آموختن از معلم آسان‌تر از آموختن از روزگار است

پیام از سردار:
شما در این مقوله، قالبی خواهید بود که با آن خشت از گل نمی‌سازند؛ بلکه قالبی خواهید شد که با آن در صنعت، قالب فلزهای محکمی را پی‌ریزی می‌نمایند؛ پس باید به قالب در حال ساخته شدن، توجه بسیاری معطوف بدارید که قالب معیوبی نباشد و این در آینده و هدف‌های شما باقی خواهد ماند.

گروه سایت همسفران نمایندگی آبادان با راهنما همسفر الهام مصاحبه‌ای پر از حس و حال خوب انجام داده است تا ایشان از تجربیات خویش سخن بگویند.

شما را به خواندن این مصاحبه زیبا دعوت می‌کنیم.

همسفر الهام و مسافرشان مرتضی با ۱۶سال تخریب وارد کنگره شدند؛ به مدت ۱۰ماه و ۲۳روز با متد دی‌اس‌تی و داروی اوتی با راهنمایی مسافر علیرضا و همسفر عاطفه سفر کردند؛ هم‌اکنون ۶سال است که با دستان پر مهر آقای مهندس آزاد و رها هستند؛ رشته ورزشی ایشان والیبال و رشته ورزشی مسافرشان شنا می‌باشد.

همسفر الهام به لطف خداوند و آموزش‌های کنگره جایگاه‌های خدمتی؛ دبیری، نگهبانی، دبیر سردار، نگهبان سردار، مسئول کارت عضویت را تجربه کردند و در حال حاضر در جایگاه خدمتی راهنما و ورزشبان بدمینتون حضور دارند.

همسفر الهام اگر بخواهید لحظه‌ای را به یاد بیاورید که برای اولین‌بار وارد کنگره‌‌۶۰ شدید آن فضا و حس درونی‌تان را چگونه توصیف می‌کنید؟ آیا انتظار داشتید این مسیر تا این اندازه زندگی‌تان را متحول کند؟

لحظه ورودم مثل تمام همسفرانی‌ست که سال‌ها با بیماری اعتیاد درگیر بوده‌اند، من هم بعد از چندین سال که اعتیاد و مشکلاتش با زندگی من همراه شده بود، بخاطر راه‌های رفته، خسته و ناامید بودم و با شکست مواجه شده بودیم اما نور امید در دلم روشن بود چون کتاب ۶۰درجه را تا حدودی مطالعه کرده بودم و کمی با مسیر درمان آشنا شده بودم؛ بعد از دیدن همسفرها در کنگره و حال خوبشان امیدم بیشتر شد؛ حقیقت در ابتدا چنین تصوری از درمان نداشتم اما بعد از مدتی نگاهم به درمان و تغییراتی که در ما و زندگیمان ایجاد کرد کاملا تغییر کرد؛ اعتیاد روی تمام ابعاد زندگی ما اثر گذاشته بود و درمان آن هم باعث شد زندگی ما از تمام جهات رو به تعادل برود.

آقای مهندس می‌فرمایند: اگر از آموزگار نیاموزیم، روزگار به ما می‌آموزد، این جمله برای شما چه معنایی دارد و چه تجربه‌ای از آن داشته‌اید؟

این جمله تداعی کننده حرکت من در سفر اول است، زمانی که در ابتدای سفر با وجود رهنمودهای راهنمای عزیزم، در نوشتن سی‌دی‌ها و خدمت کردن کمی کُند عمل می‌کردم و همین امر باعث شد در زمان رهایی مسافرم نتوانم به سفر دوم وارد شوم و شروع خدمتم به تعویق افتاد، آنجا متوجه شدم که آموختن از معلم آسان‌تر از آموختن از روزگار است.

با توجه به دستور جلسه وادی هشتم که می‌گوید: «با حرکت راه نمایان می‌شود.» شما به عنوان راهنما، برداشت و تجربه خود از این وادی را چگونه تفسیر می‌کنید و چه تأثیری در مسیر زندگی و خدمت شما داشته است؟

این وادی برای من بسیار ارزشمند است زیرا همیشه برای شروع هر کاری سعی می‌کردم تمام جزییات را بررسی کنم و این باعث می‌شد، شروع نکنم و منصرف شوم یا اواسط راه کار را رها کنم اما با این وادی متوجه شدم باید حرکت کرد، باید زیربنای هر ساختاری را با تفکر ساخت و در ادامه دادن، مسیر کم‌کم مشخص می‌شود، همچنین با این وادی متوجه شدم، اگر هر ایده و کاری فقط در محدوده فکر باقی بماند، هیچ تغییری حاصل نمی‌شود و با حرکت کردن است که می‌توانم فکرم را به عمل تبدیل کنم، همین موضوع، امید و انگیزه برای ادامه دادن هر کاری است؛ در خدمت راهنمایی هم این وادی کاملاً خودش را به من نشان داد، با حرکت در مسیر خدمت کم‌کم راه آموزش مطالب و کتب کنگره نمایان شد.

در حرمت کنگره۶۰ آمده که کنگره مکان امنی است‌، نظر شما در مورد این مطلب چیست؟

امن از یک نگاه یعنی ساختمان‌های کنگره در نقاط امن و خوب هر شهر انتخاب شده‌اند و مسافران و خانواده‌هایشان در یک محیط امن و مطمئن با خیال راحت در حال آموزش هستند و مورد دوم آنکه خدمت‌گزاران کنگره افرادی هستند که اخلاق و رفتار خوبی دارند و با آغوش باز پذیرای رهجوها هستند؛ آموزش‌های کنگره باعث به وجود آمدن ایمان و توکلی بزرگ در دل انسان می‌شود و همه این‌ها باعث ایجاد حس امنیت در افراد می‌شود.

در ابتدای مسیر درمان، زمانی که برای نخستین‌ بار با روش DST و داروی OT آشنا شدید، چه احساسی داشتید؟

در ابتدا روش DST را توانستم درک کنم اما داروی OT در ذهنم سوالاتی را به وجود آورد که با آموزش‌های راهنمای عزیزم به جواب آن‌ها رسیدم.

آيا در آن زمان واقعاً باور داشتید که این روش می‌تواند به درمان برسد؟

بله، دیدن افرادی که درمان شده بودند باعث امیدواری و اعتماد من به روش کنگره شد و از همان ابتدا قلباً می‌دانستم که این روش کاملاً درست و حقیقی است.

از نگاه شما تفاوت روش DST با سایر روش‌های ترک اعتیاد در چیست؟

روش DST یک کشف شگرف در مسیر درمان اعتیاد است و قابل مقایسه با روش‌های معمول ترک نیست زیرا جناب مهندس در این روش تمام جوانب را سنجیده و به انسان از سه نظر، جسم، روان و جهان‌بینی نگاه می‌کند اما در روش‌های دیگر ترک اعتیاد، فقط جسم را در نظر می‌گیرند؛ آن هم نه به اندازه روش کنگره، همچنین روان و جهان‌بینی را اصلاً در نظر نمی‌گیرند.

چه ویژگی در این متد باعث شد مسافر شما با امید و آرامش تا پایان مسیر پیش برود؟

نظم در ساعات مصرف دارو و همچنین مقدار مشخصی که با توجه به نیاز بدن ایشان در نظر می‌گرفتند، باعث شد مسافرم با اعتماد به این متد با آرامش و حال خوب مسیر درمانش را طی کند.

اگر به گذشته باز گردید، چه چیزی را در مسیر راهنمایی و خدمت در کنگره ارزشمندتر از همه می‌دانید؟

من از همان ابتدا تلاش کردم مانند راهنمای عزیزم همسفر عاطفه با رعایت تمام بندهای حرمت پیش بروم و به نظر من مهم‌ترین مسئله در خدمت، رعایت حرمت‌ها و فرمان‌برداری از جایگاه‌های بالاتر است؛ اگر به گذشته بازگردم، باز هم سعی می‌کنم مثل الان عشق و محبت را به حرف‌ها و رفتارم سنجاق کنم.

اولین بار که نام «لژیون سردار» را شنیدید چه احساسی داشتید و چطور به این جایگاه رسیدید؟

اولین بار با شنیدن نام لژیون سردار فقط برای انجام وظیفه‌ای که آن را مهم می‌دانستم، وارد لژیون سردار شدم اما بعدها عشق به خدمت مالی باعث شد تا تلاشم را برای این خدمت بیشتر کنم و الان نگاهم به لژیون سردار آمیخته با عشق و محبت به کنگره و پیشبرد اهداف کنگره است.

در مواجهه با سخت‌ترین موقعیت‌ها چه چیزی به شما نیرو و آرامش می‌دهد؟

همان جمله آقای مهندس که می‌فرمایند: سختی‌ها و مشکلات یا تقدیر ماست و باید تسویه حساب کنیم یا آموزش است و در هر صورت ارزشمند است؛ ایمان دارم بعد از هر سختی، آسانی است و تجربه روزهای سخت، آموزشی برای ادامه دادن است.

اگر بخواهید به کسی که تازه می‌خواهد این مسیر را شروع کند انگیزه بدهید چه می‌گویید؟

می‌گویم شروع کن، حرکت کن و با هر چیزی که تو را از ادامه مسیر باز می‌دارد مقابله کن و از تجربیاتم در این چند سال می‌گویم.

آیا در حال حاضر به آن حس و حال خوب و پایدار رسیده‌اید‌؟

بله قطعاً، البته گاهی کم و زیاد می‌شود اما در کل حال خوبی دارم که نتیجه آموزش‌های کنگره است.

اگر بخواهید در یک جمله حس‌تان را به جناب مهندس دژاکام بفرمایید چه می‌گویید؟

آقای مهندس برای من سمبل عشق، محبت، مهربانی، تلاش و پشتکار است، پدری مهربان که با تمام وجود سعی دارد با ذره‌ذره آموزش‌ها مسیر زندگی ما را هموار کند، از خداوند می‌خواهم همیشه تنشان سلامت و سایه ایشان مستدام باشد.

جناب مهندس می‌فرمایند: برای تربیت فرزندان باید آن‌ها را از سربازی به سرداری برسانیم، این تفکر تا چه حد توانسته به شما در مسیر امور تربیتی کمک کند؟

در کنگره یاد گرفتم که فرزندان آیینه ما هستند؛ در تربیت فرزندان به جای دستور دادن و امر و نهی‌ کردن باید مرتب آموزش بدهیم که فرزند خودش کم‌کم به قدرت تشخیص برسد و راه درست را از اشتباه تشخیص بدهد؛ با آموزه‌های جناب مهندس یاد گرفتم که مهم‌ترین مسئله در تربیت فرزندان این است که متوجه بشوند که با تلاش و کوشش است که می‌توانند به هدفشان برسند؛ پدر و مادر تا اندازه‌ای نقش حامی را می‌توانند داشته باشند و برای رسیدن به هر خواسته خودشان باید تلاش کنند.

از حس خودتان بگویید در رابطه با این هفته و این دستور جلسه که قطعاً برای تک‌تک ما محترم و عزیز است؟

این هفته مصادف با روز رهایی من و مسافرم  است، یادم است که تولد ۲۲ سالگی جناب مهندس، ما در شعبه آکادمی برای رهایی حضور داشتیم و آن شور و شوق رهایی و تولد جناب مهندس خاطره‌ای به یاد ماندنی در ذهن من شد؛ هر سال در هفته بنیان با یادآوری آن‌ روز همان حس و حال خوب را تجربه می‌کنم.

ابزار نیروهای بازدارنده باعث می‌شوند نقش فرد در جایگاهی که دارد کمرنگ شود، آقای مهندس چگونه این نیروها را ضربه فنی کردند و من همسفر چگونه می‌توانم این کار را انجام دهم؟

این کار فقط با درست حرکت کردن، عمل صالح و سالم امکان‌پذیر است، همان مسیر تزکیه و پالایش که جناب مهندس بارها اشاره کرده‌اند، به همراه آن، کسب آگاهی و آموزش نقش بسیار زیادی دارد زیرا با دانایی قدرت تشخیص در انسان بالا می‌رود و ابزاری برای شناخت نیروی منفی است.

با توجه به گسترش کنگره۶۰ و چشم‌اندازی که بنیان‌ برای آینده آن ترسیم کرده‌اند، فکر می‌کنید در سال‌های آتی کنگره۶۰ چه جایگاهی در جامعه ایران و حتی جهان خواهد داشت؟

کنگره۶۰ با سرعت خیلی خوبی در حال جلو رفتن است و من یقین دارم که کنگره بیشتر از حال در داخل کشور توسعه پیدا می‌کند، یقیناً در خارج از مرزها هم جایگاه واقعی خودش را پیدا می‌کند و شاهد استقبال بی‌نظیری از متد کنگره۶۰، هم در مسئله درمان اعتیاد و هم در مسئله تغذیه سالم خواهیم بود؛ راه کنگره راه مستقیم است و بدون تردید جهانی خواهد شد.

در چند جمله اگر صحبت یا پیامی خاص با بنیان کنگره۶۰ دارید با ما در میان بگذارید؟

آقای مهندس شما نمونه کامل وادی چهاردهم هستید، شما سمبل عشق و محبت هستید، شما در ساختن و حل مشکلات استاد هستید؛ از شما بابت صبوری و تلاشتان سپاسگزارم؛ محبت و عشق شما برای هر چه بهتر شدن مسیر درمان در کنگره۶۰ قابل جبران نیست، فقط با درست خدمت کردن می‌توانم نهایت قدردانی خودم را نشان بدهم، سایه شما مستدام.

مصاحبه‌کننده و طراح سوال: همسفر علیا رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم)
عکاس: همسفر نگار رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر سما رهجوی راهنما همسفر مولود(لژیون یازدهم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان