به نام الله که بخشاینده بارحمت است.
قسم به سپیدهدم و قسم به شبهای دهگانه، قسم به زوج و فرد و قسم به شب هنگامیکه میرود. آیا در این قسمها، قسم مهمی برای خردمندان نیست؟ به بهانه دستور جلسه این هفته مصاحبهای با راهنما همسفر پروین انجام دادهایم که شما عزیزان را به خواندن این مصاحبه دلنشین دعوت میکنیم. همسفر پروین و مسافرشان با آنتیایکس مصرفی شیشه و گرس وارد کنگره شدند و به مدت حدود 13 ماه سفر کردند و به دستان آقای مهندس آزاد و رها شدند.
بهترین و زیباترین پیامی که طی این سالها در کنگره آموختهاید چه بوده و تا چه اندازه در زندگی و بیرون از کنگره برای شما کاربردی و باعث ایجاد حال خوش و انرژی در شما شده است؟
عرض تبریک هفته بنیان به استاد دژاکام و خانواده محترمشان و تمامی اعضاء کنگره60 همه پیامهای کنگره دگرگونکننده جهانبینی من هستند؛ اما تأثیرگذارترینشان پیام صفحه سوم کتاب 60 درجه بود. «پیام من آب میآورم تو آنقدر بنوش که سیراب شوی؛ اما نه زیر آب. من بلندم به بلندای قلههایی که نتوان تسخیر نمود؛ اما تو بر بام من مسلح بیا تا عظمت را ببینی. من میرویانم، آنقدر که زمین و آسمان را ظلمت فراگیرد؛ اما تو از میان سبزهها نور را بیاب و بر بال آن بنشین و بهسوی من پرواز کن تا آنچه به باورت نمیگنجد ببینی. تو میتوانی همه آنچه هست با نیروی عقل خویش تبدیل به بهترین کنی و بهسوی نقطهای بیایی که آغاز نمودی».
این پیام به من یادآور شد که از نعمتهای خداوند درست استفاده کنم و اینکه اضداد؛ یعنی دو نیروی خیر و شر همیشه هستند. با توجه به قدرت اختیاری که به من تفویض شده؛ باید یاد بگیرم مسیر و الگوی درست را انتخاب کنم و لحظه مرگ که سر نقطه اول میروم، مختصات آن نقطه همان است؛ اما من باید کلی آموزش بگیرم، تغییر و ارتقاء یابم، فلز وجودیم را عوض کرده و به انسان تأثیرگذار و بهتری تبدیل شده باشم.
شما سالها در جایگاه راهنمایی عاشقانه خدمت کردهاید، اکنونکه تجلیل شدهاید چه پیامی برای رهجوهایتان بهخصوص سفر اولیهای کنگره دارید؟
یک پیام برای سفر اولیها، عزیزانم امروز که من تجلیل شدهام، تمام این افتخار را مدیون تکتک شما هستم. راه ما باهم ساخته میشود. سفر اول سخت است؛ اما شما قویتر از سختیها هستید. ادامه دهید، آیندهای را که میخواهید همینجا در حال شکلگیری است. اما پیامم برای سفر دومیها، اکنون شما در جایگاهی هستند که میتوانید الگو باشید. مسیر شما فقط ادامهٔ درمان نیست؛ بلکه مسئولیت و رسالت است. از شما میخواهم همانطور که راه را شناختهاید، چراغی برای سفر اولیها و نشانهای از آرامش، ثبات و دانایی باشید.
همانطور که میدانید در ترسیم درخت کنگره آقای مهندس در جایگاه ریشه این درخت قرار دارند، نظر شما در این خصوص چیست؟
بنیان؛ یعنی اصل، پایه و ستون. بنیان در کنگره۶۰ به کسی گفته میشود که نقشهٔ راه، جهانبینی، ساختار و اصول بنیادین را خلق کرده و هویت سیستم بر اساس او شکل گرفته است. آقای مهندس فقط یک شروعکننده نبود؛ بلکه پایهگذار تفکر، روش درمان DST، جهانبینی و ساختار کل مجموعه است. درواقع شخصیت و نگاه ایشان خودِ بنیان است؛ یعنی پایهای که مجموعه روی آن ایستاده است.
«من آب میآورم تو آنقدر بنوش که سیراب شوی؛ اما نه زیر آب. من بلندم به بلندای قلههایی که نتوان تسخیر نمود؛ اما تو بر بام من مسلح بیا تا عظمت را ببینی» برداشت شما از این پیام چیست؟
این پیام دربارهٔ خودسازی، مسئولیتپذیری و رشد شخصی است. یک مربی، یک سیستم و حتی خداوند میتواند امکانات، رشد و آب حیات را به تو دهد؛ اما مسئولیت نهایی موفقیت با خودت است. تو باید سلاح دانش، اراده، عقل، ایمان، تعهد و تلاش را به دست بگیری که تنها در این صورت عظمت واقعیات آشکار میشود.
اولین کتابی که توسط آقای مهندس از تجربه سفر و درمانشان به نگارش درآمده و در اختیار اعضاء کنگره۶۰ قرار گرفته، کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر است. مطالعه این کتاب تا چه اندازه باعث ایجاد انگیزه در ادامه مسیر شما و مسافرتان و ایمان به رسیدن به درمان در کنگره شد؟
یادم میآید اولین بار که این کتاب را دست گرفتم، خواندم و خواندم و خواندم. دلم میخواست یک جلسهای تمامش کنم؛ چون گویی آقای مهندس زندگی من را میگفت و در خانه ما بود. ایشان بهقدری دنیای اعتیاد را خوب شکافتند و نقاط تاریک این بیماری را در این کتاب روشن کردند که درآن موقع که بایستی دخترم را کلاس ورزشی میبردم، کتاب را با روزنامه جلد کردم که کسی متوجه نشود من چه کتابی میخوانم. میترسیدم بفهمند فرزندم مصرفکننده است. دنیایی از ترس و نگرانی داشتم و کتاب را بردم در گوشهای از سالن ورزشی نشستم و تمامش کردم. هرچند بعضی جاهای کتاب برایم سنگین بود و متوجه نشدم؛ ولی آگاهی زیادی کسب کردم.
با توجه به اینکه ما در کنگره طی سفر چهارده وادی را پشت سر میگذاریم و آموزش میبینیم کدامیک از این وادیها برای شما تأثیرگذار بوده است؟
وادی چهاردهم؛ یعنی وادی عشق. پس از شنیدن 12 سیدی وادی چهاردهم نگرش من به انسانها، به مسافرم، به گیاهان و جانوران به زمین، به کوهها، به دوستان و دشمنانم، به خیرخواهان و بدخواهانم، بهکل آسمان، به زمین و مخلوقین الهی دید دیگری شد.
با توجه به هفته بنیان و تولد آقای مهندس درصورتیکه بابت حال خوش و آرامش این روزهایتان بخواهید پیامی برای آقای مهندس داشته باشید آن پیام چیست؟
استاد عزیزم به بهانه درمان اعتیاد وارد کنگره شدم؛ ولی زندگی من و خانوادهام و نگرش ما را عوض کردید و آرامش و محبت را به ما هدیه دادید. شاکر خداوندم که در عصری زندگی میکنم که با شما آشنا شدم. استادم تا همیشه و در هر بعدی مدیون شما هستم و خواهم بود.
طراح سؤال و مصاحبهکننده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زری (لژیون نهم)
عکاس: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر شادی
ویرایش: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر محترم (لژیون چهاردهم) نگهبان سایت
ارسال: همسفر نصیبه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
165