لسه سیزدهم از دوره پنچم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی قشم با استادی مسافر علی، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر فرشید با دستور جلسه (بنیان کنگره ۶۰)سه شنبه هیجدهم آذرماآذرماه ۱۴۰۴ در محل دانشگاه خوارزمی قشم آغاز به کار کرد.


خلاصه سخنان استاد؛
من اگر بخواهم درباره کنگره صحبت کنم من خودم خیلی راهها را رفتم و به نتیجه نرسیدم ولی در کنگره آقای مهندس وقتی شروع کردند روز اول یک نفر بودند و بهتدریج خواستند ادامه بدهند حتماً مشکلاتی سر راه ایشان بوده که این اتفاقات انجام شده و این اولین درمان اعتیاد بوده است. به مرور زمان کنگره دیدهبانان شکل گرفت، درمان سیگار و لژیونهای مالی تشکیل شد. خوب اینها همه پشتش یک تفکری بوده و آقای مهندس همیشه در سیدیهای آموزشی میگویند که یک هدف را باید آدم همیشه دنبال کند و به نتیجه برساند و به حاشیههایش توجه نداشته باشد. اهداف کنگره طوری انتخاب شدهاند که دربارهاش علم، تفکر و دانش بوده و کمکم نیروهای متخصص هم آموزش داده شدند و وقتی لژیونهای مالی آمد ذره ذره پول هم آمد و الان شده اینجا که ما خیلی راحت داریم سفر میکنیم و کارهای خدمتی انجام میدهیم بعدش لژیون تغذیه سالم آمد. همیشه جناب آقای مهندس میگویند ما در کنگره ۶۰ استاد پرورش میدهیم واقعاً کسانی که وارد کنگره میشوند اصلاً خود من یک زمانی اگر میکروفن دستم میدادند همیشه از مشارکت فرار میکردم و نمیتوانستم صحبت کنم. زمانی که مشارکتهای حسی برگزار میشد یادم نمیآید که در شعبه بایستم همیشه از ترس در میرفتم و واقعاً نمیتوانستم در جلسه صحبت کنم. خدا را شکر به لطف آموزشهای کنگره و بستری که در کنگره آماده شد توانستم منِ علی به یک جایگاهی برسم و بالاخره بتوانم اعتمادبهنفس داشته باشم که چند دقیقهای صحبت کنم.
خوب کنگره تأثیرات خوبی روی من گذاشته از صحبت کردن، اعتماد به نفس، درمان سیگار و تغذیه سالم که اینها علم کنگره هستند. پس وظیفه منِ علی این است که یک بخشی از زندگی خودم را برای خدمت کردن در کنگره بگذارم. تازه این خدمت کردن صد در صدش به خودم برمیگردد و به سود من است. وقتی آدم یک ماه تا دو ماه از کنگره دور میشود تازه میفهمد چه تغییراتی در وجودش اتفاق افتاده؛ در رفتار و تفکرش به وجود میآید.
در سیدی «شب» آقای مهندس درباره شفاعت صحبت کردند و گفتند: یک رهجو وقتی میآید اگر میخواهد شفاعتش کنند باید رفتارها و کردارهایی را که به او میگویند عمل کند وقتی عمل کرد، آنجا شفاعت میشود و به رهایی میرسد و مثال از کنگره زدند و فرمودند: وقتی یک رهجو میآید، راهنما شفیعش هست؛ دیگر زمانی راهنما میتواند شفاعتش کند که رهجو رهاییاش را بگیرد؛ یعنی دستورات راهنما را اجرا کند. آن موقع حالت یک زوج میشوند که راهنما میتواند شفیعش باشد.
خوب، انسان هم همین است؛ انسان هم در مسیر زندگی اگر میخواهد نیروهای الهی یا هر کسی به اعتقاد خودش بخواهند شفاعتش کنند، باید عمل سالم انجام دهد؛ باید تزکیه و پالایش شود؛ باید کار درست را انجام دهد تا بتواند نتیجه خوب بگیرد.
ویرایش و تایپ: مسافر مسعود
بازنگری و ارسال: مسافر سجاد
- تعداد بازدید از این مطلب :
46