English Version
This Site Is Available In English

بنیان هم صور آشکار و هم صور پنهان دارد

بنیان هم صور آشکار و هم صور پنهان دارد

چهاردهمین جلسه از دوره هفدهم سری کارگاه‌های خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی بنیان مشهد به نگهبانی مسافر رسول، به استادی راهنمای محترم مسافر سعید و دبیری مسافر جمال با دستور جلسه «بنیان کنگره ۶۰» سه‌شنبه ۱۸ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز شد.

سلام دوستان سعید هستم یک مسافر، ابتدا از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و تمامی خدمتگزاران کنگره ۶۰ در شعبه بنیان تشکر می‌کنم که امروز محبت کردند در این جایگاه قرار گرفتم تا در کنار همدیگر جلسه خوب و پر باری را با مشارکت شما تجربه کنیم. دستور جلسه این هفته، بنیان کنگره ۶۰ است. این هفته را در رأس به آقای مهندس دژاکام و اعضای کنگره ۶۰ تبریک عرض می‌کنم. خود کلمه بنیان یک صور آشکار ویک صور پنهان دارد. من روزی متوجه معنی بنیان در صور پنهان شدم بخشی از مشکلاتم شروع به حل‌شدن کرد. اما منظور از بنیان چیست؟ بنیان یک‌قسمتی از هر موجودی، مثل انسان، حیوان یا اشیا است که این قسمت به چیزی متکی نیست؛ اما همه افعال و همه کارها به این قسمت مربوط است. هر موجودی در هستی یک بنیان دارد. یک ظهور دارد. مثل یک سایه که روی دیوار می‌افتد. اما این سایه از کجا تشکیل شده است؟ آیا خود سایه از خود ماهیت دارد؟ خیر! برای به‌وجودآمدن سایه نور و یک جسم لازم است. آن نور و جسمی که باعث به‌وجودآمدن سایه می‌شود همان بنیان آن سایه است. تک‌تک ما هم که این جا نشسته‌ایم ظهور چه هستیم؟ ظهور یک بنیان. گفتیم خود این بنیان به چیزی وابسته نیست. انسان هم در صور آشکارش، قسمتی دارد که به هیچ‌چیز وابسته نیست؛ ولی خواب‌وخوراکش، حرف‌زدنش، راه‌رفتن، خندیدن و گریه‌کردنش به آن وابسته است. این قسمت همان بنیان انسان در صور آشکار است. سیستم ایکس در صور آشکار می‌شود یک بنیان. ظهورش چیست؟ حال من. اگر حالم بد است سیستم ایکس تعادل ندارد.


تعادل یعنی خط عمود بر سیستم ایکس. شما فرض کنید که کف این میز می‌شود سیستم ایکس وقتی این میز صاف است لیوان، میکروفون و شمع در حالت تعادل قرار گرفته است. فرض کنید این میز که مثل سیستم ایکس است را چپ کنیم. حالا چه اتفاقی می‌افتد؟ همه چیز از تعادل خارج می‌شود. پس سیستم ایکس می‌شود بنیان در انسان. دو عامل در انسان باعث حرکت می‌شود: یکی خواسته‌ها، به‌عنوان‌مثال من تشنه هستم، می‌روم آشپزخانه یک لیوان آب می‌نوشم. این خواسته من را حرکت می‌دهد. شما هم درمان خواستید و آمدید این جا نشستید. دوم حس؛ مثلاً در آخر شب به شما می‌گویند کیسه‌زباله را بیرون بگذارید؛ اما شما می‌گویید حس آن نیست. باوجود این که کلاً باید ده متر پیاده‌روی کنید. پس این دو عامل باعث حرکت می‌شود. هرچه خواسته و حس قوی‌تر باشد تو را به حرکت بیشتری وامی‌دارد. کنگره ۶۰ هم یک روز توسط یک خواسته و حس شروع شد. ببینید این خواسته و حس چقدر قوی بود و آمد جلو که من و شما الان اینجا هستیم. سال‌ها پیش ما سر لژیون‌ها سیگار می‌کشیدیم. یک روز آقای مهندس خودش سیگار را ترک کردند. پس از آن اعضا در ابتدا تشویق به ترک سیگار و پس از آن کار به جایی رسید که اگر سیگاری باشید اجازه خدمت در کنگره را ندارید. از بنیان دیکته شد که سیگار در کنگره جایی ندارد. من شانزده سال رهایی دارم و تجربه من می‌گوید هر چیزی بهایی دارد و من باید بهای آن را بپردازم. تا دندان شیری را ندهیم، دندان اصلی در نمی‌آید.

مرزبان خبری: مسافر وحید
تصویربردار: مسافر مهدی و مسافر محسن
نگارش: مسافر علی 14
ویرایش: مسافر محمد 15
ارسال خبر: مسافر نوید نگهبان سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .