پنجمین جلسه از دور پنجم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی بروجن با استادی راهنمای تازه واردین محترم مسافر کمال، نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر یدالله با دستور جلسه «هفته بنیان» روز سهشنبه 18 آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ برگزار گردید.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان کمال هستم یک مسافر.

در ابتدا خداوند را شاکر هستم که به بنده لیاقت داد در شعبه بروجن در خدمت شما عزیزان باشم. و جا دارد تشکر کنم از آقا محمد ایجنت محترم، نگهبان و مرزبانان که این فرصت را به بنده دادند تا بتوانم آموزش بگیرم.
دستور جلسه بنیان کنگره ۶۰ میباشد. هفته قبل خدمت جناب مهندس بودم،ایشان به گونهای صحبت میکنند که صحبتهایشان برای همیشه در ذهن انسان ماندگار میشود. جناب مهندس ۲۸سال قبل در دل تمام تاریکی ها وارد شد و فرمود: اعتیاد یک بیماری است و درمان میشود و نیز درمان آن با خود تریاک صورت میگیرد. خیلی شجاعت میخواست که این کار را انجام دهند ولی چون به آن چیزی که میگفتند اعتقاد داشتند و میدانستند که سرانجام آن موفقیت میباشد، با تمام رنج و سختی ها شروع کردند. خودشان در روز چهارشنبه در مورد آن سنگ اندازیهایی که جلوی راه می کردند، فرمودند: خیلی سنگها بر سر راه انداختند مخصوصا دلال ها و مافیای قرص و مواد که از این راه داشتند پول در می آوردند، کیلینیک ها، عطار های داروهای گیاهی، ابولفضل درمانی ها و خیلی ها که داشتند از این راه پول جمع میکردند، همگیشان سر راه ما سنگ اندازی کردند. ولی چون ایشان به این راه ایمان داشتند، ادامه دادند و خدا را شکر اکنون شاهد این هستیم که کنگره ۶۰ در سراسر ایران شعبه دارد. جناب مهندس بارها فرمودند: اوایل کار که شروع کردند یک مدت در پارک بودند، یک مدت در خیابان انقلاب بودند و از آنجا نیز جوابشان کردند، بعد آمدند در پیاده رو لژیون تشکیل دادند، وخیلی سختی ها کشیدند تا توانستند روش DSD و درمان اعتیاد را در این جامعه به ثبت برسانند. حالا اگر همین روش از خارج از کشور آمده بود، همان اول از آن استقبال میکردند، ولی چون یک شخص از داخل ایران میخواست این کار را انجام دهد زیاد استقبال نکردند. ولی جناب مهندس ادامه دادند و پس از آزمایش ها و راست آزماییهایی که شد، کم کم کنگره ۶۰ را قبول کردند و می بینیم الان سراسر ایران شعبه تاسیس شده است. در بعضی شهرهای بزرگ چندین شعبه، در چهار محال و بختیاری ۴ شعبه، در اصفهان نزدیک به ۱۵ شعبه و در هر شهری حد اقل یک شعبه ازکنگره۶۰ میباشد. تمام دنیا از جناب مهندس درخواست دارند که در کنفرانس ها شرکت کنند و راجع به درمان DSD صحبت کنند. پس از روش DSD که درمان اعتیاد انجام شد، ایشان روی درمان سرطان تحقیق می کنند، و مطمئناً در سال های آینده از جناب مهندس به عنوان یک اسطوره یاد می شود. خود بنده خیلی جاها برای درمان رفتم ولی نشد، چون راه و روش درستی نبود، آمدم کنگره و به راحتی درمان شدم. این بستر با زحمت فراهم شده است و ما به همین خاطر هر سال ۱۵ آذر تولد جناب مهندس را جشن می گیریم که خود ایشان می فرمایند: تولد تک تک ما بچه های کنگره است. چه تازه واردانی که تازه می آیند، تا شخصی که دارد خدمت میکند، یادمان بیاید کسانی که روز اول آمدند شروع کردند چه زحماتی کشیدند. من تبریک عرض می کنم این هفته را خدمت جناب مهندس و خانواده گرامیشان، خدمت آقای دکتر امین، خانم آنی بزرگ، خانم آنی کماندار و خانم شانی به خاطر زحمات زیادی که در کنار مهندس کشیدند. انشا الله خداوند طول عمر به ایشان بدهد تا ما بتوانیم زیر سایه ایشان آموزش بگیریم.
درمورد لژیون بروجن بگویم. اصلا قرار نبود لژیون بروجن شروع شود. بچه های لردگان داشتند تلاش میکردند که یک شعبه در لردگان تاسیس کنند و بیشتر کارهای آن را هم انجام داده بودند ولی بستر، بستر درستی نبود، چون برای تاسیس یک شعبه اول باید بستر فراهم باشد. نیرو داشته باشد. ولی زمین و مبلغی که باید داخل سبد باشد، لردگان نداشت. آقا کامران وقتی دیدند همه چیز فراهم است سریع بروجن را معرفی کرد چون نیروی بروجن آماده بود، بچه های بروجن آماده بودند. سبدشان آماده بود. مخصوصا بچههای بلداجی نیروهای خوبی آماده کرده بودند. راهنما، مرزبان و همه چیز اکثراً محیا بود. بنده هم چون با آقا محمد ایجنت محترم زمانی مرزبان و هم خدمتی بودیم من از ایشان خواهش کردم که برای راه اندازی شعبه بروجن در کنارشان باشم، وخیلی از بچه های شهرکرد خواستند درکنار آقا محمد باشند،چون ایشان در شهرکرد که ایجنت بودند کارنامه درخشانی از خود به جای گذاشته بودند. آمدیم و شروع کردیم. روزهای اول خیلی از بچهها کمک ما کردند و بستری که فراهم بود فرمانده خیلی خوبی داشت و نیروهایی که در کنارشان بودند نیروهای کار کشته و کار بلدی بودند. خیلی سختی ها هم بر سر راه آمد ولی بنده سختی ها را ندیدم چون آقا محمد ایجنت محترم تمام سختی ها را به جان خرید . و از همان روز اول بعد از اتمام لژیون ما رفتیم و یک ساختمان دیدیم. یعنی از همان روز اول آقا محمد به دنبال یک سقف و جایگاه بودند و زمانش که رسید این ساختمان خودش پیدا شد و خدا را شکر الان که میبینیم چند راهنما، دو دوره مرزبانی، ایجنت، نگهبان و همه چیز مهیا است. ولی این مهیا شدن به همین سادگی نبود. خیلی افراد زحمت کشیدند تا این بستر مهیا شد. آقا کامران و خانم مرجان که اول در شهرکرد با آن سختی ها آن بنا را گذاشتند و چندین بار رفتند خدمت آقای خدامی تا آقای خدامی به ایشان اجازه دادند و گفتند بروید و شروع کنید و زمانی که شروع کردند در اوایل کار در شهرکرد قبول نداشتند چون ۱۵ سال پیش که راه اندازی شد چنین بستری فراهم نبود. در این چند سال که کنگره ۶۰ در شهرکرد تاسیس شده دیدگاه و تفکر مردم ، استانداری و مواد مخدر نسبت به اعتیاد عوض شده است. اصلا دیدشان به اعتیاد فرق کرده است.
انشا الله که همیشه این بستر مهیا باشد و راه ادامه داشته باشد. یک مشعلی روشن است و ما باید دست به دست بچرخانیم و به دست نفرات بعدی بدهیم و ادامه دار باشد. انشاالله که ما در حفاظت از این مشعل و رساندن آن به دست دیگران کوشا باشیم، قدر بدانیم حداقل کاری که می کنیم یک سفر شش دانگ انجام بدهیم برای جایی که رایگان و به راحتی می توانیم درمان شویم. خیلی ها دارند برای این مکان زحمت می کشند، شاید یک سفر اولی نداند و این دستور جلسات را میگویند که ما متوجه شویم و بدانیم که چه سختی هایی بوده و هست تا این مکان امن فراهم شده است. بازهم تبریک عرض میکنم خدمت آقا محمد ایجنت محترم، مرزبانان محترم و همه عزیزانی که در این مکان زحمت می کشند. قدر آقای مهندس و خانواده ایشان را بدانیم.
ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.


.jpg)
لژیونهای پذیرش رهجو: تازه واردین، جونز، وایت و دی اس تی
(21)(77).gif)

راهنمای تازه واردین: مسافر سجاد ، مهماندار: مسافر روح الله
(21)(78).gif)

سیستم صوتی: مسافر ارژنگ
(21)(79).gif)

پذیرایی: مسافر علی کرم
(21)(80).gif)

نگهبان نظم: مسافر نادعلی
(21)(81).gif)

میکروفون گردان: مسافر فردین
(21)(82).gif)

(7)(1)(1)(1)(1)(4)(1)(1)(5).jpg)
تایپ: مسافر ارژنگ
ویراستار: مسافر محمد لژیون چهارم
تنظیم خبر: مسافر کرامت
مرزبان خبری: مسافر سلمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
857