دومین جلسه از دوره هجدهم سری کارگاه های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی هاتف با نگهبانی مسافر منوچهر و استادی راهنما مسافر رضا و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه " بنیان کنگره 60 " روز پنجشنبه 20 آذر ماه 1404 ساعت 16:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اجازه داد امروز در جمع شما عزیزان باشم از ایجنت محترم، لژیون مرزبانی و نگهبان گرامی سپاسگزارم به خاطر دعوتشون.
در خصوص دستور جلسه بنیان کنگره ۶۰ باید عرض کنم که این دستور جلسه خیلی مهم است و اگر نکاتی را میگویم، به این خاطر نیست که بگویید ما چه کارهایی انجام دادهایم یا ندادیم، همانطور که جناب مهندس میفرمایند در کنگره ۶۰ همه افراد حسابشان با یکدیگر صفر است و هیچ شخصی هیچگونه منتی بر سر دیگری ندارد، چون در کنگره ۶۰ هر شخصی هر کاری که انجام میدهد برای خودش است، برای دل خودش است و پاداشش را هم خودش دریافت مینماید، مرزبان و حتی شخص جناب مهندس هم هر کاری میکنند برای خودشان است و حسابی با هیچ کسی ندارد.
اما چرا این دستور جلسات را عنوان میکنیم؟ به این خاطر است که همه ما انسانها هر چیزی را که به راحتی به دست بیاوریم قدرش را نمیدانیم و برایمان ارزش زیادی ندارد، تلاشی برای حفظ و نگهداریش انجام نمیدهیم و این صحبتهایی که من انجام میدهم به این دلیل است که ما قدر این صندلیهایی که برای ما گذاشته شده است را بدانیم.
همان گونه که من روزی قیمت خودم را نمیدانستم، رفتم و با یک نخ سیگار خودم را خراب کردم چون قیمت خودم را نمیدانستم، رفتم با یک پیک الکل خودم را خراب کردم، چون نمیدانستم چقدر در سیستم هستی ارزشمندم و چقدر آفرینش برای من هزینه کرده است، رفتم سراغ مواد مخدر و اگر من قیمت خودم را میدانستم خیلی کارها را انجام نمیدادم. جناب مهندس در زمانی کنگره را بنا نهادند که مصرف کننده بودن، جرم بود و قدیمیها بهتر میدانند نظر بگیری بوده، سر چهارراهها به هر کس مشکوک میشدند، از او تست میگرفتند و اگر تستش مثبت بود او را دادگاهی میکردند، جناب مهندس در آن زمان با این همه سختی میخواستند بگویند که من یک روشی را پیدا کردم، و تنها راه درمان بیماری اعتیاد استفاده از تریاک است، تریاکی که در آن زمان جرم بوده است.
میخواهم بگویم که بدانید چقدر کار جناب مهندس در آن زمان سخت بوده است که میخواستند به تنهایی مجوز این کار را بگیرند، که با داروی تریاک اعتیاد را درمان کنند.
ما تمام مجوزها را در تهران داشتیم ولی وقتی میخواستیم در اصفهان شعبه تاسیس کنیم نمیشد و بهزیستی قبول نمیکرد و میگفت مانند این است که شما در تهران گواهینامه گرفتهاید و در اصفهان میخواهید رانندگی کنید و خیلی از اشخاص پیشکسوت با از خود گذشتگی خود و تحمل سختیهای فراوان توانستند کنگره ۶۰ را در اصفهان راه اندازی کنند، آن زمان من و آقای علیزاده و آقای فنایی جز اولین نفراتی بودیم که در بهزیستی اصفهان درمان خود را آغاز کردیم ولی ما اصلاً باوری نداشتیم، اصلاً درمان را قبول نمیکردیم ولی در حال حاضر شما همه سندها و نمونهها جلوی چشمتان است و بچه محلهایتان را میبینید که توسط کنگره ۶۰ درمان شدهاند، ولی آن زمان ما اصلاً باور نمیکردیم که میشود اعتیاد را کنترل و درمان کرد، نمیشود سر ساعت مصرف کرد ولی در حال حاضر هیچ کدام از این مشکلات وجود ندارد، ما همه به کنگره ۶۰ مدیون هستیم.
آقای سلامی میگویند کنگره ۶۰ مانند دو امدادی است، تحویل بعدی میدهند، بله ولی اگر این وسط یک نفر هم خیانت کرد، سزایش را میبیند. برای تک تک این صندلی ها و این آجرهایی که الان ما اینجا راحت نشسته ایم چه مادرهایی که به امید اینکه فرزندشان خوب شود طلاها و هرچه داشتند را دادند و ما توانستیم این شعبهها را در اصفهان راه اندازی کنیم، پس ما باید قدر اینها را بدانیم و این دستور جلسات به این خاطر است که ما بدانیم که زمانی که میگوییم حرکت کنگره الهی هست، اینها را درک نماییم چون واقعاً الهی است و این را شما باید بدانید چون نفر بعدی که کلید کنگره به دستش میآید، شما هستید، ایجنت عوض میشود، مرزبان عوض میشود، نگهبان عوض میشود و اینها را شما باید بدانید، که این کلیدی که تحویلتان میشود به راحتی به دست نیامده است و چه سختیها و زحمتهایی برایش کشیده شده است و قدردانشان باشید، قدر این صندلیها و قدر این آسایش و راحتی را داشته باشیم و تلاش بکنیم تا درمان شویم و بدانیم که هیچ چیز ابدی نیست.

تایپ و عکس : مسافر مجید
ویرایش و ارسال: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
789