جلسه یازدهم از دوره چهلوچهارم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰؛ نمایندگی امین قم، با استادی راهنما تازهواردین بهزاد، نگهبانی مسافر عادل و دبیری مسافر محمد، با دستورجلسه "بنیان کنگره60" سهشنبه ۱8 آذر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان بهزاد هستم یک مسافر؛ از گروه مرزبانی، دبیر جلسه، نگهبان و کسانیکه نوشتارها را خواندند تشکر میکنم. خداوند را سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در کنار شما دوستان، در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه امروز ‹‹بنیان کنگره60›› میباشد؛ زمان ورود من به کنگره60 در شعبه پارک فدک حدود 90 نفر عضو وجود داشت، که اکنون از آن تعداد عزیزان عدهای خدمتگذار در شعب دیگر و عدهای در جمع ما حضور ندارند. من فکر میکردم پیشکسوت بودن به طول زمان پاکی میباشد، ولی در NGO دیگری فهمیدم فقط طول پاکی مهم نیست، بلکه عرض پاکی مهم میباشد که همان آموزشهایی است که شخص میگیرد، ولی من در کنگره۶۰ یاد گرفتم که مهم تر از طول و عرض پاکی، عمق آن میباشد که همان کاربردی کردن آموزشها میباشد.
هر کسی که آموزشها را کاربردی کند به بنیان کنگره60 نزدیکتر میشود. آموزشهای کنگره۶۰ تبدیل به دانایی در من میشود و آن آموزشهایی که به کار میبندم دانایی مؤثر میشود. من در کنگره۶۰ یاد میگیرم که معرکهگیری نکنم، اگر توانستم این کار را انجام ندهم و به خدمتگذاران احترام بگذارم میتوانم به بنیان کنگره60 نزدیک شوم.
نگهبان نظم شاید یک سفر اولی چند ماه سفر باشد اما اگر همین فرد به هر کدام از اعضاء بگوید در اینجا پارک نکنید باید از آن اطاعت کرد یا منی که در این مکان امروز استاد هستم باید گوش به فرمان نگهبان جلسه باشم. من یاد دارم که پیشکسوتان ما در کنگره60 این موارد را به درستی به ما آموزش میدادند. شعبه ما در ابتدا با چهار لژیون شروع به کار کرد لژیون اول آقای اکبر علیرضایی لژیون دوم آقای محمد علیرضایی، لژیون سوم آقای عباس آقایی و لژیون چهارم آقای حسین شعبانی زمانی که حرمتها خوانده میشد اگر عباس آقا درحال حرکت بود سر جای خود میایستاد. ولی من در موقع خواندن حرمت تازه یادم میافتد که بیرون بروم یا جواب تلفن بدهم.
خداوند خیر بدهد تمام پیشکسوتانی که با اعمالشان به ما عمل سالم را آموختند وگرنه سنگ روی سنگ بند نمیشد. به نظر من این هفته را باید در ابتدا به آقایمهندس و خانواده محترمشان تبریک بگوییم همچنین خدمتگذارانی که سعی کردن که در مسیر بنیان قدم بردارند. ما همه بنیان درمانی خودمان هستیم و تا خودمان نخواهیم هیچ کس نمیتواند ما را درمان کند، اما مسئله اصلی اینجاست که ما نمیتوانیم از تمام کسانی که در این مسیر ما را یاری نمودن چشمپوشی کنیم.
من زمانی که به یاد درمانم میافتم، شعبه شادآباد را یاد میکنم تا امروز هم یک بار بیشتر این شعبه را از نزدیک ندیدم اما تمام عزیزانی که این شعبه را برای ما فراهم کردن از آموزش دیدههای شعبه شادآباد بودند. اگر امروز از شعبه امینقم شعبات دیگری اضافه شده است به برکت تلاش بچههای نمایندگی شادآباد بوده است. من امروز افتخار میکنم که این زمان را سپری کردم و در کنار شما آموزش گرفتم و سعی کردم آموزشها را کابردی کنم تا به بنیان کنگره60 نزدیک شوم.
کنگره60 تنها مکانی است که در آن پارتیبازی وجود ندارد و حتی خانواده آقای مهندس هم برای راهنما شدن آزمون دادهاند. آقایمهندس به هیچکس امتیاز خانوادگی نمیدهند ولی مطمئنم اگر من اینجا کارم را درست انجام دهم طبق قوانین و حرمتها رفتار کنم به آقای مهندس نزدیک میشوم. هیچ فرقی هم نمیکند در نمایندگی امین یا در نمایندگی یک شهر دیگر باشم چون کنگره60 فاصلهها مکانی نیستند بلکه فاصلهها حسی هستند. من معتقدم در کنار هم میتوانیم به همه چیز برسیم به شرطی که حرمت پیشکسوتها را داشته باشیم.
ممنون که به صحبتهای من توجه نمودید.

تایپ: مسافر علین لژیون پنجم و مسافر مسلم لژیون دوم
عکس: مسافر مصطفی لژیون دهم
ویراستاری و ارسال خبر: مسافر امیر لژیون دوم
مرزبان خبری: مسافر صادق
نگهبان سایت: مسافر حسن لژیون دوم
تهیه و تنظیم توسط گروه سایت نمایندگی امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
90