همسفر زهرا
به نام خداوندی که در من دمید و مرا اشرف مخلوقاتش خواند.
بسیاری از مسائل و دردهای زندگی، ریشه در کارها و انتخابهای خود ما دارند. گاهی دنبال مقصر میگردیم و میگوییم تقصیر دیگران است؛ اما درواقع وقتی چیزی را خودمان خلق کردهایم و وارد زندگیمان شدهاست، مسئولیتش نیز برعهده خود ما است؛ چه آسانی باشد و چه سختی! همهچیز نتیجه اعمال خودمان میباشد و تقصیر کسی نیست.
آنچه در زندگی پیش میآید، ممکن است در نگاه نخست خوب یا بد بهنظر برسد؛ اما حقیقت آن برای ما روشن نیست، شاید در همان اتفاق، خیری نهفته باشد که بعدها آشکار شود؛ پس باید بیاموزیم به هر آنچه در لحظه برایمان رقم میخورد، احترام بگذاریم و آن را با آگاهی بپذیریم.
درطول زندگی، انسانها با تجربههای سختی چون شکست، بیماری، آسیب یا ورشکستگی روبهرو میشوند، گاهی انتظار دارند دیگران به آنها توجه کنند، احوالی بپرسند یا یاریشان دهند؛ اما در برخی مواقع همین نزدیکان تبدیل به بیگانگان میشوند. در چنین شرایطی، تنها نیرویی که میتواند پشتیبان ما باشد، خودمان و پذیرش تقدیرمان است.
تنهایی، بخشی اجتنابناپذیر از زندگی هر انسان است. هرگاه فرد درگیر مسئولیتها یا مشکلات شخصی میشود، ممکن است احساس تنهایی کند یا دیگران از او فاصله بگیرند؛ اما این نیز بخشی از مسیر رشد است و باید آن را پذیرفت. در گفتوگو و ارتباط با دیگران، باید زمان، شرایط و واژگان مناسب را در نظر بگیریم؛ نادیدهگرفتن این سه پارامتر، گاهی باعث بروز سوءتفاهم یا درگیری میشود. اعضای خانواده و دوستان نیز لازم است این نکته را رعایت کنند تا روابط سالم و محترمانه برقرار بماند.
محبت واقعی، از خودگذشتگی میخواهد و گاه هزینه دارد. انسانها حتی در جمع خانواده یا دوستان، ممکن است به دلیل اختلافهای کوچک یا مسائل مادی، دچار فاصله شوند؛ بنابراین بهتر است مسئولیت رفتار خود را بپذیریم و از سرزنش گذشته یا دیگران بپرهیزیم.
زندگی سرشار از تغییر است؛ آنچه امروز هست، فردا ممکن است نباشد. گذشته تکرار نمیشود و همهچیز درحال دگرگونی است؛ اما نیرویی در این میان هرگز ما را تنها نمیگذارد که همان محبت الهی است و دیر یا زود خود را در دل ما یادآور میشود. برای آغاز فصلی تازه، باید با دنیای دروغین وداع کنیم، نگرش خود را تغییر دهیم، باورمان را تقویت کنیم و با ذهنی آرام و نیرومند گام برداریم؛ باید تغییرات واقعی ایجاد کرده و جهش کنیم تا زندگی را از نو بسازیم. شناخت زمان، موقعیت و ابزار مناسب در هرعمل و گفتوگو، ما را از خطاها و مشکلات غیرضروری دور میکند.
خواب منظم، تندرستی و برنامهریزی نیز بخشی از زیست آگاهانه است. بیخوابی و نظمنداشتن در خواب، جسم و روح را فرسوده میکند و میتواند منجر به بیماریهای جدی شود؛ پس توجه به الگوی خواب و نیاز بدن، نوعی احترام به خویشتن است. همهی اینها یعنی پذیرش مسئولیت، احترام به تقدیر، مراقبت از خود، تمرکز بر تغییرات واقعی و بهرهگیری از هوش هیجانی برای مدیریت شرایط زندگی. ما با چنین نگرشی میتوانیم فصلی نو آغاز کنیم، خودمان را احیاء کرده و از دنیای فریب فاصله بگیریم.
درنهایت، باید به یاد داشته باشیم که زندگی همواره درحال تغییر میباشد و هر روز فرصتی تازه برای شروع دوباره است. با پذیرش مسئولیت، گشودن دل به تجربهها و ایمان به قدرت ذهن، میتوانیم فصلی نو بسازیم؛ فصلی سرشار از شادی، رشد و موفقیت. هیچچیز از دست نرفته و غیرممکن نیست؛ هر گام کوچک ما، حرکتی بهسوی زندگی است که واقعاً شایسته آن هستیم. بیاییم به تقدیر احترام بگذاریم و با امید و ایمان پیش برویم.
همسفر عاطفه
بیشتر سیدیهای آقای مهندس، حرف دل من را میزنند. در سیدی بیگانه درباره محبت صحبت شدهاست. ما انسانها باید خودمان را از بنبستهای ذهنی و روحی رها سازیم و با احیای درونمان دوباره به همهچیز جان ببخشیم؛ آنگاه میتوانیم از دنیای دروغین خداحافظی کرده و به حقیقت نزدیکتر شویم؛ وقتی به خود جان دوباره بخشیدیم و تغییر را پذیرفتیم، از آن دنیای قدیمی خداحافظی میکنیم و با نیروی تازه و تفکر نو به جلو میرویم. إنشاءالله در این مسیر هرگز تنها نخواهیم بود، چون همیشه نیروی عشق و محبت همراه ما هست.
یک یار واقعی، بیش از هزاران دوست دروغین ارزش دارد. امروز تا وقتی حالت خوب است، همه با تو خوب هستند؛ اما وقتی به سختی میافتی، ارزش یاران واقعی را بهتر میفهمی. ما یار واقعی کم داریم، اما اگر حتی یکی باشد، از هزاران دوست نادرست باارزشتر است.
اگر محبت با باور حقیقی همراه شود، آنگاه میتوان محبت واقعی را لمس کرد. پایه محبت، آگاهی است و فقط مخصوص خداوند نیست؛ بنابراین ما باید نسبت به همه مخلوقات محبت داشته باشیم و آن را درک کنیم. کسانی که محبت ندارند؛ مانند ظرفهای خالی هستند. ما همگی در جستوجوی محبت هستیم تا آن را بیابیم و در خود تجربه کنیم. در کنگره میآموزیم که چگونه زندگی کنیم و هدف ما این است که در مسیر زندگی با آرامش، احترام و آگاهی حرکت کنیم و با کوچکترین حرفی درگیر نشویم تا روابط خود را آگاهانه انتخاب کنیم.
محبت، اتفاقی یا قراردادی نیست؛ بلکه دامنه وسیع یک کمان بیانتها میباشد. محبت واقعی است، نه ظاهری و نمایشی و تنها در سخن خلاصه نمیشود؛ باید از درون وجود داشته باشد تا بتوان دربارهاش سخن گفت. وقتی محبت باشد، حقیقت هم حضور دارد و دیدن حقیقت، چشمی بینا و دلی بیدار میخواهد؛ پس به محبت احترام بگذارید.
گوشدادن به این سیدی برای من مثل شنیدن حرف دل خودم بود. در روزهایی که برای من سخت است؛ چون باید از راهنمای خود، خانم فهیمه و همچنین از لژیون مهربانم جدا شوم، بیشتر قدر محبت را میدانم. ما در کنار هم با خندهها شاد میشدیم و در ناراحتیها با اشکها همدل بودیم.
محبتی که راهنما همسفر فهیمه به ما داشت، وصفناپذیر است. روزهایی که با حالی آشفته به لژیون میرفتم، تنها با یک جمله از ایشان حالم بهتر میشد. محبت بین ما، محبتی واقعی بود و هنوز هم هست.
اکنون میدانم باید با نیرویی مضاعف و تفکری تازه، راه خود را از نو آغاز کنم.
ویرایش: راهنمای تازهواردین همسفر عطیه
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
87