چهاردهمین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60، نمایندگی رضا مشهد، به استادی راهنمایی محترم مسافر حمید نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه بنیان کنگره 60 در روز پنج شنبه مورخ 20 آذرماه 1404 راس ساعت 17 آغاز به کار کرد.
.jpg)
سخنان استاد:
سلام دوستان، حمید هستم، یک مسافر.
در ابتدا احساس قلبی خودم را بیان میکنم؛ بسیار خوشحالم که این توفیق نصیبم شد و این سعادت قسمت من شد تا در این جایگاه قرار بگیرم، خدمت کنم و آموزش بگیرم. واقعاً دلم برای تکتک اعضای نمایندگی رضا تنگ شده بود. تشکر میکنم از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و راهنمای محترم لژیون یک، آقای حسینی، که این سعادت و فرصت را به بنده دادند تا خدمت کنم.
وقتی از بالا نگاه میکردم، چهرههای مسافرهای جدید، مسافرهایی که در پایان سفرشان بودند و رها شدهاند و اکنون خدمتگزار هستند، و همچنین مسافرهایی که رفته بودند و دوباره بازگشتهاند را میدیدم. این موضوع نشان از پویایی، رشد، حس و انرژیای دارد که در نمایندگی رضا برقرار است. امیدوارم روزبهروز قویتر و مستحکمتر شود و این حال خوش و این لذت در زندگی جاری باشد.
چه روزی، چه جلسهای و چه موضوعی پر اهمیتتر و باشکوهتر از جشن هفته بنیان؛ جشنی که بیست و هشت سال پیش، خدا نگهدارشان باشد، آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم شان پای این کار ایستادند، تمام تلاششان را انجام دادند و سختیها را به جان خریدند. پس از بارها تجربه ترکهای متعدد، ناامید نشدند و دست از تلاش، تحقیق و جستوجو برنداشتند تا اینکه در پانزدهم آذر سال ۱۳۷۶، بالاخره این اتفاق افتاد و این کشف بزرگ به نتیجه رسید.
درمان اعتیاد به معنای واقعی کلمه اتفاق افتاد و یک نفر توانست پس از سختیهای متعدد، دشواریهای زیاد، مشقات فراوان و از دست دادن بسیاری از چیزها، چه مادی و چه معنوی، در نهایت با نیروی سهمگین، قدرتمند و قوی تاریکی و اعتیاد مقابله کند و راهحل واقعی درمان صورتمسئله اعتیاد را کشف نماید. این موضوع از بزرگترین کشفهای قرن اخیر است و کنگره ۶۰ دستاوردهای دیگری مانند متد DST، درمان نیکوتین، درمان کرونا با دی سپ، درمان بیماریهای لاعلاج و بسیاری موارد دیگر را نیز به همراه داشته که همه آنها از دل همان متد DST و راهحل قطعی درمان اعتیاد به وجود آمده است.
این جشن بزرگ و این هفته گرانقدر را در رأس به آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان، به دیدهبان محترم و به تکتک اعضای خانواده بزرگ کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم.
قسمت دوم دستور جلسه، پیامی که برای منِ مسافر دارد، این است که من هم میتوانم بنیانی باشم؛ بنیانی برای پایان این گرفتاریها، بنیانی برای غلبه بر تاریکیها و مشکلاتی که با آنها دستبهگریبان هستم، و بنیانی برای تغییراتی که در پیام نگهبان از آنها یاد میشود؛ سفر از قهر به مهر، از تاریکی به روشنایی و از نفرت بهسوی عشق. سلاح ما در این مبارزه و در این جنگ، همان عشق و محبت است؛ عشقی که ابتدا باید به خودمان داشته باشیم، سپس به خانوادهمان و بعد به جامعهمان. اساس کار هستی بر مبنای عشق است، اساس کنگره بر مبنای عشق است و اساس سازندگی، آباد کردن و ساختن نیز بر پایه عشق است.
در تمام سالهایی که در قهر، نفرت، قضاوت، منیت و شرک بودیم، هیچ چیز جز آشفتگی و تاریکی نصیبمان نشد و جرقه این حرکت آن است که بتوانیم بر تاریکی غلبه کنیم. اساس آن بر مبنای عشق و محبت است و بنیانش بر پایه عشق قرار دارد. اگر وادیها را نگاه کنیم، ترتیب آنها از تفکر آغاز میشود و در نهایت به عشق و محبت ختم میگردد. مسیر همین است و صراط مستقیم همین است. اگر بتوانیم این بذر را در زندگیمان بکاریم و این مسیر را برای خودمان هموار کنیم، نامش صراط مستقیم است، هرچند سختترین، پُرپیچوخمترین و دشوارترین مسیری است که انسان باید طی کند.
توشه راه، آموزش است؛ کسب دانایی و فراگیری قوانین. تمام اینها باز آن ضلع جهانبینی درمان اعتیاد را نشان میدهد. ساختار بهگونهای چیده شده است که تمام منابع، آموزشها، متون و نوشتارها، و کتاب ۶۰ درجه بهعنوان یک دایرةالمعارف قوی و مستحکم، مانند کوهی پشتوانه سفر مسافر است. وادیها همچون ستونها و پایههای پلی هستند که انسانها را از جهنمی که به آن گرفتار شدهاند، به سمت بهشت هدایت میکند. اگر این قوانین را بهخوبی و بهصورت جامع فرا بگیریم، کاربردی کنیم و تأثیری را که برای منِ مسافر دارد، بهطور کامل درک، جذب و اجرا کنیم، مسیر برایمان هموار خواهد شد.
لازمه این مسیر، صبر و استقامت است تا بتوانیم به آرامش برسیم، سفر خوبی داشته باشیم، با مشکلات روبهرو شویم و فراز و نشیبهایی را که در مسیر پیش میآید، حل کنیم و با آنها کنار بیاییم. جلوتر از ما همیشه الگو و جلودار وجود دارد؛ از خود آقای مهندس که ایستادند و این هفته بیستوهشتمین سالگرد رهاییشان است و ۲۶ سال از تأسیس کنگره ۶۰ میگذرد. میبینیم که کنگره روزبهروز قویتر و مستحکمتر میشود، شعبه اضافه میکند، نمایندگیها گستردهتر میشوند و مسافران و همسفران بیشتری در این سیستم عضو میگردند.
سفر اولیها سفر خود را انجام میدهند و سفر دومیها که عاشق خدمت هستند، میمانند، صبر میکنند و در جایگاههای مختلف خدمت میکنند و با شور و شوق حرکت میکنند. پیام این هفته برای منِ مسافر این بود که نقطهای بگذارم در پایان همه ناامیدیها، ترسها، منیتها و مثلث جهالت، و از تاریکیهایی که در آن هستم عبور کنم.
مثلث دانایی را برای خودم تعریف کنم، آموزش بگیرم، تفکر کنم و تجربه بهدست آورم؛ وادی به وادی سفر کنم، یاد بگیرم و به معنای واقعی کلمه سفر کنم و از این فراز و نشیبها عبور نمایم. از این جاده یخزده که هر لحظه ممکن است یک پیچ اشتباه، یک سرعت اشتباه یا یک بوق اشتباه، کل سفرم را به باد بدهد، عبور کنم.
شخص اول و نفر اول بنیان در این سفر، خودم هستم. کنگره همیشه میگوید کنگره هدف نیست، بلکه وسیلهای است برای رسیدن به هدف. با تمام توان بتوانم از این راهنماییها، این مسیر، این علائم و این وادیها پیامشان را دریافت و استفاده کنم و بنیانی باشم برای تغییر درون خودم، در زندگی و در جامعه، و حرکت از تاریکی به روشنایی و از قهر به مهر را به انجام برسانم. امیدوارم همه ما پیام این هفته و آموزش این هفته را درک کنیم و بهنحو احسن از آن عبور کنیم. موفق باشیم.
خیلی ممنونم که با سکوت زیبایتان به صحبتهای من گوش کردید.
.jpg)
تایپ: مسافر احمد لژیون چهارم
ویرایش: مسافر احمد لژیون چهارم
عکاس: محمد لژیون پنجم
ارسال خبر: محمد لژیون پانزدهم
تایید خبر: محمد لژیون پانزدهم
مرزبان خبری: مسافر مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
130