English Version
This Site Is Available In English

همیشه فکر می‌کردم که فرشته نمی‌تواند مرد باشد

همیشه فکر می‌کردم که فرشته نمی‌تواند مرد باشد

آن‌ کس که تو را شناخت، جان را چه کند؟ فرزند، عیال و خان‌مان را چه کند؟ دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی، دیوانه‌ تو، هر دو جهان را چه کند؟ این هفته بزرگ را به جناب آقای مهندس، خانواده محترمشان و همه اعضای کنگره۶۰ تبریک می‌گویم. از روزی که به دنیای تاریک من وارد شدید نور امید، عشق و محبت را به من هدیه دادید؛ همیشه فکر می‌کردم که فرشته نمی‌تواند مرد باشد تا وقتی شما را دیدم و فهمیدم که خداوند، انسانی از جنس پاکی و درستی را برای من فرستاده است.

در زندگی سفرهای زیادی داشته‌ام، اما زیباترین آن‌ها سفر در کنگره۶۰ بود؛ سفری که با هیچ‌ یک از سفرهای دیگر در زندگی‌ام قابل قیاس نیست. کسی که این بهشت را بر روی زمین پیدا نکند، در آسمان نیز نخواهد یافت؛ بهشت من کنگره۶۰ است، شما و راهنماها، فرشتگان این بهشت هستید.
خانه خدا نزدیک من است و تنها اثاث آن، عشق و محبت است؛ همیشه دعاگوی شما هستم و از خداوند بهترین‌های دنیا را برای شما و خانواده محترمتان طلب می‌کنم.

تو را سپاس که مرا یاری کردی تا از همه وابستگی‌ها عبور کنم؛ ترس از دست دادن را از من دور کردی و روحم را چنان بزرگ کردی که دل‌بسته باشم و وابستگی نداشته باشم. امیدوارم هرچه زودتر به آرزوی بزرگ‌ خود که جهانی‌ شدن کنگره۶۰ است، برسید. چه سختی‌ها و رنج‌هایی که بر  شما گذشته، تصورش نیز دشوار است. ان‌شاءالله همه ما قدردان این موهبت الهی باشیم.

نویسنده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون بیست‌و‌پنجم)
رابط خبری: همسفر ایلدا رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون بیست‌و‌پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر هانیه رهجوی راهنما همسفر فتانه (لژیون چهاردهم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی شادآباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .