English Version
This Site Is Available In English

بنیان در کنگره 60

بنیان در کنگره 60

یازدهمین جلسه از دوره یازدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی  خیام نیشابوری در روزهای پنج شنبه با استادی مسافر راهنما محمود و نگهبانی مسافرمجید و دبیری مسافرمحمد  با دستورجلسه هفته بنیان در کنگره 60 در تاریخ 20  آذر ماه 1404 رأس ساعت  17 آغاز به کارکرد.


خلاصه سخنان استاد:
سلام عرض می‌کنم خدمت یکایک شما دوستان و همسفران عزیزمحمود هستم، یک مسافر. خداوند متعال را شاکرم که یک روز دیگر توفیق خدمت در جایگاه استادی را به من عطا فرمود تا هم خدمت کنم و هم از شما عزیزان بیاموزم.
تشکر می‌کنم از نگهبان محترم جلسه، در خصوص هفتهٔ بنیان کنگرهٔ ۶۰ عرض کنم که سخنان ارزشمندی از بزرگان کنگره، دیده‌بانان محترم و بنیان‌گذار کنگرهٔ ۶۰، آقای مهندس دژاکام و جهان‌بین محترم آقای امین دژاکام شنیدیم دربارهٔ چگونگی شکل‌گیری این مجموعهٔ عظیم.
در سال ۱۳۷۶ آقای مهندس به درمان رسیدند. پس از رسیدن به درمان، دیگر صرفاً به زندگی شخصی، کار و خانوادهٔ خود نپرداختند. بذری در قلب ایشان کاشته شده بود که نمی‌خواستند فقط خودشان رها شوند؛ می‌خواستند این رهایی را به دیگران نیز منتقل کنند.
سی‌دی بنیان را گوش می‌دادم؛ ابتدا استاد امین صحبت فرمودند و سپس خود آقای مهندس. بسیار جالب بود: در سال ۱۳۷۶ تنها پنج نفر عضو لژیون کنگره بودند. جلسات در کوچهٔ مهدی‌زاده تهران، در یک اتاق سه در چهار متری که ستاد مبارزه با مواد مخدر در اختیارشان قرار داده بود، برگزار می‌شد و آن هم فقط هفته‌ای دو یا سه ساعت، نه به‌صورت تمام‌وقت.
آقای مهندس می‌فرمودند وضعیت بسیار دشواری بود؛ زمینه اصلاً آماده نبود. تصور کنید بخواهید در دل طوفان خانه‌ای بسازید در حالی که هیچ شرایطی مهیا نیست.
از یک سو روش درمان DST بود؛ باید اعلام می‌کردیم کسانی که می‌خواهند درمان شوند، باید یک سال با تریاک درمان شوند. این در زمانی بود که نیروی انتظامی طرح‌های جمع‌آوری معتادان را اجرا می‌کرد، معتاد را مجرم می‌دانستند و همکاری بسیار سخت بود. اگر روش ترک کامل (سقوط آزاد) یا روش‌های دیگر بود، شاید همکاری می‌کردند، اما دادن تریاک در آن شرایط فوق‌العاده دشوار بود؛ آن هم در جایی که نه ملک شخصی داشتیم، نه مکان مناسب، نه بودجه.
آقای مهندس می‌فرمودند حتی برای پختن آش برای شش نفر پول نداشتیم. خودشان پیاده می‌آمدند تا کرایهٔ تاکسی ندهند. وضعیت مالی واقعاً وخیم بود. ما امروز باورش برایمان سخت است، اما این واقعیتی است که بزرگان تعریف می‌کنند.
آقای مهندس در قوانین کنگره می‌فرمایند: «کنگرهٔ ۶۰ و این ساختار را نیروهای الهی راه می‌برند؛ چیزی که مشعلش از آن بالا روشن شده باشد، هیچ قدرتی نمی‌تواند جلویش را بگیرد.»
در ادامه، چون دو هفتهٔ اخیر ممکن است برخی عزیزان درگیر موضوع شربت OT شده باشند، مختصری در این مورد توضیح خواهم داد و سپس به شکل‌گیری کنگرهٔ ۶۰ در نیشابور می‌پردازم.
در سال ۱۳۹۴، شخصی به نام آقای امیر هوشنگ سوقندی ، از تهران بلند شد و به نیشابور آمد. همان بذری که ابتدا در دل آقای مهندس کاشته شده بود، به مرور در دل بسیاری از انسان‌های دیگر نیز کاشته شد؛ بذری که جنسش محبت است، عشق است، خدمت است، روشنایی و آگاهی است. وقتی این بذر در دل انسان رشد کند، دیگر نمی‌توان به‌راحتی از آن گذشت.
آقای امیر هوشنگ نیز از کسانی بود که دلش می‌خواست علم و دانش کنگرهٔ ۶۰ در شهر نیشابور نیز جاری شود. آمدند و با همراهی عزیزانی چون آقای اسماعیلی و آقای نقیب‌زاده کار را شروع کردند.
ما آن زمان در سبزوار بودیم و از هیچ چیز خبر نداشتیم. در تلویزیون دیده بودیم و گفتیم برویم درمان کنیم و بعد به کار و زندگی‌مان برسیم؛ همان تصوری که همه در ابتدا دارند.
جلسات ابتدا در پارک آغاز شد؛ امکانات تقریباً صفر بود؛ فقط دو حصیر و یک کتری پلاستیکی برای دم کردن چای. سفر دومی ها تمام تلاششون رو می کردن تا ماها حالمون خوب بشه ما که از هیچ خبردار نبودیم ما که هیچی برامون مهم نبود فقط اومده بودیم اعتیاد برامون مهم بود که درمان بشیم اومدند و این کار رو شروع کردند و و اونجا هم شربت تریاکی در کار نبود کلنیکی هم در کار نبود سال نود و چهار اسمش هم نبود و به ما گفتن یه عدد ترازو تهیه کنید از این سه صفرها خودتون بروید تریاک رو بگیرید درست کنید اون مقداری که ما بهتون می گوییم سفر کنید ما هر کاری که اونا گفتند ما اجرا کردیم در ادامه خب خیلی قشنگ شد و به درمان رسیدیم. از همه شما ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.

دیتا:مسافر مسلم(لژیون نهم)
ضبط صدا:مسافر علیرضا(لژیون هشتم)
عکاس: مسافر هادی ( لژیون چهارم)
تایپ: مسافر حسین ( لژیون سوم )
بارگذاری: گروه خبری و سایت شعبه خیام نیشابوری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .