جلسه اول از دوره بیست و نهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره60 نمایندگی ایمان به استادی راهنما همسفر الهه، نگهبانی همسفر سمیه و دبیری همسفر فرحناز با دستور جلسه «بنیان کنگره۶۰» روز سهشنبه ۱۸ آذرماه 1404 ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را سپاسگزارم که اجازه داد در این جایگاه بنشینم و بیاموزم. به نظر من جایگاه استادی، جایگاهی است که انسان یک شخم برمیدارد و شروع به شخم زدن خودش میکند تا ببیند این دستور جلسه چه چیزی برایش دارد که اجازه داده شده در این جایگاه بنشیند. در مورد دستور جلسه فکر کردم تا ببینم «بنیان» چیست؟ بنیان یعنی ریشه، اصل، اصالت، پایه و اساس. بنیانگذار کسی است که ساختاری را بنا میکند؛ ولی آقای مهندس اسم خودشان را بنیانگذار نگذاشتند از واژه «بنیان» استفاده نمودند.
دانهای را در نظر بگیرید، زمانیکه میخواهد رشد کند و بزرگ شود، باید فشار و سرمای زیادی را در زیر خاک تحمل کند. گاهی باید لگد شود و آرامآرام از آن تاریکی و سرما خارج شود تا بتواند جوانه بزند، ریشه کند، بیرون بیاید و خود را نشان دهد، تازه آن موقع اول کار است. گفته میشود وقتی دانه در حال شکافته شدن است، چنان صدای مهیبی از خودش تولید میکند که عرش الهی به صدا در میآید، ولی ما نمیشنویم؛ زیرا فرکانس آن با فرکانس ما متفاوت است. زمانیکه ریشه شکل میگیرد، قرار است ساختاری بزرگتر شکل بگیرد؛ ساختاری به نام درخت که هم میوه دارد و هم سایه.
بنابراین برای اینکه آن ساختار شکل بگیرد، باید دردها، رنجها و سختیهای زیادی را پشتسر بگذارد. آقای مهندس نیز بهعنوان بنیان کنگره۶۰ تمام این سختیها را به جان خریدند و تنها در آن تاریکی رشد کردند و هراسی نداشتند. حتی به آن هم فکر نمیکردند؛ اما بهواسطه تحمل سختیهای مسیر به ایشان اجازه داده شد، ساختاری به نام کنگره۶۰ را بهوجود بیاورند؛ ساختاری که اکنون من، شما و همه زیر سایه آقای مهندس در این مکان آموزش میگیریم، بهرهمند میشویم و زندگی کردن را میآموزیم.
بنیان به من میآموزد که از سختیها نترسم؛ مسیر بسیار سخت است. همانطور که شکافتن دانه صدای مهیبی دارد تا ساختار تشکیل دهد، ما نیز باید از تمام سختیها، رنجها و دردها عبور کنیم. اگر درد و رنج آمد، آن خداوند است که به تو سلام میدهد، ولی متأسفانه ما صدای خداوند را نمیشنویم. خداوند به زبان دیگر به تو میگوید: من عاشق تو هستم و دوست دارم رشد کنی، بزرگ شوی و تبدیل به ساختاری قوی شوی، فرزندانی در دامان تو رشد کنند و بهوجود آنها افتخار کنی.
انشاءالله ما نیز بتوانیم صاحب ساختاری شویم، همچون آقای مهندس دیگران را نیز به آرامش برسانیم. در آخر سپاسگزاری میکنم از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان که با تحمل تمام سختیها، مسیر را برای ما هموار کردند تا ما یاد بگیریم راه و روش زندگی کردن را و اینکه بدانیم من کی هستم؟ برای چه به این جهان پا نهادهام؟ و مأموریت من در جهان هستی چیست؟ هر کدام از ما قطعهای از پازل هستیم؛ حتی در کنگره۶۰. قرار است با حرکتهای درست، ساختاری قوی و قویتر بسازیم.
رهایی ۴۰ سیدی همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون سوم)

تقدیر از لژیون سردار:


مرزبانان کشیک: همسفر اکرم و مسافر حمید
تایپیست: همسفر آرنیکا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون دهم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون دهم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر هدی (لژیون پانزدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ایمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
172