در هر مسیری که انسان حرکت میکند، باید تغییر کند؛ بدون تغییر، رسیدن به رشد و کمال ممکن نیست. نخست باید دانش بهدست آوریم و سپس تغییر کنیم. این تغییر باید در تمام سطوح، هم در ظاهر و هم در باطن ما ایجاد شود، زیرا تغییر واقعی تنها ظاهری نیست. قرآن را که میخوانیم، در واقع با یک کتاب علمی روبهرو هستیم؛ کتابی که دربارهی گذشتهی انسان، آیندهی او، زمین و آسمان سخن میگوید. قرآن حتی دربارهی طبیعت نیز بحث میکند؛ از باران و درخت گرفته تا قوانین نور و تاریکی. زمانی که انسان از رسول خدا درخواست شفاعت میکند، معنا این است که باید به سخنان و فرامین او گوش فرا دهد تا مشمول شفاعت گردد. همانطور که در کنگره، راهنما شفیع رهجو است؛ یعنی میان آن دو پیوندی ایجاد میشود و هر چه راهنما میگوید، رهجو در مسیر عمل قرار میگیرد.
حتی آموزش زبان، راه رفتن یا صحبت کردن به کودک نیز نوعی شفاعت است؛ یعنی هدایت از سوی آگاهتر به ناآگاهتر. اگر اعتیاد را نوعی ظلمت یا عیب در نظر بگیریم، برای خروج از آن باید شفیعی وجود داشته باشد تا انسان را هدایت کند. مانند من که استادم مرا شفاعت کرد تا به درمان برسم. شفیع میتواند هر کسی باشد: پدر، مادر، برادر، یا حتی یک غریبه. انسانی که ظلم میکند یا به دیگران بیاعتناست، مانند فرعون از بین میرود. همانگونه که فرعون با ظلم نابود شد، انسانهایی که کمک نمیکنند، اختلاس میکنند و به یتیم بیتوجهاند نیز مسیر سقوط را میپیمایند. بنابراین انسان باید مسیر خود را اصلاح کرده و تغییر کند. کسانی که به شدت و با وسواس مواد مصرف میکنند یا تا صبح بیدار میمانند، در واقع به جسم خود ظلم میکنند. ما باید جسم خود را دوست بداریم. برای جبران خسارت باید تغییر کنیم و در مسیر درست حرکت نماییم. ذکر یعنی یادآوری؛ وقتی خود را به یاد آوریم، میتوانیم خودمان را نیز هدایت کنیم.
دانستن کافی نیست، زیرا دانایی زمانی معنا مییابد که به عمل برسد. وقتی عملی بر اساس دانستهها انجام شود، اثر واقعی آن آشکار میگردد. راهنما نیز زمانی بر رهجو تأثیر میگذارد که خودش به مرحلهی عمل رسیده باشد. نفس از دو طریق اطلاعات جمع میکند: یکی از راه الهام و مکتوبات، و دیگری از راه مشاهدات. نفس حتی از کوچکترین موجودات مانند موش و حشره نیز اطلاعات میگیرد. جمع این اطلاعات موجب رشد و تکامل نفس میشود. هر اتفاقی در زندگی مرحلهبهمرحله پیش میرود. ما امید داریم که این مطالب را بهصورت جاری در زندگی خود بهکار بگیریم. اگر دانستههایمان را عملی نکنیم، مانند غیبت یا دشمنی، جز رنج و ناراحتی نتیجهای نخواهد داشت. قرآن نیز با هدف رساندن انسان به آرامش و سلامت سخن میگوید. دربارهی کمفروشان میفرماید که هنگام خرید، زیاد میخواهند و هنگام فروش، کم عرضه میکنند. یعنی بیعدالتی در هر شکل، موجب ناهماهنگی و ظلم است. وقتی از حالتی به حالت دیگر تغییر میدهیم، نباید نیروهای منفی را نادیده بگیریم، زیرا این نیروها فعال و قوی هستند.
در هر کاری باید با عقل و منطق عمل کنیم. کار معنوی بار مادی نیز به همراه دارد، اما کار صرفاً مادی الزاماً بار معنوی ندارد. بنابراین هر کاری که عقلانی باشد، بار مادی و معنوی خود را به همراه دارد. عقل حکم میکند که در هر شرایطی، جای خود را محکم کنیم و با تفکر درست تصمیم بگیریم. انسان در مسیر حرکت خود حتماً تغییر میکند، زیرا بدون تغییر به هیچ نتیجهای نمیرسد. تنها سخن گفتن کافی نیست، بلکه باید به مرحلهی عمل رسید. نور نماد روشنایی، زیبایی و درستی است و تاریکی نماد ظلمت و حقارت. زمانی که انسان به گفتههای خود ایمان داشته باشد و عمل کند، در مسیر درست قرار میگیرد. قرآن را نیز باید با تدبیر و اندیشه بخوانیم، نه با تعصب.
خلاصه سیدی شب
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر غزاله (لژیون ویلیام ۳)
ویرایش و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
108