جلسه هفتم از دوره چهارم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی ارم، (کرج ) با استادی راهنمای محترم مسافر محسن ، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر محسن با دستورجلسه« بنیان کنگره ۶۰ » در روز سه شنبه ۱8 آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، محسن هستم یک مسافر. خداوند را سپاسگزار و شاکر هستم که توفیق حاصل شد امروز در این جایگاه قرار بگیرم. از نگهبان، دبیر، گروه مرزبانی و همچنین راهنمای محترم، آقا سعید، سپاسگزارم که این اجازه را به من دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و بتوانم آموزش بگیرم. امیدوارم در کنار هم بتوانیم جلسهای خوب و پربار داشته باشیم.
جا دارد ابتدا هفته بنیان را خدمت جناب آقای مهندس، خانواده محترم ایشان و کلیه اعضای کنگره ۶۰، بهخصوص نمایندگی ارم، تبریک عرض کنم.
آقای مهندس روز چهارشنبه فرمودند: این هفته برای همه ماست؛ برای اینکه بیاییم ببینیم شعبهای که امروز اینگونه است و ما بهراحتی در آن سفر میکنیم، چه فراز و نشیبهایی طی کرده تا به این نقطه رسیده است.
داشتم مطالعه میکردم که اولین جلسه کنگره ۶۰ فقط با هشت نفر تشکیل شد. تصور میکنم چه اتفاقاتی در این مسیر افتاده که امروز کنگره به چنین جایگاهی رسیده است.
دیدگاه منِ محسن نسبت به مشکلات چگونه است؟ دیدگاه آقای مهندس چگونه؟ زمانی که برای من مشکلی پیش میآید باعث پسرفت من میشود، اما برای فردی مثل آقای مهندس همان مشکل تبدیل به پیشرفت میشود. زمانی که جلسات آکادمی پلمپ شد، اگر برای من چنین اتفاقی میافتاد شاید از ادامه کار منصرف میشدم. اما آقای مهندس همان مسئله را تبدیل به فرصت کرد. دو ماه جلسات برگزار نشد، اما بلافاصله همان جلسات در پیادهرو برگزار شد و همین اتفاق باعث شکلگیری این تفکر شد که باید مکانی اختصاصی داشته باشیم و متکی به هیچکس دیگر نباشیم.
یا زمانی که اولین آزمون راهنمایی برگزار شد فقط ۲۰ نفر شرکت کردند، اما در دوره قبلی حدود ۱۲۵۰۰ نفر شرکت داشتهاند.
این دستور جلسه برای من محسن دو پیام دارد:
اول اینکه گذشته خودم را فراموش نکنم؛ از کجا آمدهام، چگونه آمدهام و چه مسیری را طی کردهام. وقتی گذشتهام را فراموش نکنم، سپاسگزاریام نسبت به داشتههایم بیشتر میشود و قدر نعمتهایی را که امروز دارم بهتر میدانم.
یکی از نکاتی که قوانین کنگره ۶۰ به من یاد میدهد همین است: ماشینم را جایی پارک کنم که مزاحم دیگران نباشد و مطیع قوانین باشم. خوشبختانه روبهروی شعبه جای پارک وجود دارد و میتوانیم از آن استفاده کنیم.
سپاسگزار عزیزانی هستم که بار مشکلات را در این مسیر به دوش کشیدهاند تا کنگره ۶۰ به این نقطه برسد. همیشه وقتی خانم آنی بزرگ را میبینم و آثار خستگی و فشار را در چهرهشان مشاهده میکنم، میفهمم چه سختی هایی در این مسیر همراه آقای مهندس پیموده اند؛ همانطور که همسفر من امروز بارِ بسیاری از مسئولیتها را به دوش میکشد تا من بتوانم خدمت کنم. بدون شک ایشان هم در ادامه مسیر کنگره نقش بزرگی داشتهاند.
من به این نتیجه رسیدهام که هر اتفاقی که پیش می آید، از موضوع شربت ot گرفته تا هر مسئله دیگری، مطمئن باشید آقای مهندس برای آن راهحلی دارد. همانطور که از تمام موانع گذشته عبور کرده اند و کنگره را به این نقطه رسانده اند، از این مسائل جزئی هم عبور خواهند کرد.
وقتی که شش یا هفت ماه از سفرم گذشته بود، کرونا آمد و شعبه تعطیل شد. اما کمتر از یک هفته، آقای مهندس دستور دادند که فضای مجازی راهاندازی شود و آموزش آنلاین برگزار شد. این یعنی برای هر موقعیت و شرایطی، راهکار وجود دارد.
خوشحالم که جایی آمدهام به نام کنگره ۶۰؛ جایی که نهتنها درمان اعتیاد من در آن انجام میشود، بلکه برای درست زندگی کردن هم راهحل میدهد. کنگره در همه زمینهها به من آموزش داده و راهکار ارائه میدهد تا بتوانم بهتر زندگی کنم.
دیروز که آقا سعید گفتند استاد جلسه هستم، یاد اولین مشارکتم در کنگره افتادم.جشن هفته بنیان بود. استاد جلسه آن روز آقای وحید دولتآبادی بود؛ کسی که ملکش را در اختیار کنگره گذاشته بود. ایشان گفتند: بعضی دستورجلسات بهترین فرصت برای آغاز و شکستن ترسهاست.
مشارکت، حتی اگر تبریک سادهای باشد، بهترین قدم برای گام برداشتن در مسیر رشد است. این دستور جلسه نیز بهترین زمان برای شروع و مقابله با ترسهاست.
امیدوارم همه ما بتوانیم در این مسیر آموزش بگیریم، یاد بگیریم و این آموزشها را کاربردی کنیم.
سپاسگذارم از اینکه به صحبتهای من توجه کردید.

عکس:مرزبان خبری مسافر پیمان
بارگزاری :مسافر فخرالدین لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
158