English Version
This Site Is Available In English

ن هر روز در ذهن و افکار خودم با خودم معرکه گیری میکنم

ن هر روز در ذهن و افکار خودم با خودم معرکه گیری میکنم

چهارمین جلسه از دوره پنجاه و هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی چالوس، استادی مسافر صائب، نگهبانی مسافر ابوطالب و دبیری مسافر حاتم با دستور جلسه «یادگیری و معرکه گیری» سه‌شنبه چهارم آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

 

خلاصه سخنان استاد:

 

تشکر میکنم از آقا اسحاق که این توفیق خدمت کردن در این جایگاه را به من دادند که امروز در این جایگاه بنشینم و آموزش بگیرم. کمی برایم سخت است که در حضور بزرگان و عزیزانی که از لحاظ جهان بینی خیلی از من بالا ترهستند و من از آن ها آموزش گرفتم صحبت کنم بنابراین اگر کم و کاستی بود ببخشید.
در مورد رابطه یادگیری و معرکه گیری میخواستم بگویم که معرکه گیری فقط این نیست که چهارنفر بنشینند یک جا و در مورد چیزی صحبت و جر و بحث کنند و هریک  بخواهد خودش را توجیه کند.
دلیل این دستور جلسه هایی که استاد دژاکام می گذارند و سه جلسه در هفته هم تکرار میشود باید خیلی مهم باشد  باید رویش فکر کرد که چرا این دستور جلسه گذاشته شده و چرا سه بار تکرار میشود؟
اگر بخواهم خودم را بگویم  من هر روز در ذهن و افکار خودم با خودم معرکه گیری میکنم  که این کار را بکنم یا نکنم  ما همه احتمالا همین کار را بار ها انجام میدهیم، همین حالا که اینجا نشستم افکارم هزار جای دیگر است.
استاد دژاکام به معرکه گیری اشاره کردند که ما روی افکارمان تمرکز کنیم و بتوانیم افکارمان را درست کنیم  معرکه گیری از وجود خود ما شروع میشود اول باید خودمان را اصلاح کنیم تا بعدا بتوانیم به دیگران درمورد معرکه گیری صحبت کنیم و  آموزش بدهیم .
من دو همکار دارم که بشدت درگیر اعتیادند و بشدت سیگار میکشند جلوی من هم مواد می خورند. چون اگر این کار را نکنند نمیتوانند کار کنند . من هم چیزی نمی گفتم بهشان و کاری هم نداشتم، آنها می دانستند که من به کنگره 60 آمدم و درمان شدم چون سالها درگیر بودم و دقیقا مرا می شناسند آنها نپرسیدند و من هم در مورد این مسائل از آنها چیزی نمیپرسم چون اینجا یاد گرفتم که سکوت کنم و کاری نداشته باشم.
امروز که بحث معرکه گیری بود  چون من خودم بشدت آدم معرکه گیری بودم و اصلا گردن نمیگرفتم و اگر کسی چیزی میگفت تا آن را توجیه نمی کردم  بیخیال نمیشدم میگفتم من از همه بهترم جهان بینی ام هم ازهمه بالاتره و... توجیه میکردم . امروز به آن دوستم گفتم چرا این کار را میکنی؟ دیدم شروع کرد و تازه هم  مصرف کرده ه بود. میزان بود و ول کن ماجرا نبود من تنهایی کاری که کردم این بود از آن جمع فاصله گرفتم.

 

تایپ: مسافر فرامرز
تنظیم و ارسال: مسافر رحیم
مسافران نمایندگی چالوس
.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .