English Version
This Site Is Available In English

هفته بنیان؛ یادآوری که از کجا به کجا رسیده‌ایم

هفته بنیان؛ یادآوری که از کجا به کجا رسیده‌ایم

دومین جلسه از بیست‌ و‌ دومین کارگاه‌های آموزشی خصوصی ویژهٔ مسافران نمایندگی یحیی زارع میبد، با استادی راهنمای محترم مسافر علی، نگهبانی مسافر جمال و دبیری مسافر علیرضا، با دستور جلسهٔ «بنیان کنگره۶۰»، روز سه‌شنبه ۱۸ آذرماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷ آغاز شد.

سخنان استاد:

هفته بنیان را خدمت جناب مهندس و خانواده محترم ایشان و اعضای کنگره، شورای دیده‌بانی و تمام کسانی که خدمت کرده‌اند تا در کنار هم زیر سقف کنگره جمع شویم، تبریک می‌گویم. جناب مهندس فرمودند: این دستور جلسه صرفاً تولد من نیست؛ درست فرمودند، تولد همه اعضای کنگره است، زیرا اگر این بذر نبود، آن کشت و تکثیری که باید صورت می‌گرفت، اتفاق نمی‌افتاد.

استاد امین نیز خیلی زیبا فرمودند: اگر یک دانه گندم داشته باشی، می‌توانی همه زمین را سیر کنی. وقتی یک دانه را بکاری، تکثیر می‌شود؛ از هر بذر هفتاد بذر به وجود می‌آید و همین‌طور به صورت تساعدی تکثیر می‌شود. اگر یک بذر نباشد، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. اگر در بستر مناسب نباشد، اگر امواج و نیروهای الهی که به انسان کمک می‌کنند نباشد، باز هم اتفاقی نمی‌افتاد.

جناب مهندس همه این شرایط را فراهم نمودند و در سال ۱۳۷۵ استارت آن زده شد و به هر ترتیب آن سفر را انجام دادند و اولین بذر کنگره تولید شد؛ به اصطلاح، بیگ بنگ کنگره از آنجا زده شد و اولین رویش که جناب مهندس بودند، شکل گرفت. بعد از یکی دو سال، با توجه به روحیه تحقیق و جستجوگری که در وجود ایشان بود، تاسیس کنگره را در دستور کار گذاشتند و از آنجا استارت اصلی زده شد. امروز شاهد این هستیم که کنگره به این درجه از پیشرفت و رشد رسیده است.

جناب مهندس فرمودند: هدف از هفته بنیان این است که از سختی‌ها و مرارت‌های آن بگوییم و این‌که برای رسیدن به این مرحله، چقدر جناب مهندس و خانواده ایشان سختی کشیدند تا به این درجه از پیشرفت برسند. اگر بخواهم راجع به راه‌اندازی نمایندگی شعبه میبد بگویم، استارت این نمایندگی هم مشکلات و سختی‌های خاص خودش را داشت. سال ۱۳۹۰ که برای درمان از یزد به اصفهان می‌رفتم، هیچ شعبه‌ای در یزد نبود و مجبور بودم سختی رفتن به اصفهان را برای رهایی از دام اعتیاد به جان بخرم. همیشه برای من این سؤال بود که چرا در استان یزد یک نمایندگی نداریم تا بتوانیم در آن شرکت کنیم و مجبور نباشیم این همه راه را تا اصفهان برویم.

به هر جهت، در اصفهان درمان شدم و سال ۱۳۹۴، با کمک راهنمای محترم مهدی زارع و تعدادی از اعضای کنگره، استارت شعبه یحیی زارع میبد در پارک نشاط زده شد. همیشه شروع یک حرکت سختی‌های خاص خودش را دارد، ولی خوشحال بودیم، چون با راه‌اندازی نمایندگی، دیگر مجبور نبودیم به استان اصفهان برویم. تشکیل لژیون در زمستان در پارک، زیر آلاچیق و در سرمای کویر باعث نشد که از هدف خود دور شویم. بعد از مدتی با هماهنگی، از پارک به نمازخانه پارک رفتیم؛ نمازخانه‌ای که از ابتدایی‌ترین امکانات طبیعی مثل آب و برق برخوردار نبود، اما با کمک بچه‌های اصفهان، نایین و یزد، تمام مشکلات از پیش رو برداشته شد. هر روز شاهد پیشرفت بیشتر نمایندگی بودیم و پس از مدتی، تعداد اعضا بیشتر شد و جایی برای نشستن در نمازخانه پارک نبود.

با اهدا زمین از طرف پدر بزرگوار راهنمای محترم مهدی زارع، استارت نمایندگی یحیی زارع زده شد و با مشارکت تمام اعضای کنگره، سال ۱۴۰۱ نمایندگی یحیی زارع افتتاح شد.‌ امروز اگر ما شاهد این مکان زیبا و شیک هستیم و می‌توانیم به راحتی به درمان برسیم، همه اینها از آن بذر شروع شد که جناب مهندس آغازگر آن بودند. همه این تلاش‌ها برای این است که فقط یک نفر به درمان برسد و این را نباید دست کم گرفت. این نعمتی است که امروز شامل اعضای نمایندگی زارع شده است؛ بعد از ده سال تازه نصیب بچه‌های یزد شده و باید قدردان کسانی باشیم که باعث شدند این نمایندگی به این مرحله از رشد و شکوفایی برسد.

هفته بنیان بهترین فرصت برای یادآوری است؛ برای این‌که دچار فراموشی نشویم که چه افرادی آمدند و رفتند و خدمت کردند تا ما بتوانیم امروز با امنیت و آسایش کامل روی این صندلی‌ها بنشینیم و به تعادل برسیم. اگر به مسیر طولانی کنگره در این بیست و هفت سال نگاه کنیم، می‌بینیم که هر روز در حال بروزرسانی و آپدیت شدن است. امروز با راه‌اندازی یک شعبه، همه چیز در جای خودش قرار دارد و ایجنت، مرزبان و تمامی خدمت‌گزاران و راهنمایان با تمام وجود در خدمت اعضا هستند و طبق استاندارد، اصول و قوانین کنگره، یک نمایندگی بدون هیچ مشکلی شروع به کار می‌کند.

درگذشته این‌طور نبود، همه این‌ها برای این است که من دچار فراموشی نشوم و قدردان همه عزیزان خدمت‌گزار باشم. به قول جناب مهندس: «ایاز، خود را فراموش نکنیم.» این دستور جلسه باید یک تلنگر برای ما باشد که از کجا به کجا رسیده‌ایم. افرادی که یک زمان نمی‌توانستند خود را مدیریت کنند، وارد سیستم کنگره شدند، آموزش گرفتند و به درمان رسیدند. امروز به جایگاهی رسیده‌اند که می‌توانند یک لژیون و حتی یک شعبه را مدیریت کنند.

همه این‌ها نشانه نبوغ و درایت جناب مهندس است که مانند یک فرمانده جنگیدند و از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکردند. امیدوارم سالیان سال سایه جناب مهندس بالای سر ما باشد تا بتوانیم از آموزش‌های ایشان بهره ببریم و امیدوارم کسانی که خواسته درمان اعتیاد را دارند، مسیر کنگره را پیدا کنند و به درمان برسند.

مرزبان کشیک: مسافر مصطفی
ویراستار: مسافر جمال (لژیون ششم)
تایپ: مسافر علی (لژیون هشتم)
عکس: مسافر احسان (لژیون سوم)
ارسال خبر: مسافر سعید (لژیون دوم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .