آن عاشقان
دل را ببین، جان را ببین،
وان گوهرِ غلطان ببین
هر جا که دردی باشد آنجا دوا میباشد
هر جا که فقری باشد آنجا عطا میباشد
این راهِ بیپایانِ ما، با عشق گردان میشود
هر دل که روشن شد زِ عشق،
خود رهنمون جان میشود
آیینهٔ دل صافی است، زنگار از او دور کنید
کو راهِ هر سرگشته را، از نور پرنور کنید
.jpg)
با تشکر از همراهی شما واحد وبسایت صالحی ۲
به نام خالق محبت و دانایی.
هر مسافری که وارد کنگره ۶۰ میشود، نوری هرچند کوچک در دل تاریکی میبیند؛ نوری که اگر درست هدایت شود، میتواند به چراغی بزرگ در مسیر درمان تبدیل گردد. امروز، میزبان یکی از افرادی هستیم که وظیفه هدایت و پاسبانی از این نور را بر عهده دارد. گفتوگوی ما با دستیار محترم دیدهبان، فرصتی است برای لمس نزدیکتر این رسالت بزرگ.
امروز در ادامه سلسله گفتوگوهایی که با خدمتگزاران و ارکان اصلی کنگره ۶۰ انجام میدهیم، مفتخر هستیم در محضر یکی از عزیزانی باشیم که عشق و تعهدشان به مسیر خدمت، همچون چراغی روشن، دل تازهواردان را به سوی امید و آرامش هدایت میکند.
دستیار محترم دیدهبان، که سالها تجربه ارزشمند در جایگاههای مختلف کنگره۶۰ از راهنمایی لژیون تا ایجنتی شعبه—با خود به همراه دارند، امروز میهمان ما هستند تا از نگاه پرمحبت، حس عمیق و رسالتی که بر دوش دارند برای ما بگویند. حضور ایشان یادآور این حقیقت است که خدمت، نه تنها مسئولیتی است، بلکه عشقی است که دلها را به هم پیوند میدهد و روشنایی را به مسیر انسانها میآورد.
این گفتوگو تلاشی است برای درک بهتر نقش حساس و عاشقانه دستیار دیدهبان در بخش تازهواردین؛ جایی که نخستین جرقه امید در دل مسافر شکل میگیرد و اولین قدمهایش به سوی روشنایی برداشته میشود. امید است پاسخهای ایشان چراغی باشد برای خدمتگزاران امروز و فردای این مسیر و یادآور این عشق بیدریغ به انسانیت و تغییر مثبت.
با احترام و قلبی سرشار از عشق و امید، مصاحبه را آغاز میکنیم.
ایشان با آنتی ایکس مصرفی شیشه تریاک وارد کنگره ۶۰ شدند طول سفر اول یازده ماه پنج روز داروی درمان اوپیوم روش درمانی dst رشته ورزشی بدمینتون راهنما آقای حامد شمس مدت رهایی سیزده سال و شش ماه می باشد
واحد سایت صالحی ۲
.jpeg)
آغاز مصاحبه اسیستنت راهنمای تازه واردین
۱. مهمترین وظیفه دستیار دیدهبان چیست و در مسیر درمان چه نقشی دارد؟
مهمترین وظیفه خود من همیشه این بوده که تجربیاتی را که در کنگره ۶۰ کسب نمودهام بتوانم به دیگران منتقل سازم تا سایر عزیزان از این تجربیات—که حالا همگی آن تجربیات نیز متعلق به شخص خود بنده نبوده و از سایر دیدهبانان در کنگره ۶۰ کسب نمودهام—بتوانند بهره ببرند. این تجربیات شامل هماهنگی بین بچهها و خدمتگزاران و یا تبدیل حسهای آنها به بهترین حسها بوده است؛ و اینکه هر لحظه بدانند برای چه و در حال چه خدمتی هستند، جایگاههای خود را بشناسند و بدانند آن جایگاه چه اهمیت ویژهای دارد.
مورد بعد این است که قوانین جدیدی که بهروزرسانی میگردد در قسمت تازهواردین—که ما به آن نتیجه رسیدهایم که بهتر است—را بتوانیم به سایر دوستان ارائه دهیم. این مسیری بوده که در این چند سال رفتهایم و نتیجه آن روز به روز باعث شده که هم ما و هم سایر بچهها هماهنگتر و خوشحستر بتوانیم خدمت کنیم.
---
۲. لطفاً بفرمایید چه معیارهایی را برای تشخیص نیازهای یک تازهوارد در نظر میگیرید؟
نیاز اول یک تازهوارد زمانی که وارد لژیون تازهواردین میگردد، امید است؛ یعنی باید سخنانی را بشنود که برای او منطقی باشد و او را امیدوار سازد. این امر از هر چیز و هر نکتهای مهمتر است.
دوم، بعد از امیدواری، آن انتقال حس و محبت که در کنگره و بین بچههای کنگره وجود دارد، سبب جذب او میگردد. یکی از وظایف راهنمای تازهواردین این است که اطلاعات را طوری به شخص بدهد که در او ایجاد عطش کند تا فرد تازهوارد برای رسیدن به جلسه بعد لحظهشماری کند. اینجاست که برای او جرقه یا کورسوی امیدی در عالم ناامیدی زده میشود.
با ایجاد این حس در درون آنها—که انگار اینجا با سایر مکانهایی که برای اعتیاد مراجعه کردهاند تفاوت اساسی دارد—میتوانیم امید را در دل آنها زنده کنیم.
---
۳. در جایگاه تازهواردین چگونه بین محبت و قاطعیت تعادل برقرار میکنید؟
این سؤال جواب کلی ندارد. اگر بخواهم اجمالی پاسخ دهم، این است که وقتی کیفیت خودم را بالا ببرم و بر روی کیفیت خود کار کنم، این امر سبب میشود به صورت اتوماتیک این موضوع درست شود.
یعنی به شکل حسی و خودکار، راهنمای تازهوارد متوجه میشود که کجا محبتش را با قاطعیت نشان دهد، کجا محبتش را نرمتر بیان کند و کجا به صورت معمولی رفتار کند.
زیرا قاطعیت در کنگره نیز از محبت نشئت میگیرد. تمام رفتارهای یک راهنما—چه زمانی که تلخی میکند و چه زمانی که با شیرینی صحبت میکند—از محبت سرچشمه میگیرد. اما اینکه کجا و در چه شرایطی از کدام شکل آن استفاده کند، به سطح دانایی و کیفیت او بستگی دارد.
.jpg)
---
۴. در انتخاب و آموزش نیروهای تازهواردین چه معیارهایی را در نظر میگیرید؟
اولین معیار این است که فرد در امتحان نمره قبولی کسب کرده باشد. بعد از آن میآید و پیمان میبندد. در اصل میتوان گفت فیلتر اساسی همان امتحان راهنمایی و کمکراهنمایی است.
در ادامه مسیر برای آنها مشخص میگردد؛ بچههایی که عطش خدمت دارند مرتب میآیند و دنبال کارشان را میگیرند. پس از دریافت شال از آقای مهندس، کلاسهای آموزشی و جلسات هماهنگی برگزار میشود تا مسائلی را که نمیدانند بیاموزند و بتوانند سریعتر آموزشهای لازم را کسب کنند و بهترین عملکرد را داشته باشند.
---
۵. از نظر شما "دیدن" در واژهٔ دیدهبان یا دستیار دیدهبان چه معنا و مفهومی دارد؟
ما یک نوع دیدن داریم با چشم، و یک دیدن با تمام حسهای بدن. یک دیدهبان در حال دیدن است هم با چشم، هم با حسهای خود.
دیدهبانان حسهای بسیار تیز و قوی دارند؛ زیرا اگر اینگونه نباشد، دیدن با چشم تنها فایدهای ندارد. ممکن است بسیاری از چیزها را ببینیم اما آن را حس نکنیم یا بیتفاوت از آن بگذریم.
اما وقتی حسهای انسان درست کار کند، ممکن است جمله یا سخنی را دورادور بشنود ولی تا انتهای آن را با سایر حسهای خود احساس و ادراک نماید.
پس نتیجه میگیریم دیدنی که در کنگره مدنظر است، با دیدن معمولی متفاوت است. اینجا دیدن یعنی دیدن با تمام حسهای وجودی انسان؛ و خود آقای مهندس نیز چنین هستند.
---
۶. سختترین چالش در برخورد با یک تازهوارد برای راهنمای تازهواردین چیست؟
سختترین چالش برای یک راهنمای تازهوارد این است که شخصی که تازه وارد کنگره میشود، بسیار بیاعتماد است. اینجا چالشی بزرگ برای راهنما پیش میآید که بتواند این بیاعتمادی را به اعتماد تبدیل کند و امید را در او روشن سازد.
اگر راهنما بتواند از این قسمت سخت ماجرا عبور کند، باقی امور برای شخص تازهوارد خودبهخود در مسیر و پروسه درمان حل میگردد.
---
۷. خدمت در کنگره ۶۰ و این جایگاه چه تغییری در دیدگاه شما نسبت به سایر انسانها به وجود آورده است؟
من هم خدمت بهعنوان راهنمای لژیون را داشتهام و هم ایجنت شعبه بودهام. هیچگاه فراموش نمیکنم با چه حال و اوضاعی وارد کنگره شدم و میدانم این قسمت چقدر مهم و حیاتی است. اگر شخصی با من برخوردی میکرد که باعث ناراحتی من میشد و نتیجه آن این بود که دیگر به کنگره نمیآمدم، امروز زندگیام در چه وضعی بود؟
به همین دلیل میدانم این قسمت چقدر حساس است و همیشه به راهنماهای تازهواردین میگویم که این امر چقدر اهمیت دارد.
اگر امروز ما در کنگره هستیم و اگر زندگیمان سامان گرفته، شاید تنها به خاطر این است که یک راهنمای تازهوارد در روز اول با ما درست برخورد کرده است. اگر اشتباه میکرد، شاید امروز یک پدر مصرفکننده بودم و زندگی خانوادگیام بههمریخته بود.
این موضوع باید همیشه در ذهن ما بماند؛ وقتی این امر مهم را به خاطر بسپارم، صددرصد من نیز صدِ خود را برای دیگران میگذارم.
.jpg)
---
۸. کلام پایانی
نکته پایانی من این است که دائم بهدنبال کیفیت باشیم نه کمیت. تعداد و آمار نمایندگی مهم است اما مسیر آن از آمار نمیگذرد.
اگر کیفیت خود را در نمایندگی روزبهروز افزایش دهیم، پس از مدتی تعداد و آمار نیز خودبهخود بالا میرود و درست میگردد
سخن نویسنده
سخنان مسافر فرهاد دستیار محترم دیدهبان، بیش از یک گفتوگوی رسمی، نوری است در مسیر خدمت و راهنمایی؛ نوری که نشان میدهد چگونه همدلی، صبر و تجربه میتواند دلهای تازهوارد را از سردرگمی به امید و آرامش برساند. هر جمله ایشان بازتابی از تعهد و عشق بیدریغ به آموزش و خدمت است و یادآوری میکند که خدمت واقعی، هدیهای است برای دیگران و فرصتی برای رشد در خود انسان.
امید است این گفتوگو چراغی باشد برای همه خدمتگزاران و مسافران کنگره، تا بدانند هر قدم کوچک در مسیر راهنمایی و همراهی، تاثیر بزرگی در زندگی دیگران دارد. با قلبی پر از سپاس و امید، این مصاحبه به پایان میرسد، اما نور و انرژی مثبت آن همچنان در دلها و مسیر خدمت جاری خواهد ماند
.jpeg)
ارايه مطلب : واحد سایت نمایندگی صالحی ۲
- تعداد بازدید از این مطلب :
94