پنجشنبه ۱۴۰۴/۰۹/۲۰ يازدهمين جلسه از دوره چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی غزالی مشهد با استادي راهنما مسافر مهدی، از نمایندگی فردوسي و نگهبانی مسافر اصغر و دبیری مسافر ایمان با دستور جلسه«بنیان کنگره ۶۰»رأس ساعت ۱۷ آغاز گردید.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، مهدی هستم، مسافر. خوشحالم در جمع شما هستم و از ایجنت محترم، گروه مرزبانی، نگهبان و دبیر تشکر میکنم.
اوایل فکر میکردم بنیان همان بنیانگذار است، اما بعدها با توضیحات مهندس و استاد امین فهمیدم بنیان یعنی ریشه. بنیانگذار کاری را از جای دیگر میآورد، اما بنیان کاری است که برای اولین بار در همینجا شکل گرفته. مسئله DST برای نخستین بار در کنگره ۶۰ مطرح شد و هیچ سابقهای در دنیا نداشت.
یکی از بزرگترین کارهای مهندس این بود که واژه «مصرفکننده» را جایگزین «معتاد» کرد و نشان داد که مصرفکننده مجرم نیست، بلکه بیمار است. این تغییر نگاه نقطه عطفی در مسیر درمان بود و زمانی آغاز شد که خود ایشان به رهایی رسیدند. شروع کار بسیار سخت بود. در مشهد فعالیت با پنج نفر آغاز شد و بعدها به شعبه بنیان تبدیل شد. امروز در مشهد بیست شعبه فعال داریم. آن زمان هیچکس باور نمیکرد کنگره ۶۰ چنین وسعتی پیدا کند. کنگره ابتدا زیرمجموعه جمعیت دیگری بود و تنها یک زیرزمین در اختیار داشت. من خودم سال ۸۲ وارد کنگره شدم و آن زمان فکر میکردم کنگره مثل سایر ان جی او ها است. قوانین گفته میشد، اما اجرا نمیشد. وادیها چهارده تا بودند، اما تنها شش وادی نوشته شده بود. جزوههای جهانبینی محدود بودند و کتابی وجود داشت، اما نه سیدی و نه نوار.
.jpg)
از سال ۸۵ نوارها آغاز شدند. علتش این بود که چهارشنبهها مهندس درباره جهانبینی صحبت میکردند و شعبه آکادمی ظرفیت پذیرش همه اعضا و همسفران را نداشت. ضبط نوارها آغاز شد و بعدها به سیدی و سپس آپ رسید. در این مسیر مشکلات زیادی پیش آمد. گروههایی با شور و رسم و رسومات خاص، اما مخالف کنگره، تلاش کردند اداره امور را در دست بگیرند و حتی کنگره را تعطیل کردند. اما مهندس با زحمات فراوان ایستادگی کردند. پس از یک ماه، شعبه انقلاب دوباره آغاز به کار کرد. برای جلوگیری از دخالت مخالفان، ایشان چند نفر را به عنوان مرزبان انتخاب کردند؛ کسانی که امروز دیدبان هستند: آقای خدامی، آقای حکیمی، آقای مهدی سهیلی و آقای خام. این نقطه آغاز مرزبانی در کنگره بود. به تدریج سولهها ساخته شدند و شربت وارد چرخه درمان شد. پیش از آن، ترک تنها با تریاک دودی انجام میگرفت که اغلب به شکست میانجامید؛ تجربهای که خود من نیز دو بار با آن مواجه شدم. اما با ورود شربت، نگاه مصرفکننده تغییر کرد؛ زیرا آن را به عنوان دارو میپذیرفت، در حالی که مصرف دودی ذهن را درگیر هویت «مصرفکننده» نگه میداشت.
چند سال بعد، مهندس اعلام کردند کسانی که ترک دودی کردهاند باید دوباره سفر کنند، زیرا سیستم بدنشان بهدرستی راه نیفتاده است. روزگاری جای نشستن در جلسات نبود، اما امروز با تلاشهای فراوان شرایطی فراهم شده که همه به راحتی حضور دارند. امروز نیز میشنویم که گاهی شربت کم میشود؛ این خود نشانهای است که باید قدر آن را بدانیم. یادمان باشد زمانی که مهندس شربت را احیا کردند، این کار غیرقانونی بود و با سختیهای فراوان انجام شد. آن زمان مصرفکنندگان همیشه ترس از دستگیری داشتند؛ در مترو، اتوبوس، هواپیما. اما امروز شربت با مجوز رسمی در اختیار ماست و حتی در سفرهای هوایی همراه میشود. تمام این مسیر نشان میدهد که باید قدر صندلیها و شربت را بدانیم. روزگاری نبود و سختیهای فراوانی وجود داشت، اما امروز همه چیز هموار شده است. وظیفه ماست که درست سفر کنیم، به رهایی برسیم و قدر این جایگاه الهی را بدانیم.
من امروز از زندگیم لذت میبرم؛ نه به خاطر ثروت، بلکه به خاطر جهانبینی و آزادی از بند مواد. هیچ چیز بالاتر از حال خوب نیست؛ هیچ چیز بالاتر از این نیست که انسان برده مواد، مشروب یا قرص نباشد. امیدوارم همه عزیزانی که به رهایی رسیدهاند از آن بهرهمند شوند و کسانی که در سفر هستند نیز به این جایگاه برسند.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید، بسیار سپاسگزارم.
نگارش: مسافر رحیم لژیون چهارم، مسافر مجید لژیون چهارم.
عکاس: مسافر رضا لژیون ششم
ویرایش و ارسال خبر: مسافر حمیدرضا لژیون چهارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
205