جلسه لژیون نوزدهم به استادی راهنمای محترم مسافر محسن با دستور جلسه: "نظم و انظباط" در روز سهشنبه 18 آذر ماه 1404 رأس ساعت 19 آغاز بهکار نمود.
استاد:
اگر دیر به ایستگاه برسیم، اتوبوس را نخواهیم دید.
برای نتیجه گرفتن در این مسیر گسترده، باید صبر و حوصله کافی داشته باشیم؛ مثل کشاورزی که زمین را آماده میکند، بذر میکارد و تا زمان برداشت، مراقب آفتاب سوزان و حشرات است. اما در زمان کشت بسیار باید مراقب و هوشیار باشیم.
کنگره ۶۰ همان بستر امنی است که سراسر آن پر از علم و آگاهی است. این ما هستیم که مشخص میکنیم چهقدر خواسته داریم. بذری که در تاریکی خاک سپرده شده، روزی جوانه خواهد زد و شکوفا میشود. این خواسته، سبز شدن، رشد و آزادی دارد. مثل رهجویی که خواسته دارد و در مقابل مشکلات، به خود میگوید: «هر مشکلی هم پیش بیاید، من باید در این بستر رشد کنم.» اگر مشکل در این بستر حل شود، بقیه مشکلات نیز به راحتی حل خواهند شد؛ اما اگر خارج از این بستر باشد، نه تنها حل نمیشود، بلکه بر روی گرههای قبلی گره خواهد خورد.

رهجویی که با یک حرف یا یک جمله قهر میکند، خواسته درست و پایدار ندارد. در بهار، درختان بسیار شکوفه میزنند، اما بادهایی که میوزند، باعث میشوند تعداد محدودی از آن شکوفهها باقی بمانند و تبدیل به میوه شوند. سختیها، گرد و خاک، بارانهای شدید و بادها باعث میشوند میوهای با کیفیت به بار آید.
این مثل سفر اولیهاست که باید رشد کنند و به مرحله درمان و رهایی برسند. هدف ما رهایی از دام اعتیاد است؛ مسیر و مقصد درست است و ما باید تمام هوشیاری و مشکلات را پشت سر بگذاریم. حتی داشتههایمان را هم باید پشت در بگذاریم.
تنها چیزی که به ما کمک میکند، ایمان به کلام راهنما، ایمان به مسیر درمان و فرمانبرداری است. ما برای درمان در کنگره آمدهایم و درمان هم توام با درد است و تا درد حاصل نشود فهم در ما ایجاد نمیشود؛ زیرا درد شکافنده فهم است.
میتوانیم نظم را وارد زندگی کنیم و باید برای دریافت نظم، آموزش بگیریم تا بتوانیم زندگیمان را به خوبی ادامه دهیم.
برخی افراد بهانههای زیادی برای سیدی ننوشتن دارند اما در مقابل آنها، برخی هم بدون دست، دست به قلم گرفتن و نوشتن را آغاز میکنند. همه اینها به خواسته ما و میزان فهم ما برمیگردد.
اگر پیامی به ما میرسد، جز بیداری و هوشیاری برای ما مفهومی نخواهد داشت. با اندکی تفکر، متوجه میشویم که در کجای مسیر قرار داریم. ناسپاس نباشیم؛ ما به کنگره ۶۰ خیلی بدهکار هستیم. تنها برای کنار گذاشتن مواد به کنگره پای نگذاریم؛ کنگره فراتر از اینهاست. تنها با آموزش و پالایش حسمان میتوانیم کنترل کنیم که چرا آمدیم و چه اهدافی داشتیم. آیا فقط برای درمان قدم در مسیر گذاشتهایم؟ یا به دنبال چیزهای فراتر هستیم؟ و اینها باز هم برمیگردد به خواسته درونی خودمان.

تایپ: مسافر محمد لژیون دوم
تنظیم و ارسال: مسافر رضا لژیون یازدهم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
99